زبان اشاره؛ پلی میان صدا و سکوت
برای ناشنوایان، زبان اشاره تنها وسیلهای برای رساندن پیام نیست؛ فرهنگی عمیق و پویاست که احساس، هویت و تجربههای مشترک را در خود جای داده است. این زبان، میراثی است که نسل به نسل منتقل میشود و هر حرکت آن بخشی از تاریخ یک جامعه را بازتاب میدهد. از کلاسهای آموزشی گرفته تا حضور در جمعهای بینالمللی، زبان اشاره پلی است که ناشنوایان را به دنیای شنواها پیوند میزند و نشان میدهد ارتباط، تنها در صدا خلاصه نمیشود.
«زبان اشاره» زبانی زنده و کامل است که با دستان، چهره و نگاه معنا میآفریند و جهانی را میسازد که در آن سکوت هم پر از حرف است. همین اهمیت سبب شد که سازمان ملل متحد روز ۲۳ سپتامبر (۱ مهر) را، همزمان با سالگرد تأسیس فدراسیون جهانی ناشنوایان در سال ۱۹۵۱، «روز جهانی زبان اشاره» بنامد. روزی برای یادآوری این حقیقت که زبان اشاره فقط مجموعهای از نشانهها نیست، بلکه پلی است میان دنیاها؛ میان شنوا و ناشنوا، میان صدا و سکوت. روزی که فرصتی دوباره میدهد تا درباره چالشها، زیباییها و آیندهی این زبان با هم سخن بگوییم.
به همین مناسبت، آناتک با نرجس سیمرغ، مدرس و مترجم ناشنوایان و عضو انجمن ملی زبان اشاره؛ گفتوگویی داشته است؛ که در ادامه توجه شما را به آن جلب میکنیم.
زبان اشاره دقیقاً چیست و چه تفاوتی با زبان گفتاری دارد؟
زبان اشاره، زبانی است که جامعهی افراد ناشنوا و کمشنوا از آن استفاده میکنند؛ زبانی طبیعی و کامل. در این زبان، به جای صدا و گفتار، از حرکت دستها، حالت صورت، حرکات بدن و حتی جهت و سمت نگاه برای انتقال معنا و بیان مقصود استفاده میشود.
در زبان گفتاری، اصل بر این است که فرد، صدا و صحبتهای طرف مقابل را میشنود و سپس با استفاده از حنجره و تارهای صوتی شروع به سخن گفتن میکند. اما در زبان اشاره، ابزار اصلی برای بیان، دستها، صورت، بازوها، بدن و نگاه است. به بیان دیگر، پایهی زبان گفتاری بر صدا استوار است، در حالی که پایهی زبان اشاره بر حرکت قرار دارد.
به عنوان نمونه، در زبان گفتاری، واژهها پشت سر هم ادا میشوند و پیام به گوش مخاطب میرسد. اما در زبان اشاره، از فضا، حرکت بدن، دستها و نگاه برای رساندن معنای جمله استفاده میشود. در این میان، «دیدن» نقشی بسیار مهم دارد؛ فرد ناشنوا با نگاه مستقیم و توجه کامل میتواند متوجه صحبتها شود. در حالی که برای ما شنواها در زبان گفتاری ممکن است هنگام شنیدن صحبتهای کسی، سرمان پایین باشد و همزمان به کار دیگری مشغول باشیم، چنین وضعیتی در زبان اشاره امکانپذیر نیست. این زبان به توجه تقریباً صد درصدی مخاطب نیاز دارد تا پیام و مفهوم به درستی دریافت شود.
آیا زبان اشاره یک زبان جهانی است؟
هر کشوری تأکید میکنم هر کشوری، زبان اشارهی مخصوص به خود را دارد. در جهان، بیش از سیصد یا چهارصد زبان اشاره وجود دارد و شاید حتی تعدادشان بیشتر از این رقم باشد. جالب است بدانید که برخی کشورها ممکن است زبان گفتاری یکسانی داشته باشند، اما زبان اشارهشان کاملاً متفاوت باشد. برای نمونه، چهار کشور مختلف ممکن است زبان گفتاریشان انگلیسی باشد، یا کشورهایی، چون کویت، عربستان و عراق که زبان گفتاریشان عربی است، اما هر یک زبان اشارهی مخصوص به خود را دارند.
به همین ترتیب، ما نیز چند مدل زبان اشاره داریم: آمریکایی، فرانسوی، فارسی و دیگر دستهبندیها که هر کدام بر اساس کشورشان تعریف شدهاند. البته بعضی اشارات در بسیاری از کشورها شبیه به یکدیگر استفاده میشوند.
در کنار این تنوع، زبانی تحت عنوان «زبان اشارهی بینالمللی» نیز وجود دارد که بیشتر در همایشها، نشستهای جهانی ناشنوایان، فدراسیون جهانی ناشنوایان یا رویدادهایی مانند مسابقات و سخنرانیها به کار میرود؛ جایی که ناشنوایان کشورهای مختلف در کنار هم قرار میگیرند. این زبان اشاره بینالمللی البته واژگان بسیار گسترده یا ظرایف زبانی ریز ندارد؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت که تمام واژههای موجود در زبان فارسی، معادل بینالمللی در زبان اشاره داشته باشند. در واقع، ضرورتی هم وجود ندارد، چرا که هر فرد ناشنوا معمولاً از زبان اشارهی کشور خود استفاده میکند.
نرجس سیمرغ: برخی از اشارات در نقاط مختلف جهان تقریباً یکسان هستند؛ مانند اشاره به «خانه»، «تلفن زدن»، «خوابیدن» یا «غذا خوردن». جالب اینجاست که بسیاری از افراد شنوا نیز از این حرکات استفاده میکنند؛ همان حرکاتی که حتی در بازیهایی مانند پانتومیم هم رایج است و بهطور مشترک معنا را منتقل میکند.

افراد شنوا چه طور میتوانند زبان اشاره را یاد بگیرند؟
قبلاً شاید شرایط یادگیری کمی سختتر بوده است برای افراد شنوا، و احساس میشد که چنین کلاسی وجود ندارد. ناشنواها معمولاً خودشان از یکدیگر یاد میگرفتند، اطلاعرسانی ضعیف بود و آگاهیها کمتر. اما حالا، با توجه به پیشرفت علم و اینترنت، هر کسی هر سؤالی داشته باشد یا هر نیازی احساس کند، میتواند در فضای مجازی و اینترنت جستوجو کند و پاسخ خود را پیدا کند.
این امکان از مدتها پیش فراهم شده است؛ کلاسها هم به صورت حضوری و هم به صورت آنلاین برگزار میشوند. عزیزانی که شنوا هستند و دوست دارند این زبان را یاد بگیرند، حتماً میتوانند در کلاسها ثبتنام کنند. البته هر کسی در شهر خود ممکن است مؤسسهی دیگری را در نظر داشته باشد، اما ما خودمان در تهران دورههای حضوری و آنلاین را برگزار میکنیم؛ باری مثال فعلاً در فرهنگسرای خانواده در یوسفآباد. تقریباً میتوانم بگویم تمام شرکتکنندگان شنوا هستند و بسیاری از آنها حتی فرد ناشنوایی در خانواده ندارند. آنها صرفاً از سر علاقه آمدهاند و به خاطر اینکه فرهنگ این زبان را جا بیندازند، در کلاسها شرکت میکنند.
یادگیری این زبان ممکن است در ابتدا سخت به نظر برسد، بهویژه در جلسات اول، چرا که فرد با زبانی جدید آشنا میشود. اما میتوانم این قول را بدهم که این زبان بهشدت شیرین، هیجانانگیز و سرشار از احساس خوب است. وقتی کمکم پیش میروید و میتوانید یک جمله یا دو جمله به زبان اشاره بگویید، لذت یادگیری چند برابر میشود؛ و اگر این فرصت برایتان پیش بیاید که با یک فرد ناشنوا حتی یک مکالمهی کوتاه داشته باشید، این تجربه شیرینی یادگیری را صدها برابر میکند.
چه چالشهایی در آموزش و ترویج زبان اشاره در ایران وجود دارد؟
چالشها بسیارند. نخست آنکه بسیاری از معلمانی که شاگرد ناشنوا دارند، خودشان تسلط کامل به زبان اشاره ندارند و به صورت یکپارچه و اصولی آموزش ندیدهاند. بعضی از آنها تنها به لبخوانی متکی هستند یا تنها تعداد محدودی از اشارات را بلدند. این مسئله، به نظر من، بسیار آسیبزننده است؛ چرا که به بسیاری از معلمان، برنامه درسی واحد و جامعی برای تدریس به دانشآموزان ناشنوا داده نشده یا حتی دورههای آموزشی اجباری برایشان در نظر گرفته نشده است.
از سوی دیگر، برخی خانوادهها هم علاقهای ندارند فرزندشان با زبان اشاره ارتباط بگیرد؛ شاید به خاطر نگاه جامعه به ناشنوایان. همین موضوع باعث میشود بعضی از معلمان یا مدارس تأکید کنند که اصلاً از زبان اشاره استفاده نشود و دانشآموز فقط لبخوانی کند. این روش، به باور من، راهکار مناسبی نیست.
افزون بر این، زبان اشاره در کشور ما هنوز بهعنوان یک زبان رسمی شناخته نشده است و همین مسئله چالشهای زیادی ایجاد کرده است. ناشنوایان در بسیاری از موقعیتها، مانند دادگاه، بیمارستان یا ادارهها، به مترجم زبان اشاره نیاز دارند، اما هیچ خدمات رسمی ترجمه برای آنها در نظر گرفته نشده است. این یکی از مشکلات اساسی است که امیدواریم روزی حل شود.
امیدوارم آموزش سراسری، هماهنگ و استانداردی برای تمام معلمانی که شاگرد ناشنوا دارند در نظر گرفته شود؛ آموزشی که هم به صورت کلاسیک و هم از طریق ابزارهای نوین مانند اپلیکیشنها و نرمافزارها در دسترس باشد و یادگیری زبان اشاره برای آنها اجباری شود.
فناوریهای جدید (مثل اپلیکیشنها یا هوش مصنوعی) چه کمکی میتوانند به آموزش و ترجمه زبان اشاره بکنند؟
من اطلاع جامع و کاملی از اینکه هوش مصنوعی تا چه اندازه میتواند برای این عزیزان کمککننده باشد ندارم، اما میدانم که به کمک همین فناوری، گاهی اوقات ویدئوها دارای زیرنویس میشوند و این موضوع کمک بسیار بزرگی به ناشنواهاست.
البته چالشهایی هم وجود دارد. برای مثال، من آرزو میکنم کاش هوش مصنوعی به گونهای پیشرفت میکرد که زبان اشارهی کودکان ناشنوا را متوجه میشد و حتی میتوانست با زبان اشاره پاسخ دهد. اما از آنجا که هر کشوری زبان اشارهی مخصوص به خود را دارد و برخی اشارات نیز بومی و منطقهای هستند، نمیدانم که تحقق چنین شرایطی امکانپذیر باشد یا نه؛ زیرا این مسئله کار را بسیار سختتر میکند.
با این حال، مطمئن هستم که فناوریهای نوین و هوش مصنوعی میتوانند در آینده بسیار کمککننده باشند و ارتباط میان ناشنواها و شنواها را بهمراتب بهتر و راحتتر کنند.
انتهای پیام/


