سیاست آموزش عالی در چارچوب تقاضای جامعه ایران از دانشگاه

به گزارش خبرگزاری آنا، سیاستگذاری آموزش عالی برای توسعه اثربخش نهاد دانشگاه در ایران، ناگزیر از شناخت تنوع و شدت تقاضاهای مختلف جامعه ایران از نهاد دانشگاه است. بدون این شناخت، سرمایهگذاری برای اصلاح و توسعه دانشگاهها بدون توجه به وضعیت تقاضای پیش روی دانشگاهها مؤثر نیست و سبب هدر رفت بیشتر منابع کشور خواهد شد.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «سیاست آموزش عالی در چارچوب تقاضای جامعه ایران از دانشگاه» به این موضوع پرداختهاند که دانشگاهها در بستر جامعه شکل میگیرند و کارکردها و مأموریتهای آنها نیز متأثر از انتظارات و تقاضای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه به وجود میآید و تکامل مییابد.
ازاین رو گرچه مأموریتهای آموزش، پژوهش و خدمت در نوعی تلفیق و ترکیب با یکدیگر همواره ادامه داشته است، ولی دانشگاهها به طور شگرفی در تأکید خود بر این فرایندها تغییر کردهاند.
* دانشگاه در خدمت پیشرفت معرفتی و فرهنگی جامعه
به زعم این پژوهش وابسته به اینکه جامعه چه تقاضاهایی از دانشگاه داشته، در برخی از دورههای عمر دانشگاه، مأموریتهای این نهاد در خدمت پیشرفت معرفتی و فرهنگی جامعه بوده و در برخی از دورههای دیگر، به ویژه دورههای متأخر، این مأموریتها در خدمت پیشرفت اقتصادی و منافع عمومی جامعه قرار گرفته است.
در این پژوهش آمده است که شناخت تقاضاهای جامعه از نهاد دانشگاه از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا آنچه نهاد دانشگاه را به صورت طبیعی به جامعه پیوند میزند، پاسخگویی دانشگاه به تقاضاهای موجود جامعه است که خود را به صورت تناسب عرضه دانشگاه و تقاضای جامعه نشان میدهد.
آنچه نهاد دانشگاه را به صورت طبیعی به جامعه پیوند میزند، پاسخگویی دانشگاه به تقاضاهای موجود جامعه است
از دیدگاه پژوهشگران این پژوهش دانشگاهها وابسته به اینکه در چه زیستبومی قرار گرفتهاند و با چه تقاضاهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از جامعه روبهرو هستند، قابلیت ایفای مأموریتهای مشخصی را دارند. این تقاضاهاست که تعیین میکند جامعه ایرانی در واقعیت و نه در مقام آرزو، از دانشگاه مطلوب خود چه انتظاری دارد.
به زعم این پژوهش با شناخت صحیح این تقاضاها میتوان به این پرسشها پاسخ داد که چرا برخی از مأموریتهای توصیهشده به نهاد دانشگاه در ایران تاکنون پا نگرفته و چرا برخی دیگر از مأموریتها، رونق تام و تمام یافته است.
* سیاستگذاری آموزش عالی در ایران در حوزه اجتماعی
این پژوهش نشان داد نهاد دانشگاه در ایران با طیف وسیعی از تقاضاهای متنوع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مواجه است که هریک امکان تحقق مأموریتهای خاصی را برای دانشگاه ایرانی مطلوب و ممکن میسازد. بر این اساس به نظر میرسد سیاستگذاری آموزش عالی در ایران در حوزه اجتماعی با تقاضاهای متنوع مردم از دانشگاه مبنی بر تأمین معیشت، بهبود منزلت، ارتقای فرهیختگی و زمینهسازی برای خدمت به جامعه مواجه است.
به زعم این پژوهش این موضوع امکان توسعه طیف متنوعی از مأموریتهای اجتماعی را برای دانشگاههای ایرانی فراهم میسازد. اما ازسوی دیگر با توجه به رکود فناورانه و ظرفیت پایین جذب و علم و فناوری در کشور به تبع اقتصاد دولتی نفتی، غلبه بازارهای شبهانحصاری و غیررقابتی و نیز بنگاههای اقتصادی رقابتناپذیر و رانتی، به نظر میرسد سیاستگذاری آموزش عالی در ایران مسیر دشواری را برای تحقق مأموریتهای پیشرفتهتر دانشگاهها در حوزه اقتصادی بر عهده دارد.
* تجاریسازی دانش و گسترش کارآفرینی دانشگاهی
این پژوهش توضیح میدهد که توسعه فناوری، تجاریسازی دانش و گسترش کارآفرینی دانشگاهی از جمله این مأموریتهاست که به رغم تکرار پربسامد آنها در اسناد بالادستی و اظهارات مسئولان و علاقهمندان آموزش عالی کشور، به نظر نمیرسد زمینه تحقق و تقاضای آنها در نظام اقتصادی فعلی کشور فراهم باشد.
در پایان از جمله دلالتهای سیاستی پژوهش حاضر را میتوان ضرورت تغییر نقطه اثر سیاستهای توسعه دانشبنیان کشور از تمرکز بر اصلاح یا تقویت طرف عرضه علم و فناوری، یعنی دانشگاه و نهادهای علمی به تمرکز بر اصالح و تقویت تقاضای علم و فناوری در بخشهای متقاضی، یعنی نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه عنوان کرد.
در این پژوهش آمده است که سرمایهگذاری بیشتر برای توسعه طرف عرضه، شکاف بین عرضه و تقاضای علم و فناوری را در کشور تشدید کرده، تلاش برای کاربردیسازی بیشتر طرف عرضه نیز عمال ثمرهای نخواهد داشت و صرفا نقاط قوت علمی کشور را تضعیف خواهد کرد.
با توجه به یافتههای این پژوهش پیشنهاد میشود تلاشها برای توسعه دانشبنیان کشور بر ارتقای تقاضای علم و فناوری در بخشهای اقتصادی و سیاسی متمرکز شود.
این پژوهش به کوشش امیر شهسواری (استادیار آموزش عالی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی) و مهدی مهدوی (دکتری آموزش عالی دانش آموخته دانشگاه شهید بهشتی تهران) انجام شده است.
انتهای پیام/