سالخوردگی جمعیت از منظر جامعه شناسی سیاسی

به گزارش خبرگزاری آنا، پیر شدن جمعیت محصول گذار جمعیتی است که در آن، باروری و مرگ و میر از سطوح بالا بهمیزان پایینی کاهش پیدا میکند. نسبت افراد سالمند در جمعیت افزایشیافته و تعداد افراد جوان کاهش مییابد.
ابعاد و پیامدهای این مسأله، باوجود این واقعیت که در علوم اجتماعی، مانند: اقتصاد سالمندی جمعیت، روانشناسی پیری، جامعهشناسی سالمندی و ... مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است، اما این موضوع از سوی جامعهشناسان و اندیشمندان سیاسى چندان موردتوجه واقع نشده است.
در جامعه سالمند، از آنجایی که سالمندان درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و وزن این گروه جمعیتی به مرور زمان نسبت به سایر گروههای جمعیتی افزایش مییابد و با افزایش نسبت آنها در جمعیت، نقش آنها در تحولات سیاسی افزایش مییابد. از جمله مهمترین مسائل در این زمینه، نگرش سیاسی رأی دهندگان - پیر و جوان - به سن کاندیدای انتخابات، اولویتهای سیاسی رأی دهندگان (پیر و جوان)، کاهش مشارکت سیاسی جمعیت سالمند، کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه سالمندان و کاهش نهادهای جامعه مدنی پیرمردی در جامعه است.
اشکارا موضوع :«جمعیت»، همواره عنصر مهمی برای تشکیل زندگی بشر از بدو پیدایش انسان بوده است. برای تشکیل کشور، یکی از عناصر مهم جمعیت است و با پیشرفت جامعه و شکلگیری جوامع مدرن اهمیت این مؤلفه بیشازپیش نمایان شده است.
بر ایناساس، پژوهشگران در پژوهشی با عنوان «جامعهشناسی سیاسیِ سالخوردگی جمعیت»تلاش کردهاند تا آثار و پیامدهای این مسأله را از منظر جامعهشناسی سیاسی در قالب نظریۀ عدم تعهد تئوریزه کنند.
در این پژوهش پیامدها و آثار پیری جمعیت از منظر جامعه شناسی سیاسی و با چارچوب نظری عدم تعهد مورد تحلیل و بررسی شده است. ابتدا جامعه شناسی سیاسی سالخوردگان و سپس جامعه شناسی سیاسی سیاستمداران سالخورده و رهبران سیاسی مورد بحث قرار گرفته است.
روندهای جمعیتی درمورد مسأله پیری، این واقعیت را تأیید میکند که هم شرایط فعلی و هم روندهای آیندۀ سالخوردگی جمعیت، به عرصۀ سیاست و قدرت مربوط میشود
در اینراستا، در این پژوهش اینکه پیر شدن جمعیت چه تأثیراتی را بهعنوان مثال، بر رفتار سیاسی شهروندان یا گرایشات انتخاباتی آنها و یا بر مطالبات سیاسی آنها از حکومت برجای میگذارد؛ و یا اینکه پیر شدن رهبران و سیاستمداران و تصمیمسازان چه آثار و تبعاتی را در رفتار و عملکرد حکومتها، در بعد سیاستگذاریها ایجاد خواهد داشت مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است. روندهای جمعیتی درمورد مسأله پیری، این واقعیت را تأیید میکند که هم شرایط فعلی و هم روندهای آیندۀ سالخوردگی جمعیت، به عرصۀ سیاست و قدرت مربوط میشود.
تغییرات ساختار سنی جمعیت
تغییرات ساختار سنی جمعیت، بیش از پیش تحلیل رفتار سیاسی افراد مسن را در مقایسه با سایر گروههای سنی مهم میکند. این تغییرات میتواند خود فرآیند سیاسی و نتایج سیاسی آن را تغییر دهد. در این پژوهش آمده است: تحلیل ساختار سنی جمعیت که مورد علاقه اصلی جمعیت شناسان به شمار میرود، به خوبی توسط جامعه شناسان و اندیشمندان سیاسی درک نشده است و از این رو ضروری است که در کنار علوم اجتماعی مختلف که روز به روز ابعاد جدیدی از این پدیده را درک میکنند. جامعه شناسی سیاسی نیز باید از دریچه مبانی معرفتی خود به این موضوع توجه جدی داشته باشد و به ویژه پیامدهای پیری جمعیت را از منظر این علم ارزیابی و تحلیل کند. در همین راستا،
بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش کرده تا آثار و پیامدهای این موضوع را از منظر جامعه شناسی سیاسی بررسی کند. پیری جمعیت چه تأثیری بر رفتار سیاسی شهروندان یا گرایشهای انتخاباتی آنها یا بر مطالبات سیاسی آنها از دولت دارد؟ یا پیر شدن رهبران، سیاستمداران و تصمیم گیران چه آثار و پیامدهایی بر رفتار و عملکرد دولتها خواهد داشت.
نتایج این پژوهش نشان میدهد که سالخوردگی جمعیت از منظر جامعه شناسی سیاسی باعث کاهش سطح فعالیتهای سیاسی و مشارکت مدنی شهروندان شده و مطالبات آنان را از حوزههای سیاسی به حوزههای رفاه و سلامت و امنیت اجتماعی سوق داده است.
از سوی دیگر، سالمندی در عرصه سیاستمداران و رهبران سیاسی، موجب کاهش سیاستهای تهاجمی و رادیکال و کند شدن تغییرات سریع و اساسی میشود و باعث نوعی گرایشها و رفتارهای محافظهکارانه در سیاست میشود. بنابراین، روندهای جمعیتی در موضوع سالمندی موید این واقعیت است که هم شرایط فعلی و هم روندهای آتی پیری جمعیت به سیاست و قدرت مرتبط است.
در نهایت اینکه در دنیای امروز جمعیت از مولفههای قدرت تلقی میشود و کشورهایی که در کنار وسعت، جمعیت زیادتری دارند از جایگاه ویژهای در رهیافت قدرت در جامعه جهانی برخوردارند. همچنین جمعیت بهعنوان عاملی مؤثر در شکلدهی به قدرت کشورها بهویژه در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی مطرح است. بهطوریکه رشد جمعیت در یک جامعه و کشور به معنای قدرت بیشتر حاکمان به شمار میآید.
همراه با پیری عمومی نیروی کار، یکی از پیامدهای پیری جهان این است که افراد مسنتر از هر زمان دیگری پستهای رهبری بیشتری دارند. تحقیقات روانشناختی نشان داده است که رهبران مسنتر در مقایسه با رهبران جوانتر ویژگیهای متمایزی دارند؛ لذا این مهم شامل مواردی از قبیل؛ سالخوردگی (حکومت سالمندان یا پیر شناسی)، نفوذ سن و رهبری در نظامهای سیاسی، گسترش محافظه کاری رهبران سیاسی و دوری از سیاستهای تغییرات سریع و اساسی، پیری رهبران و کاهش درگیریهای بین المللی و تغییر اولویتها به سمت گسترش سیاستهای رفاهی خواهد بود.
گفتنی است نتایج این پژوهش به صورت مقاله ای علمیپژوهشی در دوفصلنامه «پژوهشهای جامعهشناسی معاصر» وابسته به دانشگاه بوعلیسینا منتشر شده است.
انتهای پیام/