دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محقق علوم شناختی:

علوم شناختی همانند تمامی شاخه‌های معرفت بشری از پارادایم خاصی پیروی می‌کند

محقق و استاد دانشگاه گفت: علوم شناختی همانند تمامی شاخه‌های معرفت بشری از پارادایم خاصی پیروی می‌کند .
کد خبر : 411043
000.jpg

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا از دبیرخانه نخستین کنفرانس ملی علوم شناختی و رسانه، محمد حیدری با بیان اینکه علوم شناختی حوزه‌های مرکب از دانش‌هایی نظیر هوش مصنوعی، روان‌شناسی، عصب-روان‌شناسی، زبان شناسی، فلسفه ذهن و برخی دیگر از زمینه‌های مطالعاتی است. این گستره پژوهشی با ماهیتی میان رشته‌ای درپی مطالعه پدیده‌ها و رفتارهای شناختی است؛ از ادراک (شامل حواس پنج‌گانه) گرفته تا فرآیندهای هوشمندانه (از قبیل حساب، حل مسئله، تفکر شهود، تصمیم‌گیری و...) و زبان، حافظه، یادگیری و هر آنچه که بتوان آن را پدیده و رفتاری شناختی در نظر گرفت.


حیدری با بیان اینکه روش‌های علمی و نظریه‌های شاخه‌های گوناگون علوم شناختی بر گسترش پژوهش‌ها و زمینه‌های مطالعاتی، بر حوزه‌های تحقیقی به صورت تعاملی تاثیراتی اساسی داشته‌اند. بر اساس چنین رهیافتی، محققان علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی با استفاده از نظریه‌ها و روش‌های مطالعاتی علوم شناختی می‌توانند در جهت بهبود ایده‌ها و روش‌های نظری و عملی نیز هوش مصنوعی در شبیه‌سازی و پیاده‌سازی رفتارهای هوشمند گام‌های مطلوبی بردارند.


این محقق ادامه داد: با وجود این، اشتباه است اگر فکر کنیم که علوم شناختی نوعی برنامه تحقیقی همسان و بزرگ است که پژوهشگران با تخصص‌های مختلف را در هماهنگی کامل به همکاری گرد می‌آورد. علوم شناختی، همانند فیزیک نیوتونی یا شیمی ارگانیک، یک علم واحد متجانس را تشکیل نمی‌دهند. کسی که می‌خواهد به طور کامل با تمامی زمینه‌های مطالعاتی آن آشنا شود، ره به خطا برده است.


حیدری افزود: در این علم، توده‌ای از رشته‌های اصلی و فرعی گرد آمده‌اند که با یکدیگر تلاقی دارند. از این رو،‌ از طرفی، آزمایش‌ها و نظریه‌های موضعی در مورد رفتارهای شناختی به طور ناهماهنگ و پراکنده ارایه می‌شوند و تحقیقات کاربردی و مجادلات فلسفی در هم آمیخته شده‌اند و از طرف دیگر بحث‌های پرشوری در مورد خطر تحدید گرایی و سردستگی بعضی رشته‌ها مانند هوش مصنوعی یا عصب شناسی مطرح می‌شود. بنابراین علوم شناختی از یک مجموعه علمی متجانس و یکپارچه فاصله دارند و به ابرهایی متراکم می‌مانند که به واسطه سطوح مختلف تحلیلی و الگوهای رقابتی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.


این استاد دانشگاه با بیان اینکه علوم شناختی یکی از دانش‌های نو است که در کنار نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات مجموعه دانش‌های همگرا را که NBIC نام گرفته‌اند تشکیل می‌دهند. این رشته از زیرمجموعه‌ها علم اعصاب، روان شناسی، زبان شناسی، هوش مصنوعی و فلسفه ذهن تشکیل گردیده است و کاربرد وسیعی در رشته های فرعی مانند پزشکی، آموزش و پرورش، جامعه شناسی، سیاست، علوم اطلاعات، ارتباطات و رسانه‌های گروهی، مهندسی پزشکی، مهندسی فرمان و کنترل و حتی علوم دفاعی و جنگ پیدا کرده است. مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاههای بسیاری به تحقیق در زمینه علوم شناختی اشتغال دارند و در تلاشند تا راز بزرگترین سرمایه آدمی یعنی مغز و ذهن را کشف کنند و کارکردهای آنرا به عنوان عالی‌ترین و پیچیده‌ترین ودیعه الهی بشناسند.


حیدری افزود: تاكنون دانشمندان عصب شناس، زبان شناس، روان شناس، فیلسوفان ذهن و نظریه پردازان علم رایانه با کمک هم و در تعامل با یکدیگر توانسته‌اند گام‌های با ارزشی را در جهت کشف و تبیین کارکردهای شناختی مغز انسان بردارند، به طوری که در مدت کوتاه سه الی چهار دهه اخیر یافته‌های گرانبهایی را برای ما به ارمغان آورده‌اند. به همین جهت، آنها دهه 1990 را دهه مغز نامیدند با این امید که با بسیج امکانات علمی و تلاش همگانی بتوانند بیش از پیش به دنیای اسرارآمیز مغز پی ببرند. سرمایه‌گذاری کشورهای پیشرفته در زمینه این دانش نو بسیار چشمگیر است و رقابت شدیدی در دست‌یابی به اسرار مغز و استفاده کاربردی از آن در میان کشورها وجود دارد. در کشور ما در حالیکه در زمینه نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و فناوری اطلاعات سرمایه‌گذاری مناسبی انجام گرفته و پیشرفت‌های قابل توجهی به دست آمده است، ولی در زمینه عضو چهارم دانش‌های همگرا، یعنی علوم شناختی هنوز اقدام متناسبی انجام نگرفته است. از این رو، جا دارد نسبت به این دانش نو به عنوان یک دانش مادر که بی‌تردید تاثیرات شگفت‌آوری بر بسیاری از حوزه‌های انسانی بر جای خواهد گذاشت توجه شده، سرمایه‌گذاری بیشتری در توسعه این دانش نو انجام گیرد.


حیدری افزود: علوم شناختی همانند تمامی شاخه‌های معرفت بشری از پارادایم خاصی پیروی می‌کند.دانشمندان علوم شناختی ذهن انسان را شبکه پیچیده‌ای می‌دانند که اطلاعات را دریافت، نگهداری و بازیابی می‌کند و می‌تواند آن را تغییر شکل یا انتقال دهد. عملیات فوق را پردازش اطلاعات و این پارادایم را رویکرد پردازشی می خوانند.


انتهای پیام/4046/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب