۲۹/ بهمن /۱۴۰۳
کشف‌های تصادفی- ۵:

از نمایش شاد گاز خنده تا ذهن کنجکاو آقای ولز

از نمایش شاد گاز خنده تا ذهن کنجکاو آقای ولز
دی‌نیتروژن مونوکسید یا نیتروز اکسید معروف به گاز خنده در قرن هجدهم کشف شد اما در قرن نوزدهم دندانپزشکی به نام هوراس ولز استفاده از این گاز را به‌عنوان بی‌حس‌کننده آغاز کرد و این یکی از کشف‌های تصادفی تاریخ بود.

خبرگزاری آنا- هدا عربشاهی: رنج و بیماری از آغاز تاریخ بشر سایه افکنده است، اما جنگ بزرگ علیه درد فقط در قرن نوزدهم به ثمر نشست. همهچیز در ۱۰ دسامبر ۱۸۴۴ آغاز شد، زمانیکه یک دانشجوی پزشکی بازنده و از همه‌جا رانده‌شده به نام گاردنر کولتون به هارتفورد، شهری بین بوستون و نیویورک وارد شد و خود را به‌عنوان شخصیتی برجسته معرفی کرد. در این شهر، کولتون با نشاندادن اثرات گاز دی‌نیتروژن مونوکسید یا نیتروز اکسید، که عموماً باعنوان گاز خنده شناخته میشود برنامه‌ای اجرا کرد که هدفش شگفتزده کردن حضار بود. شرکتکنندگان پساز استنشاق این ماده نتوانستند جلوی خنده و حرکات ناهنجار ناشی‌از خود بی‌خود شدن را بگیرند. بین تماشاگران یک دندانپزشک معروف محلی به نام هوراس ولز هم حضور داشت. ولز با دیدن اینکه یکی از حاضران پساز استنشاق گاز پایش را با ضربه بسیار محکمی به صندلی کوبید متعجب از او پرسید که آیا به خودش صدمه زده و احساس درد می‌کند و وقتی آن فرد پاسخ داد که هیچ دردی احساس نمی‌کند دندانپزشک از جا برخاست. او امیدوار بود که بالاخره راهحلی برای مشکلی که مدت‌ها بود او و همه همکارانش را درگیر کرده بود پیدا کرده باشد: نحوه بیرون کشیدن دندان بدون درد. 

صبح روز بعد ولز کولتون را متقاعد کرد که او را در معرض استنشاق گاز قرار دهد، در‌حالی‌که دندانپزشک دیگری که همکار ولز بود دندان عقلی را که مدتی می‌شد موجب رنجش می‌شد بیرون کشید. همانطورکه ولز انتظار داشت، عمل جراحی در او هیچ دردی ایجاد نکرد. این‌گونه ۱۱ دسامبر ۱۸۴۴ به‌لطف ذهن کنجکاو و کاوشگر این دندانپزشک آمریکایی به روزی مهم در تاریخ پزشکی تبدیل شد.   

از نمایش شاد گاز خنده تا ذهن کنجکاو آقای ولز

موفقیتها و شکستها 

پس از آشنایی با استفاده از نیتروز اکسید، ولز چند عمل کشیدن دندان بدون درد را با موفقیت روی بیمارانش انجام داد. در ژانویه ۱۸۴۵، او با شور و شوق، گزارشی از پیشرفت‌های خودش را برای یکی از همکارانش در بوستون که ویلیام مورتون نام داشت و در گذشته با او همکاری کرده بود، ارسال کرد. مورتون پس‌از مطالعه این گزارش با شیمیدان معتبری به نام چارلز تی. جکسون صحبت کرد و او این روش را بسیار خطرناک ارزیابی کرد. 

ازاین‌رو، ولز و مورتون تصمیم گرفتند به دانشکده پزشکی هاروارد بروند. در آنجا دکتر جان سی. وارن ترتیب داده بود تا در آمفیتئاتر بیمارستان عمومی ماساچوست، مرکز دانشگاهی‌ای که وارن ریاست بخش جراحی آن را به عهده داشت، نمایشی از عملکرد گاز خنده در بی‌حسی ارائه کنند. همهچیز برای ارائه اثرات نیتروز اکسید به جامعه پزشکی آماده بود، اما عمل ناموفق بود. بیمار که مرد جوانی با پوسیدگی دندان بود، بهمحضاینکه در معرض بریدگی با چاقوی جراحی قرار گرفت از شدت درد شروع به فریاد زدن کرد، شاید به این دلیل که دوز گاز مصرفشده کافی نبود. دانشجویان با دیدن شکست نمایش، شروع به هو کردن ولز کردند و او را شارلاتان خواندند. 

اما مورتون ناامید نشد و تصمیم گرفت آزمایش‌ها را با استفاده از گاز دیگری ادامه دهد: اتر. و سرانجام پس‌از چند آزمایش رضایت‌بخش، در ۳۰ سپتامبر ۱۸۴۶، او بدون درد یک دندانآسیاب بزرگ را از نوازنده معروفی اهل بوستون به‌نام ایبِن فارست بیرون کشید.   

دو هفته بعد دکتر وارن موافقت کرد که داروی بیهوشی جدید را در بیمارستانش آزمایش کند. صحنه همان صحنه شکست ولز در همان آمفیتئاتر بود. وقتی مورتون وارد شد، مرد جوانی را دید که با دست‌هایی بسته به تخت، مقابل تماشاگران مشتاق دراز کشیده بود. بیمار ادوارد گیلبرت ابوت، پسری ۲۱ ساله با توموری در گردن بود. مورتون عملیات استنشاق اتر را روی او انجام داد و این‌گونه جوان در عرض چند دقیقه بیهوش شد. به‌این‌ترتیب، وارن توانست با آرامش کامل این جراحی را انجام دهد. وقتی کارش تمام شد، جراح رو به تماشاگران کرد و با قاطعیت گفت: «آقایان، این حقه نیست 

۱۶ اکتبر ۱۸۴۶ بود؛ روزی که بهعنوان تاریخ اولین عمل تحت بیهوشی در تاریخ ثبت شد و موفقیتهای قبلی هوراس ولز را تحتالشعاع قرار داد.  

از نمایش شاد گاز خنده تا ذهن کنجکاو آقای ولز

پایان غم‌انگیز آقای ولز 

ولز باوجود یادداشتی که در آوریل ۱۸۴۵ درخصوص لغو آزمایش‌هایش منتشر کرد، بهطور پراکنده آزمایش‌ها را تا ۵ نوامبر ۱۸۴۵ ادامه داد. او بین سال‌های ۱۸۳۶ تا ۱۸۴۷ شش بار نقل‌مکان کرد و ۹ بار مطبش را تعطیل کرد که اولین مورد تعطیلی مطبش به دلیل بیماری بود اگرچه پزشک او هرگز نتوانست هیچ دلیل فیزیکی برای شکایت از بیماری‌اش پیدا کند. ولز در آوریل ۱۸۳۷ طی نامه‌ای به خواهرش مری ولز کول به بیماری مزمنش اشاره کرد. بیماری بار دیگر مدت کوتاهی پس از ازدواج با الیزابت ولز در سال ۱۸۳۸ و با داشتن تنها پسرش چارلز توماس ولز، بازگشت. از آن‌زمان به بعد، طی ماه‌های زمستان، به جز نامه‌ای که سال ۱۸۴۶ پس از برنامه نمایش مورتون برای ارائه اتر نوشت، به هیچ‌یک از اعضای خانواده یا دوستانش نامه نفرستاد. 

ولز اواخر سال ۱۸۴۵، حدود ۱۱ ماه بعد از ناکامی در دانشکده پزشکی هاروارد برای همیشه حرفه دندانپزشکی را رها و شروع به فروش دوشحمام کرد و موفق شد حق اختراع آن را در ۴ نوامبر ۱۸۴۶ دریافت کند. او همچنین قصد داشت برای خرید تابلوهای نقاشی ارزشمند و فروش آنها در ایالاتمتحده به فرانسه برود و ازاین‌رو، در اوایل سال ۱۸۴۷ به پاریس سفر کرد و در آنجا از آکادمی سلطنتی پزشکی (Academie Royale de Medicine) و انجمن پزشکی پاریس درخواست کرد تا برای کشف داروی بیهوشی به رسمیت شناخته شوند. ولز در ژانویه ۱۸۴۸ به شهر نیویورک نقلمکان کرد و همسر و پسر کوچک خود را در هارتفورد پشت سر گذاشت و به‌تنهایی در خیابان چمبرز منهتن شماره ۱۲۰ ساکن شد و آزمایش با اتر و کلروفرم را آغاز کرد. اما پس‌ازمدت کوتاهی، در اثر آزمایش‌های زیاد و ازآنجاکه در آن‌زمان هنوز اثرات استنشاق کلروفرم و اتر ناشناخته بود، به کلروفرم معتاد شد. او در ۲۱ ژانویه ۱۸۴۸، درست در روز تولد ۳۳ سالگی‌اش به خیابان هجوم برد و روی لباس دو زن اسیدسولفوریک پاشید و به‌همین‌علت به زندان بدنام تومز نیویورک فرستاده شد. با کمشدن تأثیر داروی کلروفرم متوجه شد که چه کرده است. ازاین‌رو، از نگهبانان خواست تا خانه همراهی‌اش کنند تا وسایل اصلاح صورتش را بردارد. در کیف وسایل اصلاحش مقداری کلروفرم هم به زندان آورد و در ۲۴ ژانویه پس‌از استنشاق دوز ضددرد کلروفرم، شریان سرخرگ ران چپ خود را با تیغ اصلاح برید و در سلولش خودکشی کرد. او را در گورستان سدار هیل در هارتفورد کانکتیکات به خاک سپردند.  

بازگشت نیتروز اکسید 

باوجود کشف مورتون در استفاده از اتر، ولز را همچنان می‌توان پدر واقعی بیهوشی در نظر گرفت، زیرا او اولین کسی بود که اثرات بیهوشی نیتروز اکسید را به اطلاع عموم رساند. پیش‌از او، پزشکان دیگری آزمایش‌های مشابهی انجام داده بودند، اما بدون اعلام نتایج. اما به‌هررو، جامعه علمی فقط پس از نمایش مورتون با اتر، به‌طور خاص استفاده از فرایند بیهوشی پیش‌از عمل جراحی را جدی گرفت. با پیشرفت بیهوشی، اتر درنهایت به نفع گازهای ایمنتر کنار گذاشته شد. از سوی دیگر، گاردنر کوئینسی کولتون، کارآفرینی که از ولز الهام گرفته بود و خودش هم دندانپزشک بود نیتروز اکسید را بار دیگر ارزیابی کرد و نشان داد که این گاز برای استفاده در دندانپزشکی عالی است. حتی امروزه، نیتروز اکسید بهطور گسترده به‌کار می‌رود، زیرا امکان بیهوشی ملایم را فراهم میکند و علاوهبر مطبهای دندانپزشکی در اتاقهای زایمان هم استفاده میشود. همچنین در بیهوشی عمومی بهعنوان ابزاری کمکی، یعنی برای بهبود اثر سایر داروهای بیهوشی استفاده میشود. بی‌شک مانند همه داروها، منع‌هایی برای مصرف دارد، اما برخلاف اتر، هنوز در فهرست داروهای ضروری سازمان جهانی بهداشت دیده می‌شود. 

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب