تأثیر تحریمهای اقتصادی علیه ایران چقدر است؟/ رفع نمایشی برخی محدودیتها و تحریمها برای تأثیرگذاری بر فضای سیاسی ایران
به گزارش خبرنگار حوزه اقتصاد بینالملل گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، مقامات دو حزب اصلی آمریکا بر این باورند که تأثیر تحریمها بر ایران باید به حدی گسترده باشد که ایران را مجبور به یک توافق گسترده و جامع کند؛ این توافق باید حاوی سرفصلهای مهمی ازجمله کاهش یا عقبنشینی برنامههای موشکی، هستهای و فعالیتهای منطقهای باشد.
سردمداران آمریکایی بهصراحت بیان میکنند که اگر نظام ایران خواهان پایان دادن به فشارهای اقتصادی است باید بهطور کامل و جامع (نه گزینشی) در راهبردهای امنیتی و سیاست خارجی خود تجدیدنظر کند. توصیه فوق یکی از راهبردهای اساسی سیاست خارجی آمریکا در مقابل ایران است که پیشتر آغاز شده و بهنظر میآید نشانههای گستردهتری از آن در آینده مشاهده خواهد شد. این راهبرد یک دلالت مهم برای سیاستگذاران ایران خواهد داشت؛ تحریم پدیدهای طولانیمدت است و باید ساختارهای اقتصادی کشور برمبنای آن بازآرایی شود.
امکان پذیری انتفاع اقتصادی ایران از ناحیه رفع تحریمها
این تصور که متعاقب رفع تحریمها بر روی کاغذ، عایدی اقتصادی گستردهای نصیب کشور میشود، فاصله بسیار زیادی با حقیقت دارد. در ادامه و ذیل چند محور توضیح داده خواهد شد که ایالات متحده، حتی در صورت اقدام به رفع تحریمها بر روی کاغذ، ابزارهای متعددی در اختیار دارد که میتواند با به کارگیری آنها، مانع از بهرهمندی حقیقی اقتصاد ایران از ناحیه رفع تحریمها شود.
ایجاد اختلال در یکی از حلقههای زنجیره تعامل برونمرزی اقتصاد ایران
تعامل بخشهای اقتصادی ایرانی با طرفهای تجاری خارج از کشور و انتفاع از این تعاملات، متوقف بر فعالیت بیعیبونقص زنجیره گستردهای از ابزارها و زیرساختهای مرتبط با تعاملات اقتصادی برون مرزی است. برای مثال اگر قرار باشد اقتصاد ایران از محل صادرات نفت کسب منفعت کند، ضروری است که:
1. بخش بالادستی نفت و گاز، بهخوبی امکان استحصال داشته باشد و نیازهای این بخش در حوزه سرمایهگذاری تأمین شده باشد. (رفع تحریم سرمایهگذاری در حوزه انرژی ایران)
2. نفتکشهای ایرانی یا سایر نفتکشهای حامل نفت ایران قادر به حرکت در دریا تا بنادر مقصد باشند و همچنین این نفتکشها بتوانند در بنادر مقصد، خدمات لازم را دریافت کنند (رفع تحریمهای حملونقل دریایی و بنادر)
3. پالایشگاه مقصد، مجاز به خرید نفت ایران باشد (رفع تحریم خرید نفت ایران)
4. نظام مالی کشور میزبان، مجاز به ارائه خدمات مالی، بانکی و بیمهای به ایران بوده و دسترسی استفاده آزادانه از منابع حاصل از صادرات نفت را به بانک مرکزی ایران بدهد. (رفع تحریمهای مالی و بانکی) و... حال چنانچه یک حلقه از این زنجیره، سست یا معیوب باشد یا به واسطه دیگر تحریمها (نظیر تحریم بانک مرکزی، شبکه بانکی، گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و... به اتهام حمایت از تروریسم) قابلیت استفاده نداشته باشد، انتفاع اقتصاد ایران از ناحیه رفع تحریمها کاملاً غیرمحتمل است.
بالا بردن ریسک سیاسی و اقتصادی تعامل با ایران از طریق فشارهای غیررسمی
تجربه چند سال اخیر نشان داد که بخشی از قدرت اعمال تحریمها مربوط به اقداماتی است که ازسوی مقامات آمریکایی در فضای رسانهای و غیررسمی با ابزارهایی نظیر لفاظیهای رسمی با هدف پیچیدهتر کردن فضای تحریمی و همچنین ارعاب کشورها و شرکتهایی که قصد همکاری و تعامل اقتصادی با ایران دارند، صورت میگیرد. منظور از لفاظیهای رسمی، ایراد سخنرانی و صدور بیانیههای رسمی ازسوی مقامات آمریکایی و اروپایی با موضوع ریسک بالای سیاسی و اقتصادی تعامل با ایران است؛ این سنخ از ابزارها، بارها در دوره برجام، علیه ایران به کار گرفته شد. متعاقب این اقدامات رسمی، دستگاههای تبلیغاتی و لابیهای دست نشانده، بهصورت گسترده هجمه رسانهای خود را آغاز کرده و بانکها و تاجران خارجی را نسبت به تعامل با ایران به شدت هراسناک میکنند. بنیاد دفاع از دمکراسیها، ایران وایر، ایران واچ، اتحاد علیه ایران هستهای و... نهادهایی هستند که بهصورت دائم، تعامل شرکتها و بانکهای خارجی با اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی را رصد کرده و اطلاعات مربوطه را نوبه نو بهروزرسانی کرده و بر روی تارنمای خود منتشر میکنند. در پیوست اول گزارش، شواهدی از این دست فشارهای رسانهای نشان داده شده است.
حتی اگر چنین اقدامات رسانهای، مانع از تعاملِ بخشی از اشخاص حقیقی و حقوقی خارجی با ایران نشود، این بار نوبت به گماشتههای زیرمجموعه نهادهای اطلاعاتی آمریکایی ـ صهیونیستی میرسد که با ارسال پیامها و نامههای محرمانه به اشخاص خارجی طرف تعامل با ایران، آن ها را تهدید کرده و نسبت به عواقب رابطه اقتصادی با ایران به آنها هشدار دهند.
بزرگنمایی امتیازهای حداقلی و رفع نمایشی برخی تحریمها
یک نکته مهم که معمولاً در تحلیلها و گاه در روندهای مذاکراتی مورد بیتوجهی قرار میگیرد، تفاوت جنس اقدامات ایران و طرفهای مقابل در برجام است؛ اقدامات ایران در حوزه هستهای، همگی فنی و فیزیکی بوده و درنتیجه کاملاً ملموس و رصدپذیر هستند؛ اما تعهدات طرف مقابل ماهیتاً غیرملموس و تشکیکی هستند؛ به این معنا که فاصله بین تعلیق تحریم تا انتفاع اقتصادی از آن بسیار بیشتر از «آن»ی است که تصور میشود.
از اینرو، بهنظر میآید که ظرفیت استفاده از دو حربه برای آمریکا کاملاً فراهم است و بیم آن میرود که فضای سیاسی داخل کشور نیز زمینه لازم برای پیادهسازی آن دو حربه را بیشازپیش فراهم کند.
رفع نمایشی برخی محدودیتها و تحریمها برای تأثیرگذاری بر فضای سیاسی ایران
ایلان گلدنبرگ از تصمیم سازان حزب دمکرات در آمریکا و یکی از بازوهای این جریان در حوزه مسائل غرب آسیا و ایران طی یادداشتی (که در مرداد ماه 1399 توسط «مرکز مطالعات امنیت جدید آمریکایی» منتشر شد)، فرایندی را جهت تعامل گامبهگام با ایران پیشنهاد کرد که نقطه انتهایی آن، برقراری توافق جامع با ایران و مشتمل بر تمامی حوزههای مورد مناقشه است. یکی از پیشنهادهای وی آن است که رئیسجمهور جدید آمریکا در فاز اول تعامل و تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری ایران، باید در مورد برخی محدودیتهای غیرمهم علیه ایران تخفیف قائل شود؛ مصادیق پیشنهادی وی عبارتند از:
1. لغو محدودیت ورود ایرانیان به آمریکا
2. رفع تحریمهای نمایشی علیه مقامات ایرانی (نظیر تحریم محمدجواد ظریف)
3. حمایت از بسته همکاری صندوق بینالمللی پول با ایران جهت مقابله با کرونا
4. تضمین امکان نیازهای دارویی جهت مقابله با کرونا. (Goldenberg, 2020, pp. 1-3) در مورد پیشنهادهای فوق (که اجرایی سازی بخشی از آنها در دستور کار دستگاه حاکمه آمریکا قرار گرفته است) باید دو نکته مهم مدنظر قرار گیرد: اولاً چنین پیشنهادهایی در نسبت با کلیت اقتصاد ایران، حد و وزن بسیار ناچیزی دارند و اساساً در حدی نیستند که آنها را بتوان «امتیاز»ی از طرف آمریکا محسوب کرد. ثانیاً چنین اقداماتی با هدف «نمایش» و در راستای «تأثیرگذاری بر فضای سیاسی ایران» انجام میشوند.
حال این سؤال مطرح میشود که اگر آمریکا بهجای امتیازهای نمایشی، برخی از تحریمهای مهم نظیر تحریم صادرات نفت و ممنوعیت دسترسی به درآمدهای حاصل را رفع کند؛ آیا میتوان به چنین مواردی دل خوش کرد؛ (یکی از سناریوهای پیشنهادی گلدنبرگ نیز بازگشت سریع آمریکا به برجام است) اما پیش از آن باید به این نکته مهم اشاره شود که براساس مفاد برجام و رویه اجرایی آن، تعلیق تحریم صادرات نفت ایران و فراهم آوردن امکان دسترسی محدود و رصدپذیر به درآمدهای حاصل، از طریق صدور معافیتهای تحریمی امکان پذیر شده و این گونه گفته میشود که رئیس جمهور آمریکا نمیتواند قوانین تحریمی این کشور علیه ایران را لغو کند؛ باید به این نکته دقت کرد که استخوان بندی تحریمهای آمریکا علیه ایران مبتنی بر قوانین آن کشور است نه فرمانهای اجرایی، آیین نامه و دستورالعملها.
انتهای پیام/4133
انتهای پیام/