دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

انتشار مانیفست «اغتشاش میلیونی» در رسانه رسمی دولت

چهره‌های ستاد جریان سیاسی خاص که به زعم ما از پدیدآورندگان و بانیان اغتشاشات دیماه 96 بوده‌اند؛ پس از این اغتشاشات دائماً در حال بیان 2 موضوع کلیدی هستند
کد خبر : 299598

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، «علیرضا علوی‌تبار»، فعال اصلاح‌طلب و از تئوریسین‌های جریان سیاسی خاص به تازگی در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری دولتی ایرنا در مورد چیزی به نام «ریشه‌های اجتماعی ناآرامی‌های دی ماه 1396» گفت: این اعتراض‌ها را لزوما نمی‌توان به طبقات پایین جامعه نسبت داد؛ ویژگی غالب فعالان این اعتراض‌ها، جوان بودن آنهاست (ظاهرا 75 درصد آنها زیر 30 سال سن داشته اند) پیام اصلی این اعتراض‌ها این است که «ادراک و احساس تحقیر و یاس» در بخش قابل ملاحظه‌ای از جامعه «انباشته» شده و آماده است تا به «خشم، تهور و شورش» تبدیل شود.
او می‌افزاید: البته این «انباشت تحقیر و یاس» یک شبه و یک‌باره پدید نیامده است؛ زمینه‌ها و دلایل گوناگونی برای این انباشت وجود دارد؛ به هرحال پیام این اعتراض‌ها آمادگی جامعه برای بروز اقدامات خشم‌آلود است؛ نباید اشتباه کرد؛ جامعه ما در شرایط انقلابی قرار ندارد، بلکه در شرایط عصیانی و خشم قرار دارد؛ اگر این وضعیت به سوی توازن حرکت نکند می‌تواند مستعد پیدایش خشونت‌های فراگیر باشد.
علوی‌تبار در ادامه تصریح می‌کند: برای توضیح اعتراض‌های سال 96 که می توان آن را نوعی «شورش جوانان بدون آینده و امید» نامید، زمینه‌های اختلاف باید مورد بحث قرار گیرد.


این فعال چپ می‌افزاید: به نظرم مهمترین عوامل تبیین‌کننده این وقایع عبارتند از کاهش شدید حقانیت و اعتماد به حکومت در جامعه، نفی عملی امکان ایجاد تغییر از طریق انتخابات توسط کلیت حاکمیت، فساد، تبعیض و خاصه بخشی فراگیر، تشدید تعارضات درون حاکمیتی و ناتوانی حاکمیت در ایجاد همبستگی و اجماع درونی، تخریب هدفمند دولت و خط مشی‌هایش توسط مخالفان، ناتوانی بخش‌های مهمی از دولت در اجرای کارآمد و اقناع افکار عمومی، طراحی و زمینه‌سازی رقیبان منطقه‌ای و سلطه‌جویان جهانی و همراهی مخالفان خارج‌نشین با آنها و انفصال و ضعف سازمانی جریان‌های سیاسی داخلی.
علوی تبار ادامه داد: مخالفت جناح راست یکی از عوامل بسترسازی این انباشت تحقیر و یاس بوده است؛ دقت داشته باشید آنچه به رفتارهای انسانها شکل می‌دهد «واقعیت» نیست بلکه ادراک و تصور از واقعیت است. به هر حال تصور و ادراک مردم به ویژه بخش قابل‌ملاحظه‌ای از وضع موجود «بی‌آیندگی و ناامیدی» است!


علوی‌تبار مدتیست که بصورت سلسله‌وار اظهارات عجیبی را با محتوای راهبری اغتشاش خیابانی مطرح می‌کند.
تأکید بر حضور میلیونی مردم در خیابان، اشاره به اینکه سیاست‌ورزی متعارف دیگر در ایران جواب نمی‌دهد و بیان اینکه بایستی به سراغ نقطه اصلی رفت! از جمله این اظهارات بوده‌اند که قبل از صحبت‌های بالا بیان شده‌اند.


اظهارات او در مصاحبه بالا مبنی بر اینکه مردم و جوانان ناامید شده‌اند نیز اولاً صحیح نیستند زیرا نشانه‌های ناامیدی در جامعه ایرانی وجود ندارد و ثانیا مزاج این اظهارات اقلا توسط مقامات دولتی به مثابه «خیانت بزرگ» انگاشته شده‌اند اما مشخص نیست که چرا خبرگزاری دولت اما همچنان بر القای این ناامیدی تأکید دارد؟


درباره صحبت‌های علوی‌تبار پیرامون مقولاتی مثل نفی عملی امکان ایجاد تغییر از طریق انتخابات توسط کلیت حاکمیت، خاصه‌بخشی فراگیر و ناتوانی حاکمیت در ایجاد همبستگی و اجماع درونی! نیز گفتنی‌هایی هست:
یکم: غیر از ماجرای «فکّ حصر» چه تغییری طی 10 سال گذشته در جامعه ایجاد نشده که علوی‌تبار مدعی بی‌تغییری اوضاع است؟!


کاهش 2 درصدی نرخ بیکاری، امنیت بیشتر، قرار گرفتن اقتصاد ایران در جایگاه هجدهم جهان، قطع اتکای حیاتی کشور به نفت، امکان انتخاب شغل غیر اجباری برای بیکاران و بهبود ضریب جینی ایران آیا به معنی تغییر اوضاع نیست؟
دوم: در ماجرای خاصّه‌بخشی فراگیر! اگرچه از نظر ما منظور علوی‌تبار صرفا مفسدنمایی از نظام اسلامی است اما اگر هم اثری از «حقوق‌های نجومی»، «رانت‌های ارزی»، «مفاسد و اشرافیت آقازاده‌ها» و... هست، ردّ پای اصلی آن را باید در اردوگاه اصلاحات_اعتدال جستجو کرد.


از طرفی عزم حاکمیت بر مبارزه با این مفاسد است و تا امروز هم نه تنها امثال امیرمنصور آریا بر سر دار رفته‌اند بلکه امثال مهدی هاشمی نیز در زندان روزگار می‌گذرانند و بوده‌اند آقازاده‌هایی که حتی در دهه 60 اعدام شده‌اند.
پس آیا جز این است که اتهام خاصّه‌بخشی به نظام اسلامی چیزی جز یک پروژه نیست؟!


و سوم: ادعای «ناتوانی حاکمیت در ایجاد همبستگی و اجماع درونی» یک ادعای بدون سند است.


چه اینکه اتفاقا نظام جمهوری اسلامی ایران در ایجاد همبستگی و مثلا برگزاری هرچه پرشورتر انتخابات‌های سالانه و راهپیمایی‌ها، در سرآمد دموکراسی‌های جهان قرار دارد.


حمایت‌های عمومی از سیاست‌های کشور، رعایت قوانین موضوعه توسط مردم و حرکت گروه‌های سیاسی در چارچوب مصالح کشور و مردم نیز جملگی از منصه‌های دیگر ایجاد همبستگی از سوی حاکمیت هستند که مجدداً تأکید می‌شود اگرچه نظام جمهوری اسلامی ایران حائز رتبه اول در آنست اما معلوم نیست چرا علوی‌تبار عزم ملکوک کردن این دستاورد بزرگ را دارد؟!


***
لازم به توضیح است که چهره‌های ستاد جریان سیاسی خاص که به زعم ما از پدیدآورندگان و بانیان اغتشاشات دیماه 96 بوده‌اند؛ پس از این اغتشاشات دائماً در حال بیان 2 موضوع کلیدی هستند:


اول اینکه این اغتشاشات (محدود) به دلیل ایجاد یأس در مردم و بحران اقتصادی بوجود آمده و دوم اینکه این اغتشاشات حتما در مقیاسی وسیع‌تر تکرار خواهد شد!


جدای از اینکه ضروریست این ایما و اشاره‌ها مورد تأمل فعالان رسانه، سیاست و امنیت قرار گیرد تا بعدا مدعای «بانیان اغتشاش» چندان مورد تعجب قرار نگیرد! اما در عین حال گفتنی است که بر طبق آمار وزارت کشور، 60 درصد حاضران در اغتشاشات دیماه 96 شاغل بوده‌اند.


ادعای مشکلات اقتصادی اغتشاشگران همچنین در حالیست که آنها اقدام به آتش زدن پرچم ایران و تصویر سردار سلیمانی هم کردند و عمده شعارهای آنان نیز شعارهای سیاسی و نه معیشتی بوده است که این مسائل می‌تواند نه تنها آن ادعا را زیر سؤال ببرد، بلکه خلاف آنرا ثابت کند.


منبع: مشرق


انتهای پیام/4001


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب