دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
26 خرداد 1399 - 14:31

«ابراهیم در آتش» به کتاب‌فروشی‌ها رسید

خاطرات شهید مدافع وطن ابراهیم صیادی اثر جدید مصیب معصویان، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
کد خبر : 495921
15487.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، کتاب «ابراهیم در آتش»؛ خاطرات شهید مدافع وطن ابراهیم صیادی به کوشش مصیب معصومیان توسط انتشارات شهید کاظمی  وارد بازار کتاب شد.


بهمن ماه ۹۷، اتوبوس حامل تعدادی از نیروهای سپاه پاسداران در مسیر خاش - زاهدان مورد حمله انتحاری یک دستگاه خودروی مملو از مواد منفجره قرار گرفت و ۲۷ نفر از سرنشینانش به شهادت رسیده‌اند. خبرهای تکمیلی نشان دادند که عمده شهدای این حادثه تروریستی از رزمندگان پاسدار اصفهانی بودند. همان استانی که در دفاع مقدس و دفاع از حرم نیز شهدای بسیاری داد و در پاسداری از مرزها ستارگان دیگری تقدیم کرد. شهید ابراهیم صیادی نشلجی از شهدای این حادثه بود.


شهیدپاسدار بسیجی ابراهیم صیادی نشلجی در ۲۶ اسفند ۱۳۶۱ در خانواده مذهبی چشم به جهان گشود؛ وی از همان دوران کودکی علاقه شدیدی به نمازخواندن، اهل بیت (س) و ورزش کوهنوردی داشت و در کنار فعالیت‌های روزمره زمانی را برای کتاب خواندن اختصاص می‌داد. ابراهیم دارای مدرک فوق دیپلم فنی حرفه‌ای در رشته الکترونیک بود که به انجام وظیفه در نظام مشغول می‌شود؛ از این شهید والامقام سه فرزند به نام صادق، امیررضا و فاطمه به یادگار مانده است.


مقام معظم رهبری در دیدار خانواده‌های شهدای مرزبان و مدافع حرم فرمودند: «شما در خانه‌هایتان نشسته‌اید؛ از مرز چه خبر دارید؟ شما پسرتان را، دخترتان را می‌فرستید مدرسه، می‌آید، نگران نیستید؛ خودتان می‌روید محلّ کار و می‌آیید، نگران نیستید؛ می‌روید در پارک می‌نشینید، نگران نیستید؛ راهپیمایی می‌کنید، نگران نیستید؛ نگران ناامنی نیستید، دارید با امنیّت زندگی می‌کنید. چه خبر دارید که آن که در مرز ایستاده و جلوی دشمن را گرفته که وارد کشور نشود، او دارد چه می‌کشد؟ این را مردم خبر ندارند؛ او مظلوم است. شهدای مرزی ما مظلومند؛ چه در مرزهای جنوب شرقی یعنی منطقه بلوچستان و کرمان و مانند اینها، چه منطقه شمال غربی [یعنی] منطقه کردستان و کرمانشاه و بقیّه جاها، چه بقیّه مناطق دیگری که در مرزها مشکلاتی وجود دارد؛ در همه اینها، این مرزدارهای ما هستند که دارند با همه وجود، آنجا دفاع می‌کنند. اگر این مرزدارها نباشند، از بعضی از مرزهای ما هزار کیلو هزار کیلو موادّ مخدّر وارد کشور می‌کنند که هر یک کیلویش ممکن است صد جوان را بدبخت کند و به روز سیاه و به خاک سیاه بنشاند. چه کسی جلوی اینها را می‌گیرد؟ مرزدار ما! اینها هستند که دارند فداکاری می‌کنند؛ بعد هم شهید می‌شود؛ این شهید خیلی ارزش دارد. شهید مدافع حرم آن جور، شهید مرزبان این جور».


در بخشی از این کتاب آمده است: «صدای هق‌هق گریه‌های مردهای توی حیاط... امیدم ناامید شد! فهمیدم دیگر برنمی‌گردد خانه. فهمیدم قرنطینه‌ای در کار نیست. این بار ابراهیم از آتش ‌برنمی‌گردد.


لحظه سختی است. ای کاش هیچ‌کس این لحظه را تجربه نکند. لحظه‌ای که می‌فهمی آن کسی که دوستش داری دیگر برنمی‌گردد! لحظه‌ای که می‌فهمی آن‌که چشم‌انتظارش هستی دیگر هرگز نمی‌آید! از آن لحظه دیگر خودت نیستی، کارهای عادی روزمره را هم نمی‌توانی انجام بدهی، از پس یک غذا خوردن عادی هم برنمی‌آیی. دیگر آب خوش از گلویت پایین نمی‌رود. دیگر خوابت نمی‌برد. پلک روی ‌هم بگذاری او را می‌بینی، لبخندهایش را، تکان دست‌هایش را، پهنای شانه‌هایش را».


چاپ نخست کتاب «ابراهیم در آتش» در قطع رقعی و 168 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب