۲۶/ اسفند /۱۴۰۳
یک جامعه شناس در گفت‌وگو با آنا؛

علت توجه به موسیقی «ساسی مانکن» چیست؟

علت توجه به موسیقی «ساسی مانکن» چیست؟
تا یک زمانی در جامعه رسم بر این بود که موسیقی باید فاخر باشد و همه اشعار حافظ، مولانا، خیام و ... را گوش می‌دادند، نقطه ضعف امروز ما عدم آشنایی با ادبیات غنی و تاریخ سرزمینمان است، زمانی که حفره فرهنگی ایجاد می‌شود عده‌ای از آن براساس منافع خود استفاده می‌کنند!

محمدمهدی لبیبی استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران مرکز در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری آنا عنوان کرد: درباره موسیقی‌ها و آهنگ‌هایی که اخیرا در جامعه پخش می‌شود به خصوص در بین قشر نوجوان و تا حدی هم جوان‌ها که طرفدارانی پیدا می‌کند، چند نکته مهم مطرح است، اول اینکه خود این موسیقی‌ها و آهنگ‌ها مضامین و نکاتی دارد که نشان می‌دهد جامعه به چه مصائب و مشکلاتی مبتلاست و نسبت به چه چیز‌هایی حساسیت دارد، پس تولید کننده دقیقا در قطعات از همان‌ها استفاده می‌کند.

وی در ادامه افزود: مثلا در جامعه به معنایی که یک جوان باید شاد باشد یا بتواند احساس شادی کند و آن را بروز دهد و در چارچوب هم باشد، (یعنی مسائلی که در جامعه باید رعایت بشود) قواعد عرفی مشخصی نداریم، یعنی انرژی نهفته در یک جوان و نوجوان به نوعی تحلیل می‌رود، درحالی که باید راه‌های مناسبی برای تخلیه این انرژی داشته باشیم. زمانی که چنین راهی را نمی‌رویم، موسیقی این فضا را پر می‌کند.

عدم آشنایی با ادبیات غنی در جامعه

لبیبی اظهار داشت: تا یک زمانی در جامعه ما رسم بود که موسیقی باید فاخر باشد، شعر‌ مناسب داشته باشد، افرادی که تحصیل کرده و دانشگاه رفته بودند، سراغ اشعار حافظ، مولانا، خیام و امثالهم یا شعر‌های عرفانی می‌رفتند و ازاین طریق حس درونی خود را نشان می‌دادند و واقعا هم لذت می‌بردند، اما نسل جدید ما خیلی با این اشعار آشنایی ندارند. نقطه ضعف ما عدم آشنایی با ادبیات غنی در جامعه است. شما همین الان از چند جوان و نوجوان بپرسید که دو بیت از مولانا یا حافظ یا سعدی می‌توانند بخوانند، اصلا آشنایی هم با این شعرا ندارند، چون اهل کتاب خواندن نیستند.

وی اظهار داشت: دراین شرایط به اصطلاح جامعه شناسان یک «حفره» ایجاد می‌شود و یک فردی یا جایی پیدا می‌شود که می‌داند این افراد نیاز به بروز هیجانات دارند و از این شرایط استفاده می‌کند. یک وقت بحث تخلیه هیجانات صرف است که با یک موسیقی ریتمیک هم می‌توان این حفره را پر کند، اما در کنار این امر مسائل جنبی هم مطرح است به قول رابرت مرتن جامعه شناس آمریکایی که می‌گوید موسیقی یک کارکرد آشکار دارد و یک کارکرد پنهان که کارکرد پنهانش القای یک تفکر، تغییر یک ارزش و نگاه تازه به یک موضوع است.

گوشتیران
قالیشویی ادیب

وقتی موسیقی کارکرد پنهان اثرگذاری دارد

این استاد دانشگاه اظهار داشت: در این کارکرد پنهان ترانه‌ای که خوانده می‌شود، متنش معنا دارد آن هم یک معنای خاص که همراه موسیقی منتقل می‌شود، ظرافت قضیه این است که ما آن متن را اگر بخواهیم تنها گوش دهیم، جذابیتی ندارد حتی اگر یک شعر از بهترین شاعر ایرانی بخوانید، اثرگذار نیست، اما اگر با یک موسیقی و تصویر جذاب باشد، اثرگذاری‌اش چندین برابر و کشش به سمتش بیشتر می‌شود.

وی با بیان اینکه ما جوانان را با ادبیات و تاریخ خود آشنا نکردیم، یادآور شد:‌ حال ما نمی‌گوییم همه افراد کتاب‌های پیچیده بخوانند این ذهن مثل یک لوح سفید است یک زمانی که سفید باقی بماند از آن استفاده می‌کنند، ما اگر از دید جامعه شناختی و ادبیات به این قضیه نگاه کنیم، اشعاری که در این نوع آهنگ‌ها هست مدلی که عمل می‌شود، شعر‌های فاخر ندارد که ما بگوییم اشعاری هستند که ارزش ادبیاتی بالایی دارند، منتها تنها کاری که می‌کند تحریک هیجانی خاص است.

اهمیت توجه به ذائقه جامعه

لبیبی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: ما در جامعه و در بحث‌های اشاعه فرهنگی زیاد داریم که وقتی یک نفر چیزی را می‌شنود به دیگری هم توصیه می‌کند که آن را گوش کند، افراد ناخواسته مبلغ یک قضیه می‌شوند، همدیگر را تشویق می‌کنند، فضای مجازی هم سرعت فوق العاده‌ای دارد، ما در قضیه خبر‌های فیک هم این را می‌بینیم، منتها همه اینها علتش همان حفره‌ای است که گفتم، ما باید به خودمان برگردیم، ببینیم که نقاط ضعفمان کجاست.

وی با اشاره به اهمیت توجه به ذائقه جامعه گفت: واژه «ذائقه» را در مباحث اجتماعی اولین بار «بوردیو» به کار برد، درست است که ذائقه برای غذا کاربرد دارد، اما ما یک ذائقه فرهنگی هم داریم، اینکه افراد می‌خواهند در هر زمینه‌ای خودشان را متمایز کنند از نوع لباس پوشیدن و گوش کردن به موسیقی تا هر چیز دیگری تا برای خودشان امتیاز مثبت قائل شوند.

چرا موسیقی فرهاد فخرالدینی ماندگار شد؟

وی با اشاره به موجی که امثال ساسی مانکن در ایران با موسیقی‌هایشان ایجاد می‌کنند، گفت: به هرحال اینها مثل یک موج دریاست، اما هرموجی، موج بعدی را در پی دارد، در یک دوره کوتاه موسیقی وایرال می‌شود، افراد از یک قطعه و شعر ممکن است در یک زمان کوتاه لذت ببرند، اما وقتی اینها پشت سر هم می‌شوند، شما احساس می‌کنید که دیگر یک تهاجم فرهنگی و تفکری مدام در حال القا شدن است منتها با شیوه‌های خلاقانه و متفاوت.

لبیبی در پاسخ به این سوال که چرا جامعه نخبگانی در این عرصه ورود نمی‌کند، گفت: معمولا کسانی که در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی کار می‌کنند، سراغ آسیب‌های اجتماعی معمول مثل طلاق یا کاهش فرزندآوری می‌روند درباره موسیقی کمتر کار شده، چرا که یک مطالعه تخصصی می‌طلبد. الان شما ببینید در همین ماه مبارک رمضان که سریال امام علی(ع) برای چندمین مرتبه از تلویزیون پخش می‌شود، موسیقی فرهاد فخرالدینی همیشه لذت بخش است و برای مردم نوستالژی دارد. علتش هم این است که این موسیقی هیچ گاه کهنه نمی‌شود و همین نشان می‌دهد در جایی که کلام معنا ندارد، موسیقی اثر بالاتری دارد.

وی یادآور شد: منتها اشکال اینجاست که از این سریال زمان زیادی گذشته و دیگر این مسیر موسیقی سازی تداوم نیافته است و به عرصه‌های مختلف خصوصا برای قشر جوان و نوجوان ورود نکرده است، اکثر نوجوان‌ها و جوان‌ها حوصله کتاب خواندن، بحث و پژوهش ندارند، دلشان می‌خواهد مطالب آماده و راحت به دستشان برسد و شادی ایجاد کند. جوانی دوره هیجان، انرژی و سرخوشی است، این حالت‌ها را هم جامعه ما نتوانسته پاسخ بدهد.

لبیبی در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: این درست است که ما در عرصه جامعه شناسی و روانشناسی باید ورود به این مباحث داشته باشیم، حتی پایان نامه هم مصداقی در این موارد نیاز به کار داریم منتها اینجا نهاد‌ها و وزارتخانه‌ها باید با هم سرمایه گذاری کنند و در واقع یک تیم شوند و حتی تحلیل محتوا در این عرصه داشته باشیم.

انتهای پیام/

ارسال نظر