چگونه مغزمان زمان را «احساس» میکند؟
به گزارش خبرگزاری آنا، احساس ما نسبت به مقوله زمان یکی از پیچیدهترین جنبههای تجربیات انسانی است. گاهی زمان بهطرزی غیرقابل توضیحی کند یا سریع میگذرد. اما مغز ما چگونه این احساسات را پردازش میکند؟ علم عصبشناسی در دهههای اخیر پیشرفتهای چشمگیری در فهم مکانیزمهای زیربنایی ادراک زمان داشته است.
مغز انسان برخلاف ساعت مکانیکی، ساعتهای درونی متعددی دارد که وابسته به موقعیت و نیازهای ما هستند. مطالعات نشان دادهاند که بخشهایی از مغز مانند هستههای قاعدهای (Basal Ganglia)، قشر پیشپیشانی (Prefrontal Cortex)، مخچه (Cerebellum) و هیپوکامپ (Hippocampus) در پردازش زمان نقش کلیدی دارند. هرکدام از این بخشها وظایف متفاوتی دارند. بهعنوان مثال، هستههای قاعدهای مسئول پردازش زمان کوتاهمدت در مقیاس میلیثانیه است، درحالیکه هیپوکامپ برای پردازش زمان طولانیتر، مانند ساعات و روزها اهمیت دارد.
یکی از نظریههای پیشرو در علوم شناختی نظریه نوسانسازهای عصبی (Neural Oscillators) است. این نظریه بیان میکند که مغز ما زمان را با استفاده از الگوهای ریتمیک فعالیتهای عصبی دنبال میکند. بهطور خاص، امواج بتا (Beta Waves) و گاما (Gamma Waves) در هماهنگی سیستم عصبی برای اندازهگیری زمان بسیار مهم هستند. این نوسانات شبیه به «تیکتاک» یک ساعت درونی عمل میکنند و به ما اجازه میدهند زمان را تخمین بزنیم.
یکی از جنبههای جالب ادراک زمان این است که چرا در شرایط مختلف زمان بهصورت ذهنی تغییر میکند. برای مثال، لحظات ترسناک اغلب بسیار طولانیتر از لحظات لذتبخش احساس میشوند. تحقیقات نشان داده که بادامک مغز یا آمیگدال (Amygdala)، بخشی از مغز که به پردازش احساسات قوی مرتبط است، در این پدیده دخیل است. وقتی مغز با یک موقعیت استرسزا مواجه میشود، فعالیت دستگاه عصبی سمپاتیک (Sympathetic Nervous System) افزایش مییابد. به طور کلی دستگاه عصبی سمپاتیک در حالت اضطراب و استرس فعالتر میشود و انسان را برای نبرد (یا فرار) آماده میکند. این امر به «ثبت جزئیات بیشتر» نیز منجر میشود. در نتیجه، مغز احساس میکند که زمان کندتر گذشته است.
برعکس، در حالتهایی که فرد درگیر یک فعالیت لذتبخش یا جذاب است – حالتی که روانشناسان آن را «جریان» (Flow) مینامند تمرکز روی جزئیات کمتر است. این کاهش تمرکز باعث میشود زمان سریعتر احساس شود.
حافظه نیز در درک زمان نقش مهمی دارد. مطالعات نشان داده که افراد زمان بر اساس میزان خاطرات ذخیرهشده قضاوت میکنند. در سفر به مکانهای جدید یا تجربه رویدادهای جدید، مغز خاطرات بیشتری ذخیره میکند. این امر باعث میشود زمان طولانیتر احساس شود. از سوی دیگر، در روتینهای روزانه، که اطلاعات کمتری ذخیره میشود، زمان کوتاهتر بهنظر میرسد.
مطالعات عصبشناسی نشان داده امکان دستکاری احساس زمان وجود دارد! تکنیکهایی مانند مدیتیشن (Meditation) یا تمرین ذهنآگاهی (Mindfulness Training) میتوانند فعالیت قشر پیشپیشانی را تغییر دهد و احساس زمان را کندتر یا سریعتر کند. بهعلاوه داروهایی که وضعیت انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین (Dopamine) را تغییر میدهند، نیز میتوانند ادراک زمان را تحت تأثیر قرار دهند.
درک بهتر از نحوه پردازش زمان در مغز نتایج کاربردی نیز دارد. برای مثال، در طراحی درمانهایی برای بیماران مبتلا به اختلالات عصبی مانند پارکینسون (Parkinson's Disease) یا ADHD (اختلال نقص توجه و بیشفعالی)، که افراد بعضاً با اختلال در ادراک زمان همراه هستند، این دانش میتواند مفید باشد. همچنین در حوزههای روانشناسی ورزشی و مدیریت استرس استفاده از این دانش برای افزایش بهرهوری و کاهش اضطراب اهمیت دارد.
انتهای پیام/