توماس آکویناس و جهان
خبرگزاری علم و فناوری آنا، آزاده پورحسینی؛ جهان هستی آنقدر بزرگ است که اندازهاش در ذهن انسان نمیگنجد. توماس آکویناس مردی فوق العاده باهوش بود که مدتها پیش زندگی میکرد. بچهها او در مورد چگونگی پیدایش جهان بسیار فکر میکرد. قبل صحبت درباره نظر آکویناس باید درباره موضوعی مرتبط با مطلب این قسمت کمی توضیح بدهم.
همه چیز از یک سوال شروع شد.
جهان چگونه به وجود آمده است؟
یک تئوری برای پاسخ به این سوال وجود دارد که نام آن «انفجار بزرگ» است. بر اساس این تئوری جهان هستی میلیاردها سال پیش وقتی ماده کوچکی منفجر شد به وجود آمد. بعد با گذشت زمان به شکلی که امروز ما میبینیم شکل گرفت. با این حال اگر جهان بر اثر انفجار بزرگ به وجود آمده است، خود انفجار بزرگ از کجا آمده است؟
آکویناس معتقد بود که همه چیز در جهان توسط خدا خلق شده است. توماس آکویناس میگفت خداوند جهان را با برنامهای خاص در ذهن خود ساخته است. او معتقد بود که خداوند همه چیز را به دلیلی خلق کرده است. خدا درست همانطور که یک معمار قبل از ساختن خانه نقشه دارد، او هم قبل از خلق جهان برنامه و نقشهای داشته است.
آکویناس فکر میکرد که خداوند جهان را مانند هنرمندی که یک شاهکار نقاشی میکشد خلق کرده است. او زیبایی و نظم در جهان را دلیلی بر خلقت شگفتانگیز خداوند میدانست. آکویناس فکر میکرد که همه چیز در طبیعت، مانند خورشید، درختان و حیوانات، نشان میدهد که خدا چقدر شگفتانگیز و باهوش است.
او همچنین معتقد بود که خداوند به هر چیز هدفی داده است. به عنوان مثال، پرندگان را برای پرواز و ماهیها را برای شنا خلق شدهاند. همه چیز در جهان نقشی دارد و کاملاً در برنامه بزرگ خداوند قرار میگیرد.
برای آکویناس، آفرینش جهان کار بزرگی بود و نشان میداد که خدا چقدر قدرتمند و دوستداشتنی است. او فکر میکرد که مطالعه و درک جهان میتواند به مردم کمک کند تا از خلقت شگفتانگیز خدا قدردانی کنند.
بنابراین توماس آکویناس معتقد بود که خداوند جهان را با نقشه، هدف، زیبایی و نظم آفریده است. او همه چیز را در اطراف ما هدیهای از جانب خداوند میدانست که باید به آن توجه کرد و دوست داشت.
ایستگاه فکر
1-شما فکر میکنید قبل از انفجار بزرگ چه بوده است؟
2-ماده انفجار بزرگ چه شکلی داشته است.
داستان کوتاه
روزی روزگاری كودكي کنجکاو به نام سارا تصمیم گرفت درباره انفجار بزرگ مطالعه كند. او در کتابها و مستندها غوطهور شد و شیفتگی او براي دانستن بیشتر شد. یک روز به طور تصادفی با آثار فیزیکدان برجسته استیون هاوکینگ روبهرو شد. سارا به رغم سختي مطالبي كه ميخواند مجذوب تئوریها و نظريات او شد. او دقیقاً مانند یک فیزیکدان شروع به خواندن كتابهاي مختلف درباره رویای کشف اسرار جهان کرد.
سارا با علاقه تازهای که پیدا کرده بود، یک آزمایشگاه کوچک در اتاقش راهاندازی کرد و آزمایشهای سادهای برای درک کیهان انجام داد. او خود را در حال سفر در سیاهچالهها تصور میکرد و در مورد منشاء زمان فکر میکرد. اشتیاق او به علم و جهان هر روز بیشتر میشد.
او در یک نمایشگاه علمی كه مدرسه برگزار كرده بود. یافتههای خود را در مورد نظریه انفجار بزرگ با مدلی از جهان در حال انبساط ارائه کرد. همکلاسیهایش از دانش و اشتیاق او شگفتزده شدند. در میان حاضران یک مهمان ویژه بود - یک اخترفیزیکدان که به کار سارا توجه داشت.
اخترفیزیکدان که تحت تأثیر علاقه و هوش سارا قرار گرفته بود، به سارا پیشنهاد داد تا در سفر علمی خود او را راهنمایی کند. چشمان سارا از هیجان برق زدند و متوجه شد كه رویاهایش در حال پرواز هستند. او با راهنمایی مربی خو عمیقتر به حوزههای اخترفیزیک و فیزیک نظری پرداخت.
سالها گذشت. سارا بزرگ شد و توانست به یک اخترفیزیکدان معروف تبدیل شود. او اغلب به آن لحظهی که برای اولین بار در مورد انفجار بزرگ شنيده بود فكر كرد و به گذشته نگاه کرد. سارا واقعاً رد پای یک ذهن بزرگ را دنبال کرده بود و مسیر خود را در میان ستارگان حک کرده بود.
انتهای پیام/