جهان ما به مادرانگی بیشتری نیاز دارد/ حتی در مردانهترین سوژههای فیلمسازی هم نگاه زنانه لازم است
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری آنا از ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، نرگس آبیار نویسنده، فیلمنامهنویس و کارگردان سینمای ایران، شنبه ۸ خردادماه در گفتوگو با سحر عصر آزاد در قالب کارگاه مجازی «تجربههای کارگردانی/ نگاه زنانه در فیلمسازی» در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، درباره یافتن ایده برای فیلمسازی گفت: پاسخ به این سؤال بهخصوص برای فیلم، خیلی پیچیده است. شما برای داستان میتوانید ایدهای پیدا کنید و درباره آن بنویسید، اما برای فیلم باید فرآیند تولید مد نظر قرار بگیرد. مثلاً باید دید آیا سرمایهگذاری حاضر میشود روی ایده شما سرمایهگذاری کند؟ به همین دلایل لازم است معمولا چند ایده و یکی، دو فیلمنامه آماده داشته باشیم تا به جاهای مختلف ارائه دهیم و ببینیم چه کسی حاضر است برای تولید آن وسط بیاید.
وی ادامه داد: من فیلمسازی را با یک داستان مینیمال و موجز آغاز کردم که بیشتر بر روی جزئیات متمرکز بود. «اشیا از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند» را زمانی ساختم که همانموقع دو، سه فیلمنامه آماده دیگر هم داشتم که میتوانستم بهعنوان کار اول، آنها را بسازم. در نهایت سراغ فیلمنامهای رفتم تا بتوانیم با هزینه کمتر آن را تولید کنیم. سال ۹۱ این فیلم را با ۹۰ میلیون تومان ساختیم. بلافاصله بعد از آن، فیلم بعدی را آغاز کردم. از این منظر میتوان گفت تا حدودی سرمایهگذار است که تعیین میکند شما سراغ چه سوژهای میتوانید بروید.
تغییر مسیر کاری نرگس آبیار
آبیار ادامه داد: البته وقتی فیلمی را براساس دغدغه میسازید، مسیر کاری شما تغییر میکند. چراکه سرمایهگذاران مطابق سلیقه شما، سراغتان میآیند و سوژههایی را سفارش میدهند. این بسیار مهم است که من بهعنوان کارگردان از این میان، چه سوژهای را انتخاب کنم و مسیر خودم را در فیلمسازی دنبال کنم. مهم این است که تمام تلاشت را بکنی که روی موج موفقیت فیلم قبلی سوار نشوی و سراغ فضاهای جدید بروی.
او درباره تغییر فضای کاریاش از فیلمی به فیلم دیگر توضیح داد: زمانی که میخواستم «شیار ۱۴۳» را بسازم، خیلیها گفتند که آن را نسازم چون سینمای جنگ نگاه کلیشهای دارد. اما از آنجا که میخواستم از رمانی که نوشته بودم، داستان این فیلم را اقتباس کنم، اشراف کامل به آن داشتم و اصرار کردم آن را بسازم. هنوز هم فکر میکنم سینمای جنگ ما بسیار جای کار دارد.
آبیار در ادامه صحبتهای خود با اشاره به ادامه کارنامه فیلمسازی خود گفت: وقتی «نفس» را ساختم، کسانی که انتظار فضای «شیار ۱۴۳» را از من داشتند، شگفتزده شدند؛ کسانی هم که بهدنبال فضای فیلم «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» بودند.
او در پاسخ به اینکه براساس چه زمانبندی سراغ سوژه فیلمهایش میرود، توضیح داد: از جهتی میتوانم بگویم حسی این اتفاق میافتد و از جهت دیگری کاملاً عقلی و منطقی سراغ یک ایده میروم. مثلاً درباره «شبی که ماه کامل شد» داشتیم شرایط کشورهای منطقه را میدیدیم و اینکه افراطگری دینی مسبب چه اتفاقات و فجایعی میتواند بشود، دنبال کار کردن روی چنین موضوعی بودم.
تجربه نگارش فیلمنامه و شناخت مناسب از درام و روایت
آبیار در ادامه درباره تجربه نگارش فیلمنامههای خود گفت: همیشه من داستان اولیهای دارم که آن را شروع میکنم و گسترش میدهم، پیرنگها و درام آن را پررنگ میکنم. سالها ویراستار بودم و متنهای دیگران را بازنویسی میکردم و به نام آنها منتشر میشد. بعد که اولین رمانم را نوشتم، دوست داشتم کار داستانی انجام دهم اما شرایط مرا به سمت ساخت مستتند سوق داد. تجربه مستندسازی کمک کرد اتفاقات تازهای را در خودم کشف کنم. این سالها به من کمک کرد که درام و روایت را بهخوبی بشناسم. امروز در اینستاگرام، مردم داستانهای خود را برایم میفرستند و اینکه در لحظه بتوانیم تشخیص دهیم که کدامیک از این داستانها نگاه و پیرنگ تازه دارد، براساس همان ممارست در حوزه داستاننویسی صورت گرفته است.
این کارگردان درباره خطرپذیری در مسیر فیلمسازی برای یک کارگردان زن، گفت: فیلمسازان همواره بعد از هر فیلمشان ممکن است به سمت ترس بروند و کمتر اهل ریسک باشند و ترجیح بدهند در همان مسیرِ موفقیت فیلمهای قبلی خود قدم بردارند. این رویکرد، فیلمسازی یک کارگردان را اسیر کلیشه میکند. گاردی برای هنرمند به وجود میآورد که وارد فضاهای جدید نشود. سینما هنر گرانی است و فیلمساز باید دست به عصا راه برود. به همین دلیل، کسی که ریسک میکند، خطر را به جان میخرد که یا سقوط میکند یا پرواز.
روند خلق کاراکترهای زن در آثار آبیار
نرگس آبیار درباره خلق کاراکترهای زن در سینمای خود و محدودیت برای خود، بهعنوان یک فیلمساز زن گفت: این اتفاق ناخودآگاه است. طبیعتا وقتی میخواهم داستانی بنویسم، سراغ کاراکترهایی میروم که آنها را میشناسم. ناخودآگاه سراغ کاراکترهای زن میروم. نگاه به زنان نه فقط در کشور ما که در همه دنیا، نگاه درجه دوم است. این نابرابری در طول تاریخ حاکم بوده است. ما در تمام عرصهها، نیاز به نگاهی زنانه داریم. هرجا که عرصه فعالیتی وجود دارد، ما نیاز به حاکم شدن نگاه زنانه داریم. در عرصه فیلمسازی، حتی در مردانهترین سوژهها نیاز به نگاه زنانه داریم. در نگاه زنانه، خطوط زاویهدار و خشن، بسیار کم میشود و این نگاه همیشه و در هر حوزهای لازم است.
آبیار در ادامه بیان کرد: به اندازه کافی، شاهد نگاه مردانه در همه سطوح بودهایم البته نمیگوییم این موضوع حذف شود بلکه به نظرم بهتر است به همان اندازه، نگاه زنانه تقویت شود؛ این نگاه که جزئینگر است، لایههای زیرین وقایع را میبیند و تفسیر جدیدی از جهان ارزشمند است. مثلاً در کشور ما و خیلی جاها وقتی میخواهند منطقهای را آرام کنند، سِمتی مهم به یک زن میدهند. بنابراین وقتی حضور یک زن میتواند همه چیز را به صلح بکشاند چرا این اتفاق نیفتد. من فکر میکنم جهان ما نیاز به مادرانگی بیشتر دارد و این مادرانگی حس سرپرستی و مسئولیت بیشتری دارد و فکر میکنم این موضوع را کمتر در آثارمان داریم. نکته دیگر این است که در میان فیلمسازان مردی که این نگاه را دارند، فقط «مادر» علی حاتمی و «به همین سادگی» میرکریمی این موضوع را در دل خود دارد.
کارگردان «نفس» درباره فیلمهایی که حضورهای جهانی را تجربه میکنند، توضیح داد: حضور جهانیِ آثار، غیرقابل پیشبینی است، گاهی شده است که متنی را خوانده و گفتهایم که این فیلم همه جوایز را کسب میکند اما عملاً اتفاقی برایش رخ نمیدهد، اما از یک جایی، شما میتوانید فاصلهای بین یک سینمای تجاری و سینمایی دیگر بگذارید اما این عبارت فیلمهای «جشنوارهپسند» به نظرم عبارت خندهدار و آسیبزننده است. ما سینمایی داریم که قرار است نگاهی ژرف داشته باشد و نوع دیگری از سینما را هم داریم که در سطح حرکت میکند. برخی آثار قرار است به جشنواره بروند و مطرح شوند، اصلأ گاهی در این جشنوارهها کشف میشوند. ما بهعنوان هنرمند و مخاطب باید ریسک کنیم و سطح سلیقه مردم را بالا ببریم. گاهی از موضوعات سخیفی در فیلمها استفاده میشود که فقط باعث فروش بالا میشود. به نظرم این چیزها شکست معنوی برای ماست، بنابراین باید کمک کنیم ذائقه مخاطب ارتقا پیدا کند.
نسبت جشنوارههای سینمایی و نگاه فیلمسازی
او گفت: جشنوارهها همیشه تعیینکننده نیستند که ببینیم فیلمی مهم است یا نه. گاهی فیلمهای خوب و خوشساخت در جشنوارهها دیده نشدند و توفیقی نداشتند، چون مؤلفههای زیادی برای موفقیت در جشنوارهها وجود دارد. خیلی از فیلمها عملاً در تعیین و تشخیصها از دست رفتند، بنابراین جشنوارهها اگرچه مهم هستند ولی تعیینکننده نیستند.
این کارگردان بیان کرد: اگر هر فیلمسازی، ذاتاً آنچه را که دوست و به آن اعتقاد دارد بسازد، این نگاهِ دلی؛ در فیلمش دیده میشود. بهطوریکه، حتی یک بیننده خارجی هم میتواند آن را درک کند اما مشکل ما در ایران این است که تعداد پخشکنندگان ما کم و تعداد کاربلدهای آنها انگشتشمار هستند با توجه به تولیدات زیاد و فیلمسازان مستعد زیادی که داریم، بهنظرم این تعداد پخشکننده؛ کم است. اینکه هنوز برای فروش جهانی کاری نمیکنیم بد است و در حد یک شوخی است، درحالیکه خیلی از فیلمهای ما استاندارد جهانی را دارند اما تلاشی برای این امر نکردهایم. سیاستهای غلط دوران مختلف هم به این ماجرا دامن زده است. در حال حاضر، به این موضوع بسنده میشود که فیلمها فقط در چند جشنواره حضور پیدا کند و در نهایت هم عملاً به بایگانی تاریخ سپرده میشوند.
آبیار در پایان درباره کار با بازیگران مطرح کرد: وقتی فیلمنامه مینویسم، خیلی خوب میتوانم کاراکترها را تخیل کنم و در اجرا هم این موضوع به آنچه تخیل کردهام، نزدیک میشود. بنابراین بازیگری که انتخاب میکنم، خیلی به آن نگاهی که داشتم نزدیک میشود. این کاراکترها معمولاً برای من، مابهازای واقعی دارند. به هر حال در گذشته و تجربیات زیستیِ من حضور داشتهاند و به همین دلیل وقتی به سراغ بازیگران میروم، سعی میکنم نگاه و شناخت خودم از بازیگر را به آنها منتقل کنم. وقتی بشود این شناخت را مطرح کرد و بازیگر بتواند با آن ارتباط بگیرد، میتواند نقش را پیدا کند. از سوی دیگر، هر بازیگری شخصیت متفاوتی دارد. پس مهم است که کارگردان، شناختی از بازیگران داشته باشد، باید لِم بازیگر را تشخیص داد. مثلاً من اغلب تمام ویژگی کاراکترها را درمیآورم و به صورت متن به بازیگر میدهم.
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، از ۵ تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما در تهران، در حال برگزاری است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/