دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در گفت‌وگو با آنا:

مجید امرایی: ریحانی یک هنرمند ارزش‌مدار بود/ چرا هر ساله بیمه تکمیلی هنرمندان با ضرب و زور رسانه‌ها تامین می‌شود؟!

مجید امرایی که از همراهان چند سفر خارجی و از دوستان نزدیک بهرام ریحانی بوده است گفت: «برای کشوری که خودش را پیشرو هنر می‌داند در خیلی از حوزه‌ها نداشتن مرکز تخصصی درمانی برای هنرمندان یک آسیب جدی است.»
کد خبر : 5419

مجید امرایی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی آنا گفت: «من با بهرام ریحانی در چند پروژه همکار بوده‌ام که اولین پروژه‌ای که با وی کار کردم «طولانی‌ترین پانتومیم جهان» بود که بهرام از میدان آزادی تهران تا سی‌و سه پل اصفهان با پای پیاده پانتومیم اجرا کرد و همین کارش باعث شد که نامش برای همیشه در کتاب گینس ثبت شود. »


وی با یادآوری این‌که ریحانی همچنین نمایش «طولانی‌ترین پانتومیم جهان» را روی قله دماوند اجرا کرده بود، اظهار کرد: «کار و تلاش ریحانی در زمانی‌که تجربه نمایش درمانی را با جانبازان اعصاب و روان در بیمارستان سعادت آباد کسب می‌کرد، دیدنی بود. او چندین بار برای جانبازان نمایش پانتومیم اجرا کرد و من فکر می‌کنم اوج خلاقیتش در مواجهه با بیماران اعصاب و روان را همه باید می‌دیدند که چگونه آنها را به بازی می‌گرفت و با آنان نمایش بازی می‌کرد و باعث رفع دل‌نگرانی‌هایشان می‌شد.»


امرایی افزود: «او در پارک سعادت‌آباد و با حضور 70 جانباز اعصاب و روان، به احترام و آرزوی صلح برای همه جهانیان پانتومیم اجرا می‌کرد.»


وی در یادآوری دیگر افتخارات این هنرمند جوان خاطرنشان کرد: «ریجانی در شهر کاراکاس ونزوئلا نمایشی که مضمون آن برگرفته از ادبیات کهن و اصیل ایرانی- اشعار مولانا، حافظ و سعدی- بود را اجرا کرد. این نمایش طی 10 روز در کشوری اجرا شد که مردمش چندان اطلاعی از فرهنگ نمایش ایرانی نداشتند. در این مدت مردم این شهر و هنرمندان تئاتر ونزوئلا صراحتاً اذعان کردند که تئاتر ایران تئاتر پیشرو است.»


امرایی تاکید کرد: «ریحانی یک هنرمند ارزش‌مدار بود. او دلال هنر نبود، واسطه هنر هم نبود بلکه خلاقیتش خود هنر بود. این هنرمند جوان حتی در زمانی‌که روی تخت بیمارستان بود با آرزوی داشتن مبارزه با سرطان تمرین می‌کرد. با سن و سال کمی که داشت توانست تاثیر زیادی در هنر پانتومیم داشته باشد.»



او در حالی که بغض گلویش را گرفته بود، ادامه داد: «من باور دارم که او در این یک سال حضور خدا را با چشم‌های خود دیده بود. نه تنها در طول زندگی بلکه در مدت بیماری‌اش هم از هیچ کسی طلب کمک نکرد بلکه با اجرای نمایش به بیماران سرطانی کمک هم کرد. او کمک دولتی را نپذیرفت ولی کمک هنرمندان هم صنف خود را چرا و البته به آنها کمک همکرد.»


وی به عنوان کسی که دوستی نزدیکی با ریحانی داشته است، در خصوص مشکلات بیماران سرطانی تشریح کرد: «برای کشوری که خودش را پیشرو هنر می‌داند در خیلی از حوزه‌ها نداشتن مرکز تخصصی درمانی برای هنرمندان یک آسیب جدی است. مدیریت فرهنگ هنری باید این سوال بزرگ را از خود بپرسد که آیا هنر ایران ارزش این را ندارد که مرکز درمانی تخصصی برای هنرمندانش داشته باشد؟ آیا هر ساله بیمه تکمیلی هنرمندان باید با ضرب و زور رسانه‌ها تامین شود! آن هم در کشوری که این شعر را بر پیشانی دارد که «هنر نزد ایرانیان است و بس»؟»


امرایی بیان کرد: «برای درمان این‌گونه بیماران و یا پیشگیری از چنین مسائلی باید برنامه‌ریزی درستی انجام شود. اگر به تاریخ رجوع کنیم خواهیم دید حکومت‌هایی نامشان برجای مانده که به اهل فرهنگ ارج گذاشته‌اند بنابراین اگر می‌خواهیم که نام نیک ماندگار شود باید به هنرمندان ارج بگذاریم.»


وی گفت: «به اعتقاد من حل مشکل هنرمندان نیاز به عزم جمعی و اراده خود هنرمندان هم دارد و آنها هم باید به هنرمندان بیمار کمک کنند و اجرای یک شب از نمایش‌هایشان را به چنین افرادی اختصاص دهند.»


امرایی در پایان با خطاب قرار دادن همه اهالی تئاتر کشور گوشزد کرد: «فراموش نکنیم که این بیماری‌ها دیر یا زود در خانه خیلی از ما را می‌زند و در این دوران کمتر هنرمندی است که به دلیل کهولت سن از دنیا برود. هنرمند دغدغه زمان خود را دارد بنابراین زودهنگام فرسوده می‌شود و بیماری به سراغش می‌آید پس یکدیگر را دریابیم.»


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب