وظیفه بنیاد رودکی و وزارت ارشاد حمایت از موسیقی علمی است
به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا،علی رهبری، آهنگساز و رهبر ارکستر بینالمللی ایرانی، رهبر دائم میهمان اپرای مارینسکی سنتپترزبورگ، فارغالتحصیل هنرستان عالی موسیقی ملی و آکادمی موسیقی و هنرهای زیبای شهر وین است.
وی در ۲۵ سالگی، به مدت سه سال رئیس هنرستان عالی موسیقی ملی و کنسرواتوار تهران بوده، برنده مدال طلا برای ایران در مسابقات جهانی رهبری ارکستر در سوئیس، دعوتشده از طرف بیش از ۱۲۰ ارکستر سمفونیک جهان از جمله وین، زالسبورگ، برلین، لندن، آمستردام، بروکسل، تورنتو، توکیو، مکزیک و ...، رهبر میهمان دائم فیلارمونیک چک، بلگراد و بروکسل، رهبر دائم و مدیر هنری ارکسترهای سمفونیک در شهرهای بروکسل، پراگ، زاگرب، مالاگا و تهران است.
او دارای بیش از ۲۵۰ آلبوم در بازار جهانی است که قسمتی از آن از ۶ آهنگساز ایرانی است، همچنین دارای بالاترین نشان هنری کشورهای بلژیک، جمهوری چک و اسپانیاست.
پرونده موسیقی خبرگزاری آنا با گفتوگوی مشروح با استاد علی رهبری درباره موسیقی سلامت و مبتذل بدین شرح آغاز میشود:
** به نظر میرسد که مخاطبان موسیقی در دورههای اخیر سطح موسیقیایی متفاوتی نسبت به گذشته را تجربه میکنند و بیشتر عموم به سمت موسیقیهای متفاوتی گرایش پیدا کردهاند، به نظر شما علت چیست و آیا این یک عیب و ایراد در عرصه موسیقی محسوب میشود؟
ابتدا این را بگویم که من از آن دسته موزیسینهایی هستم که موسیقی را از بازار و پایینترین سطح خود شروع کردم، سپس به سمت موسیقی کلاسیک گرایش پیدا کردم و در هفدهسالگی موسیقی سنتی را بهصورت جدی دنبال کردم، دیپلم را که گرفتم به سمت دیگر گرایشهای موسیقی هم سوق پیدا کردم. شاید برای خیلیها باعث تعجب باشد، اما باید بگویم که تجربه بیش از پنجاهساله من میگوید اختلافی بین انواع موسیقی وجود ندارد، حقیقت را باید همانطور که هست پذیرفت.
یک اشتباهی در ایران رواج پیدا کرده مثل همان اختلافات طبقاتی یا خانوادگی، یا مفهوم بالای شهر و پایین شهر، من بههیچوجه این چیزها را نمیپسندم، درباره موسیقی هم اینطور است. یک عده دوره افتادهاند که بگویند چه موسیقیای خوب و چه موسیقیای بد است، یا چه موسیقیای سطح پایین یا بالاست. به اعتقاد من موسیقی غذای روح است، غذا هم خوب و بد ندارد فقط سلیقهای است.
به مردم دنیا نگاه کنید، یک عده فقط غذای دریایی میخورند، اما عده دیگر شاید از غذای دریایی متنفر باشند، یک عده ثروتمند خاویار را بهترین غذا میدانند، اما شاید فرد دیگری اصلاً نتواند بوی خاویار را تحمل کند و آن را دور بریزد. یک عده هم ملخ، مارمولک و حشرات را غذا میدانند، اینجا نمیتوان گفت چه غذایی خوب و چه غذایی بد است، موسیقی هم غذای روح است. در آفریقا من با گروههایی کار کردم که آنها روی یک تکه چوب، سیم انداخته و آن را مینوازند و با همین نتها کلی حالشان خوب میشود، حال ممکن است آقای ایکس که از اروپا به ایران آمده و تحصیلکرده این موسیقی را مسخره بداند. واقعاً اینطور نیست من اصلاً اعتقاد ندارم که در ایران موسیقی زیر زمینی یا روی زمینی داریم، به نظر من شعر بد وجود دارد که حرفهای رکیک، فحش یا هر چیز دیگری در آن هست و باید هم جلویش گرفته شود، اما موسیقی خوب و بد وجود ندارد.
** آیا این تفاوت نوع موسیقی موجب پایین آوردن سطح فرهنگی اقشار جامعه نمیشود؟
خیر، شبیه این دست موسیقیها به تعبیری زیرزمینی در خیلی کشورها وجود دارد، عده زیادی از مردم دنیا ازایندست موسیقی لذت میبرند، حالا شاید یک عده بگویند موسیقی کلاسیک بهطور مثال باعث میشود که سطح موسیقی بالا برود، همین موتزارت که ممکن است افرادی که موسیقی بهاصطلاح زیرزمینی کار میکنند، با او کار نداشته باشند، اما ناخودآگاه نتهای موتزارت و بتهوون را در کارهایشان نواخته باشند و همین باعث شود که سطح موسیقی آنها هم بالاتر بیاید.
ببینید من سالها در ایتالیا اُپرا کار کردم کشوری که به اپرا معروف است، اما نمیتوان گفت که همه ایتالیاییها اپرا گوش میدهند، اما همه به آن احترام میگذارند. موسیقی سطحی هم طرفداران خاص خود را دارد و اصلاً نمیتوان اینها را با هم مقایسه کرد، اما بههرحال افرادی که علاقهمند اپرا هستند، در هر شهری از ایتالیا یک سالن اپرا را پر میکنند.
حتی در سنپترزبورگ روسیه که من در بهترین مجموعههای موسیقیایی آنجا کار میکنم، واقعاً هر شب بین شش تا ده هزار نفر به تئاتر مارینسکی میآیند، باوجود این تعداد زیادی هم هستند که در بخشهای مختلف شهر در ماشین، رستوران، کافه یا هر جای دیگری به موسیقی تفریحی گوش میدهند و تعداد اینها اتفاقاً خیلی بیشتر است، اما چرا؟
بههرحال موسیقی علمی سخت است، گوش دادنش هم دشوار است، از نظر آشنایی و سطح علمی باید مردم بالاتر باشند. در ایران هم موسیقی سبکتر طرفدار بیشتری دارد، فراموش نکنید که موسیقی معمولی ما که در خیابان آن را میشنویم در بین اقشار زیادی طرفدار دارد،
اشتباهی که در ایران رخ داده، سلیقهای کار کردن و انگ خوب و بد زدن به موسیقی است، یعنی هر چیزی که مطابق سلیقه بوده به اسم موسیقی خوب میگزارند و بالعکس. اگر در ایران نهادها میخواهند قدری موسیقی شرایط بهتری داشته باشند و وضعیت کنترل شود باید روی شعر و کلمات کار کنند وگرنه وجود موسیقی خوب و بد بیمعنی است.
به اعتقاد من، بنیاد رودکی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظیفهشان این است که موسیقی فرهنگی و سطح بالا مثل موسیقی علمی را حمایت کند تا سطح موسیقی عمومی رشد یابد و اینها با هم در ارتباط باشند، اما متأسفانه الآن کاری که بنیاد رودکی میکند این است که بیشتر مشغول موسیقی سرگرمکننده و تفریحی برای مردم است، مثل ارکستر ملی ما که باید در تلویزیون و رادیو باشد تا میلیونها نفر آن را گوش دهند، اما اینطور نیست.
ما به حمایت موسیقی علمی نیاز داریم، مثل کشورهایی که در این عرصه کار کردهاند، مثل چین، روسیه، کشورهای اروپایی و حتی ترکیه که دارای ۲۲ ارکستر سمفونیک دولتی است باقی دیگر موسیقی بازاری و خیابانی است که همان موسیقی علمی سطح اینها را هم بالا میبرد؛ بنابراین وظیفه وزارت فرهنگ این است که حمایتش از این دست موسیقی فرهنگی را بالا ببرد نه موسیقی سرگرمی برای مردم.
** پس به اعتقاد شما موسیقی ناسالم وجود ندارد، همه نوع موسیقی سالم است...
بله ما موسیقی ناسالم نداریم، یک موزیسینی ممکن است ناوارد باشد و خوب نزند، گیتار بلد نباشد این مسئله دیگری است، اما کلمه سالم اینجا نادرست است، چون موسیقی ناسالم بههیچوجه وجود ندارد. با این حال به اعتقاد من موسیقی بازاری یا همان موسیقی سبک کوچه و خیابان امروز سطحش خیلی بالاتر از شصت سال قبل است، در تمام دنیا هم اینطور است به خاطر اینکه بههرحال ارکسترها، گروهها و آهنگسازهایی که موسیقی فرهنگی سطح بالا کار میکنند، روی این دست موسیقی هم اثر میگذارند.
پس من بهعنوان موزیسین باید خدا را شاکر باشم که مردم موسیقی دوست دارند، چرا که موسیقی غذای روح است، همانطور که هر نوع غذایی را ممکن است دوست داشته باشند، موسیقی هم همینطور است، هر فردی به سلیقه خودش موسیقی را پیدا میکند، حتی کنترل کردن یک موسیقی توسط یک گروه که خودش سطح بالایی دارد، کار درستی نیست، شوراهایی که به این دست کارها رسیدگی میکنند هم سلیقهای هستند. شما ببینید در مراسم مذهبی ما موسیقی حرف اول را میزند، خود قرائت قرآن یک موسیقی و ملودی خاص دارد، نوحهخوانی و سینهزنیها در ایام محرم با ریتم موسیقی اصیل ایرانی است، بنابراین موسیقی برای همه مردم یکی است.
انتهای پیام/