تفکر نهادسازی در اندیشه آیتالله مهدویکنی و ایده ایشان برای تولید علوم انسانی اسلامی
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، همزمان با هفتمین سالگرد رحلت آیتالله مهدوی کنی به همت هستهی منظومه فکری علامه طباطبایی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (ع)، بزرگداشتی با محوریت تفکر نهادسازی در اندیشه آیتالله مهدوی کنی و ایده ایشان برای تولید علوم انسانی اسلامی و تربیت مدیران تراز انقلاب اسلامی در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد.
در ابتدای جلسه جعفری سردبیر نشریه تخصصی متفکر محوری به ایراد سخنرانی پرداخت.وی ابتدا نکاتی در باب ضرورت متفکر محوری بیان کرد و افزود: امروزه بسیاری از پژوهشگران و اندیشکدههایی که دغدغهی دینی دارند، با چالش فاصله میان مبانی و حل مسائل نظام مواجهاند و از رسیدن مبانی به مسائل روز ناامید شده و مسائل نو نیز آنها را سردرگم میکند. این نیاز ما را به این ایده رساند که ذیل یک متفکر، نظام فکری آن را دریافت کنیم و عالَم عالِم را فهم نماییم و در نهایت به ذهن پژوهشگر منتقل نماییم.
وی در ادامه گفت: این امر در سطح دنیا نیز رایج است به طوری که امروزه اندیشکدههایی وجود دارند که مسائل امروز را بر اساس اندیشه اندیشمندی خاص مثل وبر، مارکس و... حل میکنند.
دبیر هسته منظومه فکری علامه طباطبایی در پایان سخنان خود توضیحاتی پیرامون نشریه متفکری محوری ارائه کرد و بیان داشت: نشریه چهار بخش اصلی دارد. بخش اول به چالش میان نظر و عمل میپردازد و اینکه شناسایی و حل مسئله در گرو ابتناء آن بر نظریات و مبانی اسلامی است. بخش دوم درصدد تبیین تجویزهایی برای حل چالش مذکور میباشد.
وی افزود: در این راستا با یادداشتهایی از حجتالاسلام خسروپناه، حجت الاسلام عابدینی و دکتر لک زایی سعی شده است که ایده متفکر محوری بهعنوان یک راه میانبر برای فهم نگاه اسلام و تسری آن به مسائل تبیین شود. در بخش سوم نشریه، به صورت مصداقی تجربیات مراکزی مانند موسسه امام خمینی، مؤسسه فرهنگستان علوم اسلامی، دانشگاه امام صادق (ع) که این ایده را پیادهسازی کردهاند بیان شده و در نهایت در بخش چهارم نیز پیشنهادهایی برای پیادهسازی ایدهی متفکر محوری در سطح اندیشکدهها مطرح شده است.
* بعد متفکر بودن آیتالله مهدوی بر خلاف بعد سیاسی و اخلاقی ایشان، مغفول است
در ادامه حجتالاسلام زهیر انصاریان سخنانی درباره آیتالله مهدوی بهعنوان یک متفکر نهادساز ایراد کرد.
وی گفت: بعد متفکر بودن آیتالله مهدوی بر خلاف بعد سیاسی و اخلاقی ایشان، مغفول است و معمولاً به آن اشارهای نمیشود. ایشان همانند حضرت امام خمینی (ره) از متفکری هستند که عقل عملیشان بیش از عقل نظری عمل میکند و از آنجا که علوم انسانی بیشتر وابسته به عقل عملی است، چنین متفکرینی بسیار قابل استفاده هستند.
حجتالاسلام انصاریان در ادامه تاکید کرد: وقتی سخن از متفکر میشود، عمدتاً سخن از شاخصهایی مانند دارا بودن جامعیت، تفکر انتزاعی، نظام فکری و مؤسس بودن میشود. با چنین شاخصههایی عملاً بسیاری از متفکرین را از دست میدهیم. لذا بایستی در این شاخصهها تجدید نظر شود. مثلاً گفتمان سازی یکی از این شاخصها میباشد. گفتمان حاج آقا مهدوی «الجمع» بود و سعی میکردند میان علم و اخلاق، دین و دنیا، جبر و تفویض و... جمع نمایند.
وی گفت: حاج آقا مهدوی حاصل جریان فکری امام خمینی، علامه طباطبایی بودهاند و تأثیراتی هم از شهید مطهری داشتهاند، حاج آقا مهدوی در صدد پیادهسازی این جریان فکری در قالب یک نهاد بودند، لذا دانشگاهی اسلامی با عنوان دانشگاه امام صادق (ع) را تأسیس کردند.
وی تصریح کرد: حاج آقا مهدوی بر این باور بودند که اولاً دانشگاه اسلامی حوزه نیست و مأموریت تبلیغی و اجتهاد دینی ندارد، ثانیاً ملاک دانشگاه اسلامی به گزینش اسلامی، عدم اختلاط دختر و پسر، وجود اساتید حوزه، وجود درس معارف اسلامی و... نیست. ایشان وجه تمایز دانشگاه اسلامی و غیر اسلامی را در برنامهریزی درسی میدانستند و معتقد بودند بایستی برنامهریزی تلفیقی از علوم رایج و علوم اسلامی ایجاد شود. به عبارتی چند رشتگی موازی بایستی حاکم بر برنامهی دانشگاه باشد.
وی تاکید کرد: این نگاه حاج آقا مهدوی ناشی از دو مبنای نظری بوده است. اولاً وحدت میان علوم که از سابق حکما بحث میکردهاند. ثانیاً نظریه منطقه سکوت که حاج آقا مهدوی به وزان نظریه منطقة الفراغ شهید صدر مطرح کرده بودند. مبتنی بر این نظریه احکام خمسه در همهی مسائل جاری نیست و در برخی مسائل شارع سکوت کردهاند و آنجا عرصهی تجربهی بشری. مانند مسئله بیمه.
انصاریان در بخش پایان سخنان خود گفت: حاج آقا مهدویکنی قائل به استقلال نهاد علم از قدرت بودند و گره خوردن علم به قدرت را انحراف از مسئله میدانستند. ایشان دانشگاه اسلامی را یک نهاد واسط میدانستند که بایستی دائماً میان نظر و عمل در رفت و برگشت باشند و حل مسائل مبتنی بر مبانی را در گرو این تعامل و رفت و برگشت میدانستند. تربیت علمی ایشان در دانشگاه به نحوی بود که کاملاً به تکثر دیدگاهها و نظرات بها میدادند و در برنامهریزی درسی نظری نمیدادند و یا نظر خود را هیچگاه تحمیل نمیکردند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/