شعر اصیل انقلاب،مانیفست عدالتخواهی است/کمخونی فکری در شعر امروز
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، شعر به عنوان زبان گویا و نافذ هنرمندان متعهد جایگاهی غیرقابل انکار در خیزش انقلابی مردم مسلمان ایران در سال 1357 داشت. میتوان شعر را نخستین و مهمترین ابزار انتقال پیام در جریان انقلاب اسلامی دانست. فرایندی که گاهی برای افشای ماهیت و جنایات حکومت پهلوی به کار برده میشد و گاه حکومت آرمانی مورد نظر انقلاب را ترسیم میکرد. علاوه بر این، توصیف جانفشانی شهیدان و مبارزان انقلابی و رهبری بیبدیل امام خمینی (ره) نیز بخش دیگری از بن مایه اشعار انقلابی است. این پشتوانه فکری و ادبی نقشی قابل توجه در به لرزه در آوردن ستونهای پوشالی، اما به ظاهر مستحکم حکومت پهلوی داشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، شعر انقلاب در قامت جدید خود و با همراهی شاعران جوان، متبحر و مکتبی همچنان در راستای ارزشهای انقلاب و آگاهی بخشی به مردم حرکت کرد. روندی که تا به امروز با فراز و نشیب و همراه با رویشهای انقلابی ادامه یافته است.
در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی پای صحبت رضا اسماعیلی شاعر آیینی و پژوهشگر شعر و ادبیات نشستهایم تا مروری بر درون مایه شعر انقلاب اسلامی داشته باشیم.
رضا اسماعیلی متولد 1339 در تهران است و سرودن اشعار آئینی را از دوران نوجوانی آغاز کرده است. از وی بیش از 20 عنوان کتاب منتشر شده است. «بانوی آيينه و آب»، «حنجره سرخ عشق»، «آب، بابا، آزادی (مجموعه شعر انقلاب، دفاع مقدس و پایداری)»، «این مریم همیشه»، «عاشقانههای سرخ» و «نینامه» بخشی از مجموعه شعرهای رضا اسماعیلی است. از میان آثار پژوهشی وی در حوزه شعر و ادبیات نیز میتوان به «از کلاغ تا کبوتر» (نقد شعر معاصر)، «رفتارشناسی ادبی و شعر مفهومی»، «صدای مخملی شعر» و «تصحیح خلوت انس» اشاره کرد.
آنا: شاید پیش از هر چیز، این پرسش مطرح شود چیستی و ماهیت شعر انقلاب اسلامی که آن را از گونههای دیگر شعری متمایز میکند چیست؟
اسماعیلی: به طور کلی شاهد تجلی ارزشها و آرمانهای انقلابی هستیم. شعری که فراز و نشیبهای تاریخ انقلاب اسلامی به شیوه هنرمندانه توسط شاعران تبیین و تحلیل و به تصویر کشیده شده است.
شعر دهه اول انقلاب از نظر ارجمندی، سلامت مضمون و برخورداری از موضع، در بالاترین پله است
جانمایه اصلی شعر انقلاب، ترسیم آرمانها و روایت حماسهآفرینیهای ملت ایران و رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس و همچنین تبیین آرمانها و ارزشهای انقلاب است که از محوریترین آنها «عدالت» و «عدالتخواهی» میباشد. در واقع باید گفت، شعر اصیل انقلاب، مانیفست و مرامنامه عدالتخواهی است.
دغدغه اصلی ادبیات انقلاب، عدالتخواهی بود. شاعران انقلاب از آغاز تا به امروز حنجرههای خود را وقف فریاد برای عدالتخواهی کردهاند. در جان و جهان شعر انقلاب، روح عدالت خواهی موج میزند. شاعران انقلاب، شهیدان زنده عدالتاند. متأسفانه امروز از این آرمان بزرگ و خجسته، بسیار فاصله گرفتهایم و در عرصه «عدالتخواهی» کشور ما در موقعیت خوبی به سر نمیبرد. برای تحقق این آرمان مقدس، باید نهضت عدالتخواهی در عرصه ادبیات انقلاب اسلامی شکل بگیرد و شاعر انقلاب برای تحقق این آرمان انسانی بیش از گذشته مجاهدت کند.
آنا: در آستانه ورود به دهه پنجم عمر انقلاب اسلامی، کدام مفاهیم و رویدادهای تاریخی مرتبط با انقلاب اسلامی کمتر مورد توجه شاعران انقلاب قرار گرفته است و هنوز جای کار دارد؟
اسماعیلی: شعر انقلاب بلافاصله بعد از تولد، تحتالشعاع شعر دفاع مقدس قرار گرفت و حيات خويش را در همراهی و همرکابی با اين جريان غالب ديد. از همین رو به بسیاری از مسائل مرتبط با انقلاب اسلامی به صورت مستقل پرداخته نشد. بعد از شروع دفاع مقدس، ذهن و زبان شاعران به این واقعه بزرگ معطوف شد و فرصتی برای روایت شاعرانه تاریخ انقلاب اسلامی پیدا نکردند.
هنوز از بخشی از وقایع سرنوشتساز انقلاب اسلامی در شعر انقلاب رونمایی نشده است
در طول چهل سال گذشته، حوادث سرنوشت سازی همچنان در هالهای از فراموشی باقی مانده و شاعران کمتر فرصت رمزگشایی شاعرانه از این حوادث را پیدا کردهاند: فجایع و مظالم دوران پهلوی، حکومت نظامی، فاجعه سینما رکس آبادان، فاجعه جمعه سیاه (17 شهریور)، هجرت امام خمینی (ره) از عراق به پاریس و اقامت در نوفللوشاتو، قیام شهرها، اعتصابات سراسری از جمله اعتصاب کارکنان شرکت نفت و تأثیر آن در پیروزی انقلاب، به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان، کودتای نوژه، کودتای طبس، اشغال لانه جاسوسی، کودتای قطبزاده برای ترور رهبر انقلاب، تبیین نقش اقشار مختلف در پیروزی انقلاب بهخصوص دانشآموزان و دانشجویان، نقش بانوان در انقلاب، نقش جنبش دانشجویی در پیروزی انقلاب، پیوند ارتش با مردم، تبیین نقش اقلیتهای مذهبی در همراهی با انقلاب اسلامی، و هزاران هزار موضوع فراموش شده دیگر. در شعر انقلاب اسلامی از این واقعههای سرنوشتساز که فقط بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است، هنوز رونمایی نشده و باید در دهه پنجم انقلاب آنگونه که شایسته و بایسته است به آنها پرداخته شود.
آنا: وقوع انقلاب اسلامی چه تغییرات محتوایی و شکلی را در شعر فارسی ایجاد کرد؟ مثلاً آیا از نظر شکلی توجه به یک قالب شعری خاص پررنگتر شد؟
اسماعیلی: در شعر انقلاب اسلامی، پیش و بیش از فرم، شاهد تغییرات محتوایی و مضمونی هستیم؛ البته در حوزه فرم نیز شعر انقلاب دستاوردهایی داشته، ولی این تحولات در حوزه محتوا و مضمون شاخصتر و برجستهتر است.
اشاره به نكته دیگری در دفاع از هویت و موجودیت شعر انقلاب اسلامی ضروری است؛ انقلاب اسلامی، شعر را از دایره بسته مخاطبان خاص بیرون كشید و به متن جامعه وارد كرد. در واقع انقلاب، شعر را از انحصار نحلههای ادبی كاذب آزاد كرد و با دمیدن روح معنویت در كالبد شعر، مردم را دوباره با شعر آشتی داد.
آنا: با این حساب، وجوه تمایز شعر انقلاب در چه محورهایی قابل بررسی است؟
اسماعیلی: پیش از این هم اشاره کردهام تحلیل مضمون و محتوای آثار ادبی یک دوره میتواند به ما در رسیدن به یک سبک ادبی کمک کند. میتوان گفت که شعر انقلاب اسلامی با برخورداری از مؤلفههای مضمونی نظیر موارد ذیل دارای سبکی خاص و ویژه است:
مضمون محوری و معنابنیادی؛
حماسی و عرفانی بودن لهجه شعر انقلاب اسلامی؛
بسامد بالای تلمیحات دینی و قرآنی در اشعار شاعران؛
بسامد بالای مضامین سیاسی ــ اجتماعی؛
مخاطباندیشی و مردمگرایی؛
خود تحقیری به جای مفاخره.
آنا: و چه تغییراتی در فرم داشتهایم؟
اسماعیلی: در حوزه فرم نیز شعر انقلاب اسلامی یقیناً دستاوردهایی داشته است، ولی این دستاوردها در حدی نبوده است که بتوان از آن به عنوان یک سبک ادبی مستقل نام برد.
بعد از انقلاب اسلامی، نسل شاعران جوان انقلاب از بزرگان ادب پارسی و مسیری که گذشتگان برای آنها به ارث گذاشتند، پیروی کردند. یعنی اکثر آنها در حوزه قالب و فرم، متأثر از یکی از سبکهای ادبی تثبیت شده پیش از خود بودند.
آنا: یعنی در فرم بر خلاف محتوا شاهد سبک جدید و برجستهای نبودهایم؟
اسماعیلی: ببینید، حرکت در مسیر اعتدال ادبی و دست یافتن به شعری سهل و ممتنع، احیای قالبهای ادبی فراموش شده (رباعی و دوبیتی) و استفاده از ظرفیتهای همه سبکهای ادبی از ویژگیهای بارز شعر این دوره است. با این همه و با توجه به تعاریفی که از سبک ارائه شده است، نمیتوان گفت که شعر بعد از انقلاب (از نظر قالب و فرم) به سبک جدیدی رسیده است.
انقلاب اسلامی شعر را از ورطه افراط و تفریط رها ساخت
البته از حق نباید گذشت که شاعران انقلاب دارای ابداعاتی در حوزه قالب و فرم هستند که از جمله آنها تلفیق قالبهای ادبی، دخل و تصرف هنرمندانه در موسیقی کناری (قافیه و ردیف) و همچنین خلاقیت در واژهسازی و ترکیبسازی است، اما به نظر میرسد تنها ابداعاتی در این سطح برای ظهور یک سبک ادبی کافی نیست.
آنا: اگر بخواهیم یک تقسیمبندی کلی از ادوار شعر انقلاب در این 4 دهه داشته باشیم آیا میتوان از نظر کیفیت و کمیت اشعار سروده شده، دورهای را به عنوان عصر طلایی شعر انقلاب معرفی کرد؟
اسماعیلی: بعد از انقلاب اسلامی، شاهد ظهور چهار نسل از شاعران انقلاب اسلامی هستیم. بدون هیچ اغراقی نقش شاعران دهه شصت (نسل اول شاعران انقلاب) در شکلگیری و جهتدهی به شعر انقلاب، نقشی بیبدیل و غیرقابل انکار است. در واقع باید گفت شاعران دهه شصت، راه را برای بالندگی و زایندگی شجره طیبه شعر انقلاب اسلامی فراهم کردند.
شعر دهه اول، هر چند شعر دوران آزمون و خطاست، ولی از نظر ارجمندی، سلامت مضمون و برخورداری از موضع در بالاترین پله قرار دارد.
همانگونه که اشاره شد، از نظر سلامت مضمونی و محتوایی و بیهیچ اغراقی، شعر شاعران دهه شصت (به خصوص شعر دینی و آیینی) در مرتبهای بسیار بالاتر از شعر شاعران دهههای بعدی قرار میگیرد. تأکید روی شعر آیینی به این خاطر است که متأسفانه گاهی شاعران آیینی خرج خود را از شعر انقلاب جدا میکنند و بیتوجه به مقتضیات زمان به راه خود میروند.
آنا: کنارهجویی شاعران آیینی از شعر انقلاب، میتواند مسئلهساز شود؟
اسماعیلی: این تفکیک و جدایی تبعات جبرانناپذیری برای انقلاب دارد که کمترین آن انفعال و بیتفاوتی نسبت به مسائل داخلی و جهان اسلام و سرودن شعری خنثی و بیخاصیت است. حال آن که اگر به بازخوانی شعرهای شاعران نسل اول و دوم که در فضای انقلاب و سالهای دفاع مقدس بالیده بودند بپردازیم، خواهیم دید که این شعرها هر چند پیشانی نوشت «شعر آیینی» را نداشتند، ولی به معنای واقعی کلمه (هم در صورت و هم در سیرت) شعر آیینی بودند، ولی بسیاری از شعرها که این روزها عنوان شعر آیینی را بر پیشانی خود دارند، به خاطر کژتابیهای مضمونی و اعتقادی، نهتنها شعر آیینی نیستند، بلکه به نوعی در مسیری مخالف با روح دین و آیین حرکت میکنند! شعرهایی که به خاطر بیتوجهی به مسائل جهان اسلام، عصبیتهای دینی را تحریک کرده و «وحدت امت اسلامی» را به خطر میاندازند.
آنا: با این تفاسیر، آیا میتوان الگویی خالص و ناب از شعر انقلاب ارائه دهیم؟
اسماعیلی: سخت بر این باورم که شعر اصیل دینی و آیینی ما، شعر انقلاب، دفاع مقدس و پایداری است. نسل جوان شاعران آیینی روزگار ما باید سرودههای شاعران نسل اول و دوم انقلاب را الگو و سرمشق خود قرار دهند تا از فرو افتادن در دامچالههای اعتقادی و مضمونی در امان بمانند.
نکته دیگر اینکه بیهیچ شکی شعر شاعران بعد از دهه شصت، از نظر فرم و ساختار و در پارهای موارد بهرهمندی از مؤلفههای زیباشناختی، شعری درخشان و باشکوه است، ولی در کنار این برجستگیها، بزرگترین کاستی آن افراط در بهکارگیری عنصر عاطفه و غفلت از تفکر و اندیشه است. شعر امروز بسیاری از شاعران جوان، به «فقر اندیشه» مبتلاست. باید برای این «کم خونی فکری» چارهای اندیشید.
آنا: در انتها اگر بخواهید این شاعران معاصر را در یک واژه یا عبارت کوتاه توصیف کند، چه نکاتی به ذهنتان میرسد؟
اسماعیلی:
سید علی موسوی گرمارودی: از بنیانگذاران و طلایهداران شعر مدرن دینی با آثار شاخصی چون «خط خون» و «در سایه سار نخل ولایت».
مهدی اخوان ثالث: پیونددهنده شعر دیروز و امروز، آمیزهای از فردوسی و نیما.
حمید سبزواری: از وارثان خلف سبک خراسانی، پیر و پدر شعر انقلاب.
یوسفعلی میرشکاک: آیینهدار جلال شعر انقلاب.
فروغ فرخزاد: هنرمندی بینقاب، شاعری که شبیه خودش بود.
محمدمهدی سیار: شاعری هوشمند و خوشآتیه.
قیصر امینپور: شاعری اصیل و نجیب که «آرمانگرایی» را با «واقعبینی» پیوند زد و به شعری در غایت اعتدال دست یافت.
علیرضا قزوه: نماد اعتراض شیعی، دیدهبان شعر انقلاب.
سلمان هراتی: وارث دردهای شریف انسانی، با لهجهای صمیمی و بیتکلف.
ساعد باقری: هم قبله و همقبیله شاعران نسل اول انقلاب: سلمان، حسینی و قیصر.
انتهای پیام/4072/4104/خ
انتهای پیام/