کارگردان «علی مُسیو» مستند دانشآموز شهید خوزستانی را میسازد

مسعود میر در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره وضعیت مستند سازی در سالی که گذشت گفت خوشحالم که فارغ از اتفاقات عجیب و غریب سیاسی در کشور و تحولات حیرت انگیز در منطقه، سینمای مستند منظم و به دور از حاشیه به کار خود ادامه میدهد و برای اثبات این مساله میتوان هجدهمین جشنواره «سینماحقیقت» را مثال زد که مثل همیشه اتفاقات خوبی در آن رخ داد و جوانان بسیاری با کار اولشان به سینمای مستند معرفی شدند، این نشان میدهد که سینمای مستند سنگِ کف رودخانه است و اسیر جریانات و سیلابها نمیشود.
این مستندساز و روزنامه نگار درباره انتظاری که از سینمای مستند در سال ۱۴۰۴ دارد، گفت: شاید انتظاری که از امسال دارم، به دلایل شخصی پیش آمده باشد؛ امسال درگیر پژوهش مستندی بودم. متاسفانه مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با کمبود بودجه روبهرو شده چراکه هزینه ساخت مستند در شهرستان نسبت به تهران بیشتر است و ما همچنان درگیر برآوردهای مالی هستیم، این ضعف مرکز گسترش نیست بلکه ضعف سیاستگزارانی است که با بودجههای ناچیز دست اهالی سینمای مستند را میبندند. این موضوع فقط مشکل من نیست بلکه بسیاری از همکاران، دوستان و حتی اساتیدمان درگیر بالا و پایین رفتن پلههای مرکز گسترش، برای دریافت اقساط جزئی خود هستند تا فیلمشان را با مرارت به نتیجه برسانند.
روایتی مستند از حماسهسازی با نقاشی روی دیوار
مسعود میر درباره پروژهای که برای ساخت آن نیازمند سرمایه است، خاطرنشان کرد: مستند من درباره «یوسف برتینا» دانشآموز شهیدی در خوزستان است که با دست خالی و تنها با نقاشی روی دیوارهای شهر به جنگ با دشمن میرود و درنهایت در ۱۶ سالگی شهید میشود، ساخت چنین مستندی نیازمند رفت و آمدهای فراوان است. بودجه پیشنهادی باید هزینه پرواز و جابهجایی را هم شامل شود، اما آنقدر ناچیز است که نمیتوانم به ساخت آن فکر کنم. مدیران مرکز گسترش همیشه لطف داشتند، اما متاسفانه بحران بودجه وجود دارد و این موضوعیست که باید برای همیشه حل شود.
کارگردان مستند «علی مُسیو» تاکید کرد: سینمای مستند در سازمان سینمایی همچنان مهجور است و وقتی از آن سخن گفته میشود، همه چرتکه میاندازند، اما میبینیم که برای سادهترین و روزمرهترین جشنهای سینمایی میلیاردها تومان پول خرج میشود که هیچ آوردهای هم ندارد درصورتی که مستندسازان با هر هزار تومانی که به دست میآورند، نتیجه و آوردهای دارند و با دست پر برمیگردند، این مساله نشان میدهد که بودجهبندی بسیار اهمیت دارد و باید در سال آینده به بودجه سینمای مستند که در همه شرایط بحرانی کشور، در جشنوارههای مختلف جهانی افتخار کسب میکند، توجه جدی شود.
این مستندساز در پاسخ به این پرسش که ساخت مستند «یوسف برتینا» از چه اهمیتی برخوردار است، تصریح کرد: ما همیشه تأکید داشته ایم که در دوران جنگ، کودک سرباز نداشتیم؛ افرادی مثل یوسف برتینا، کسانی بودند که عاشقانه و داوطلبانه سینه سپر میکردند و به جنگ میرفتند. یوسف برتینا دانشآموزی بوده که با طراحی روی دیوارهای خرمشهرِ محاصره شده، دشمنان کشور را به چالش میکشیده است، از طرف دیگر، نمایش فضای شاعرانه و پر از فانتزی کودکانه و نوجوانانه فیلم که با نقاشی و گرافیک به وجود میآید؛ پسرکی که با رنگ و اسپری هنرنمایی میکرده و دائما با شابلون درگیر بوده است بدون اینکه کسی به او یاد دهد و پولی به او پرداخت کند دنیای جذابی داشته است و این مستند ازجمله کارهایی میشود که بسیار دیده خواهد شد.
او درباره ساخت مشارکی اثر نیز مطرح کرد: باید بحث بازرگانی و تجارت را از فیلمساز جدا کنیم، برای مستندساز سخت است که برای گرفتن بودجه به مراکز مختلف مراجعه کند تا هر کدام مقداری از هزینه را تامین کنند، برای این کار معاونتهای بازرگانی و بخش تبلیغاتی وجود دارد که اگر به جای رد و تایید مطلق یک کار، به همافزایی فکر کنند اوضاع بهبود پیدا میکند. اگر مرکز گسترش بهعنوان یک مرکز حقوقی با مراکزی دیگر همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای ساخت مشارکتی اثر صحبت کند، بسیار بهتر خواهد بود تا من بهعنوان کارگردان، این کار را انجام دهم.
تنوع سوژهها در مستندسازی
میر در بخش دیگری از صحبتهایش در جواب این سوال که فکر میکند مستندسازان تا چه حد خلاق هستند و به سراغ سوژههای متنوع میروند، گفت: مستندسازان ایرانی بسیار خلاق هستند، بهعنوان مثال من عاشق ساخت مستند پرتره هستم، برای کار اول «علی مسیو» را ساختم، اما کار بعدیام «شکل زمان» بسیار با آن فرق میکرد و درباره ایتالو کالوینو نویسنده ایتالیایی بود که به ایران هم سفرکرد. حالا میخواهم به سراغ دانشآموزی بروم که در فضای جنگ و جبهه، نقاشی میکشد، این مثال شخصی بود، اما فکر میکنم میتوان آن را به دیگر مستندسازان نیز بسط داد که همه خلاق هستند و سوژههای متفاوتی را پیگیری میکنند.
این مستندساز افزود: متاسفانه در ایران این امکان در اختیار مستندساز قرار نمیگیرد که بدون فکر کردن به دردسرهای تامین بودجه و هزینههای ساخت، به سراغ سوژه مورد نظر برود و همین مساله باعث میشود که ما بخشی از تنوع ژانر و موضوعات در مستند را نسبت با دیگر کشورها از دست دهیم. اگر فکر کردن به هزینههای مستندسازی، تامین و تقسیم آن در ایران، همچون دیگر کشورها، برعهده کارگردان نبود، مستندسازان ایرانی نیز میتوانستند خلاقیت بیشتری در تولیداتشان داشته باشند هرچند که در «سینماحقیقت» شاهد تنوع بالایی از ژانر بودیم که اگر این مشکلات نبود، قطعاً اوضاع بهتر هم میشد.
کارگردان «شکل زمان» در پایان درباره بهترین مستندی که در سال ۱۴۰۳ دیده است، عنوان کرد: مستند «بوم ایرانی» اثر محمد مقدم ازجمله بهترین آثاری بود که امسال دیدم، به این علت که فارغ از اینکه محمد مقدم استاد من است و او را بسیار دوست دارم، نسل اینگونه فیلمسازان که به فیلمشان بهعنوان یک پروژهای که باید تمام شود، نگاه نمیکنند، واقعا رو به افول است. مقدم برای سه دقیقه فیلمبرداری «بوم ایرانی»، چهار نوروز به سواحل بندر لنگه رفته که بسیار تاثرگذار و درخشان است. البته بسیار دردناک و عجیب است که پروژههای محمد مقدم نیز به دلیل کمبود بودجه به نتیجه نمیرسند.
انتهای پیام/