«هویت اخلاقی» و کارکردهای آن در حیات اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، سارا مدنیان و همکارش زهرا ماهر در پژوهشی به تأمل بر مفهوم «هویت اخلاقی» و کارکردهای آن در حیات اجتماعی پرداختند.
از نظر این پژوهشگران بحث درباره اخلاق و باورها و کنشهای اخلاقی به عنوان عناصر جداییناپذیر زندگی اجتماعی، پیشینهای به قدمت تاریخ اندیشه بشر دارد. آنها معتقدند اخلاق و زیست اخلاقی که از دیرباز در فضایی انتزاعی محل بحث فیلسوفان و الهیدانان بود، در دوران اخیر و بهخصوص پس از صنعتیشدن، به واسطه روبهرو شدن جوامع با سبک نویی از زندگی و نوع جدیدی از تعاملات و روابط اجتماعی نه تنها اهمیت پیشین خود را از دست نداد که روز به روز با توجه به درهمتنیدگیهای بیشتر روابط اجتماعی و تنوع حیطههای پرسشبرانگیزِ پیش آمده برای انسان و تلاش برای داوریهای دقیقتر اخلاقی و یافتن راهحلهای متناسب و عملی، جایگاه مهمتری یافت و محل مناقشات جدیتری در علومی، چون روانشناسی و جامعه شناسی قرار گرفت.
* اخلاق و بیاخلاقی در تعاملات رومزره
از نظر آنان در جامعه ایران نیز در شرایط کنونی و با توجه به قرارگرفتن در دوران گذار از سنت به مدرنیته و عصر جهانی شدن و انواع مخاطرات آن - که اولریش بک تحت عنوان جامعه ریسک از آنها نام میبرد- اهمیت پرداختن به بحث اخلاق بهخصوص با رویکرد جامعه شناختی دو چندان میشود. چنان که در حال حاضر از جمله مسائل مهم و مطرح که همواره در میان قشرها و صنفهای مختلف از متخصصان و صاحبنظران و نخبگان گرفته تا مسئولین کشوری و مردم عادی کوچه و بازار در مورد آن صحبت میشود، مصادیقی از بیاخلاقیهایی است که در تعاملات روزمره خود با آن رو به رو میشوند.
بحث درباره اخلاق و باورها و کنشهای اخلاقی به عنوان عناصر جداییناپذیر زندگی اجتماعی، پیشینهای به قدمت تاریخ اندیشه بشر دارد
نقطه کانونی بحث مقاله مدنیان و همکارش، مفهوم «هویت اخلاقی» است. از نظر آنان آنچه که لزوم پرداختن به هویت اخلاقی را مهم جلوه میدهد، توجه به این موضوع است که با توجه به شواهد تاریخی بسیار و همچنین نمونههای عینی در مواجهات روزمره، بسیاری از مردم بهرغم داشتن دانش و اطلاعات کافی در مورد درستی و نادرستی و خوب و بد امور، همچنان به اعمال نادرست مبادرت میورزند.
به عبارتی نوعی شکاف میان معرفت اخلاقی و رفتار اخلاقی به چشم میخورد که مانع از یکپارچگی نظری و عملی اخلاق در اجتماع میشود.
* «هویت اخلاقی» چیست و چگونه تعریف میشود؟
پژوهشگران این مقاله با به کار گرفتن مبانی نظری متفکرانی چون استتس، بلاسی، فریمن و آکوئینو مینویسند: این هویت اخلاقی و نه استدلال اخلاقی است که برای درک عملکرد اخلاقی حیاتی و مهم است.
به عبارتی از نظر آنان آنچه که برای کنش اخلاقی انگیزه ایجاد میکند وفاداری به خود اخلاقی است، به این معنا که افراد اساسا خودشان را موجوداتی اخلاقی تصور کنند و خودشان را اخلاق گرا ببینند.
آنچه که برای کنش اخلاقی انگیزه ایجاد میکند وفاداری به خود اخلاقی است، به این معنا که افراد اساسا خودشان را موجوداتی اخلاقی تصور کنند و خودشان را اخلاق گرا ببینند
به همین دلیل مفهوم هویت اخلاقی که نشانگر میزان اهمیت ملاحظات اخلاقی برای چارچوب هویت فرد است، جایگاه ویژهای مییابد و از آنجا که هویت بخش مهمی از وجود انسان است و زندگی شخصی و اجتماعی هر شخص تحت تأثیر هویتش است و با توجه به اینکه عصر جدید عصر هویت سازی است و فرد بیاخلاق احساس بیهویتی و بریدگی از جامعه میکند، بررسی ابعاد مختلف هویت انسانها و از جمله هویت اخلاقی آنها که گسترهای پیوسته از بسیار قوی تا بسیار ضعیف دارد، قابل توجه میشود.
مدنیان و ماهر معتقدند نکته محوری در بحث از هویت اخلاقی این است که این مفهوم که پیشینهای روانشناختی دارد با اضافه نمودن بعد زمینه اجتماعی وارد مطالعات جامعه شناختی شده است و هویت فرد را در متن ساختار اجتماعی که فرد در آن قرار گرفته مورد بررسی قرار میدهد.
استتس کنش اخلاقی و احساسات اخلاقی را همزمان منبعث از معانی درونی و معانی موقعیتی در نظر میگیرد. این همان دیدگاهی است که در جامعه شناسی توسط تعدادی از نظریهپردازان تلاش دارد تلفیقی از نظریات ساختاری و عاملیتی یا خرد و کلان ارائه دهد و عامل انسانی را در متن ساختارها و زمینههای اجتماعی مورد بررسی قرار دهد.
این موضوع همچنین از این بابت اهمیت ویژهای دارد که این امکان را فراهم میآورد تا اخلاق که موضوعش انسان است، در زمینه مشترکی از علوم انسانی دیده و بررسی شود. با بررسی و تحلیل و تببین این هویت اخلاقی میتوان امیدوار بود که ریشههای کنشهای اخلاقی افراد مشخص شوند.
* اهمیت هویت اخلاقی برای برون رفت از بحران اخلاقی موجود
در نهایت اینکه این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که از دیدگاه روانشناسان اجتماعی «هویت اخلاقی» چیست و چگونه تعریف میشود؟ برای تبیین آن چه شاخصهایی را باید مطالعه کنیم؟ مکانیسم تأثیر گذاری آن چیست و از لحاظ اجتماعی چه کارکردهایی در حیات اجتماعی خواهد داشت؟
پژوهش حاضر با روش مطالعه کتابخانهای و اسنادی انجام شده است و تلاش میکند با مرور مبانی نظریِ هویت اخلاقی و تببین رابطه آن با دیگر عناصرِ خود اخلاقی، یعنی احساسات اخلاقی و رفتار اخلاقی از منظر روانشناسی اجتماعی و طرح دیدگاههای صاحبنظرانی، چون جین استتس، آگوستو بلاسی، کارل آکوئینو، مایکل کارتر و شلدون استرایکر، به معرفی استانداردهای هویت اخلاقی و معرفی کنشگران اجتماعی به مثابه موجودیتهای اجتماعی که هدفشان تأیید هویت اخلاقی شان است، بپردازد و به این ترتیب اهمیت مقوله هویت اخلاقی را برای برون رفت از بن بست بحران اخلاقی موجود و کمک به داشتن زندگی اخلاقی در جامعه نشان دهد.
آن گونه که از نتایج این پژوهش و مرور مبانی نظری مفهوم هویت اخلاقی بر میآید، این هویت اخلاقی و نه استدلال اخلاقی است که برای درک عملکرد اخلاقی، حیاتی و مهم است. در شرایط دشوار و تنگناهای اخلاقی، حس هویت اخلاقی میتواند در اخلاقی عمل کردن کمک کننده باشد.
به عبارتی آنچه که برای کنش اخلاقی انگیزه ایجاد میکند وفاداری به خود اخلاقی است. بر اساس نظریه پردارزیهای حوزه جامعه شناسی احساسات، مکانیسم عمل هویت اخلاقی به این صورت است که تأیید هویت اخلاقی احساسات مثبتی مانند احساس تعلق و ارزشمندی و عدم تأیید آن احساس شرم و گناه را به همراه خواهد داشت و به این ترتیب فرد خود را ملزم به پایبندی به هنجارهای اخلاقی میبیند.
انتهای پیام/