دانشگاه چگونه میتواند با جامعه در تعامل باشد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، تا اواسط قرن بیستم، بسیاری از دانشگاهیان به دنبال حفظ یا ارتقای موقعیت خود در شبکههای علمی، ملی و بینالمللی بودند و به نظر میرسید که جدایی دانشگاه با جامعه برای دانشگاهیان نوعی افتخار محسوب میشود.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «دانشگاهها چگونه میتوانند با جامعه در تعامل باشند؟ در جستوجوی رویکرد جدید دانشگاهها به مأموریت سوم در ایران» این مهم را مطرح میکند که دانشگاه مکانی است که با فراغ بال به آموزش میپردازد و به کل حقیقت نظر میافکند و تمام دانشها را در جای خاص خود قرار میدهد و روشی را آموزش میدهد که از طریق آن میتوان هر کدام از آن دانشها را فهمید؛ اما فهم دانشها همراه با چشمانداز عملی است و علم و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند.
* نقش دانشگاه در پرورش شهروندان روشنفکر
به زعم این پژوهش در حال حاضر دانش و مهارت در خارج از دانشگاه بسیار زیاد است. دانشگاهها دیگر دسترسی اختصاصی به بهترین دانش موجود را ندارند، با وجود این، نقش آنها به طور کلی مشروعیت بخشیدن به دانش تولیدشده در خارج از دانشگاه است.
کشورها با چالشهای اجتماعی زیادی مواجهاند و آموزش عالی باید در پاسخ به آنها نقش داشته باشد
در این پژوهش آمده است که کشورها با چالشهای اجتماعی زیادی مواجهاند و آموزش عالی باید در پاسخ به آنها نقش داشته باشد. توافق گستردهای نسبت به نقش دانشگاه در پرورش شهروندان روشنفکر و مولد و درگیر در مشارکت وجود دارد. دانشگاه برای تحقق چنین اهدافی با چالشهایی مواجه است اما پرسش این است که دانشگاه چگونه میتواند به این اهداف برسد.
این پژوهش مطرح میکند که پاسخ به این پرسش زمانی دشوار میشود که اغلب دانشگاهیان با مخاطبان دانشگاهی و باریکبینتر صحبت میکنند، با استفاده از زبانی که گاهی حتی خواننده تحصیلکرده آن را نمیفهمد، در مجلههایی که خوانده نمیشوند، پرسشهایی مطرح میشود که اصولًا دغدغه جامعه نیست و این پرسش که آیا این تحقیق، تغییری در دنیای واقعی ایجاد میکند، به ندرت پرسیده میشود و شاید هم هرگز پرسیده نشود. این مشکل هم برای جامعه و هم برای آموزش عالی خطرناک است.
* تعامل دانشگاه با جامعه در ایران
به زعم این پژوهش مسئله تعامل دانشگاه با جامعه در ایران روندی پرفراز و نشیب داشته و در حال حاضر نیز با افزایش سرعت تغییرات و تنوع در نیازها، دانشگاهها پاسخگوی جامعه نبوده و تداوم این روند، نیازمند تأمل و بازاندیشی مسئولین در خصوص اهمیت تحقق جامعهمحوری در نظام آموزش عالی کشور است؛ اما این مشکل فقط مختص ایران نیست.
پژوهشهای انجامشده در کشورهای مختلف نشاندهنده بحران در آموزش عالی است. برخی از پژوهشگران علت مشکلات ذکرشده و بحران موجود را شفاف نبودن تعام دانشگاه با جامعه و نقش دانشگاه در جامعه میدانند و به ذکر تعریفی برای مأموریت سوم دانشگاه پرداختهاند و ابعاد متفاوتی را برای آن در نظر گرفتهاند که برگرفته از تاریخ کشورها و زمینه ملی هر دانشگاهی است.
* دانش تعامل در دانشگاه
آنچه دانشگاه را از انزوا خارج میکند دانش تعامل یا علم کاربرد است
به زعم این پژوهش آنچه دانشگاه را از انزوا خارج میکند دانش تعامل یا علم کاربرد است. این علم نوعی رابطه نظاممند بین آموزش عالی و جامعه است که طی این فرایند کار گروهی، ذینفعان وابسته به هم با منافع مشترک و نزدیکی جغرافیایی برای تغییر و تحول جامعه تلاش متعهدانه دارند؛ به طوری که طی این مبادله دو سر سوودمند نه فقط به تدریس و پژوهش دانشگاهی قدرت میدهد بلکه منجر به افزایش توسعه مهارتها، ارتقای جامعه مدنی، افزایش رفاه و کیفیت زندگی میشود.
در این پژوهش آمده است که آنچه شیوه اجرای این رابطه متعهدانه را شفاف میکندد جزئیات دقیق دانشگاه اعم از زیرساختها، فرهنگ سازمانی، رهبری، شبکه ارتباطی سازمان با جامعه و سیاستهای مندرج در اسناد آن دانشگاه مطابق با تعریف مأموریوت سوم دارد.
این پژوهش مطرح میکند که دانشگاهها به عنوان قویترین شرکا و کاتالیزورهای خالق برای تغییر و بهبود کیفیت زندگی در جوامع برای تحقق بخشیدن به پتانسیلهای نهفته در دانشگاه و تأثیرگذاری موثرتر و ایجاد تغیرات مثبت در جامع ، باید به طور انتقادی بررسی شوند و فرهنگ سازمانی و ساختاری خود را تغییر دهند و تعامل را در میان تمام اجزای موسسه جاسازی و تعبیه کنند.
* رویکردهای تعامل در دانشگاه
رویکردهای تعامل به عنوان موضوعهای انتزاعی عمومی از دانشگاههای معاصر توصیف شدهاند
شایان ذکر است که رویکردهای تعامل به عنوان موضوعهای انتزاعی عمومی از دانشگاههای معاصر توصیف شدهاند و میزان استفاده از آنها در سطح جهانی مورد تردید قرار دارد بنابراین هیچ دستورالعل استانداردی وجود ندارد که بتواند به عنوان نقش یا سازوکار مناسب برای دانشگاهها در توسعه جوامع توصیه شود.
این پژوهش بیان میکند این دانشگاههای مختلف در زمینههای مختلف ملی و منطقهای با دولتهای مختلف و زمینههای مختلف نوآوری نیاز به اتخاذ ترکیبهای مختلف از رویکردهای متفاوت یا خلق رویکردی منحصر به فرد متناسب با شرایط درونی و محیطی خود دارند.
این پژوهش به این نکته اشاره میکند که به طور کلی دانشگاهها در ایران به دلیل ضعف در ارکان اصولی آموزش عالی به شکل ناقص و تقلیدی بخشهایی از الگوهای رایج دانشگاهی را اقتباس کرده و در حال حاضر دچار نوعی بیالگویی و هویت بومی و مشخص شده است.
به گفته این پژوهش این در حالی است که دانشگاهها به منظور انطباقپذیری با جامعه و نقش پذیری بیشتر در توسعه جامعه ناگزیرند رویکردی مناسب برای تعامل با جامعه داشته باشند زیرا رویکرد پراکنده در تحقق اهداف مأموریت سوم کمتر از رویکرد راهبردی برای اهداف مشخص و اولویتبندی نهادی برای رسیدن به آن اهداف، کارآمد و موثر است.
در این پژوهش به این نکته اشاره شده است که برای تحقق چنین هدفی بررسی پییچدگیهای درک روابط اجتماعی دانشگاه با زیرسیستمهای مختلف برای دانشگاه با رویکرد تعامل نظاممند ضروری است.
* مأموریت اجتماعی دانشگاه
این پژوهش مطرح میکند که باید در مورد مأموریت اجتماعی دانشگاه بدون دیدگاههای پدرسالارانه در مورد مزایا و نقش اجتماعی بحث شود و همواره باید به این موضوع توجه داشت که تغییر و تحول در سیستم پویای دانشگاه و توسعه متعادل و نظاممند آن، به تفکر و عمل برنامهریزی و مدیریت و سازگاری با محیط درونسازمانی و محیط بیرون دانشگاه به منظور پاسخگویی به نیازهای جامعه در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیاز دارد و شرط لازم برای این نوع توسعه نیز بررسی و شناخت دقیق وضعیت گذشته و موجود و عوامل و نیروهای درونی و بیرونی تأثیرگذار در فرایند توسعه دانشگاه است.
در این پژوهش امده است، چیزی که مهم است ضرورت تغییر آموزش عالی نیست، بلکه چگونگی و کیفیت این تغییر و توسعه است که توجهات بسیاری را به خود معطوف کرده است؛ بنابراین برای فهم چگونگی تغییر در آموزش عالی و چگونگی ارتباط با جامعه و مرتبط ساختن هرچه بیشتر مأموریتهای هستهای دانشگاه با نیازهای جامعه، به برسی تاریخچه تعامل در آموزش عالی درسهای آموختهشده از نوع و نحوه تعاملات با جامعه نیاز است.
پیرو نتایج یافت شده از این نوشته، در مجموع مطالعه تعاریف مأموریت سوم و ترکیب نقات قوت و ظرفیت رویکردهای مختلف تعامل دانشگاه با جامعه نشان میدهد که رعایت برخی از نکات در انتخاب رویکرد تعامل دانشگاه به جامعه ضروری است:
- در نظر گرفتن تفاوت دانشگاهها، شرایط محیطی و محلی هر دانشگاه و سپس خلق رویکرد و یا تلفیق رویکردها و تدوین راهبرد تعامل دانشگاه با جامعه به شکل بومی
- توصیف آگاهانه دانشگاه و توجه به تاریخ دانشگاه و تجارب گذشته، معنای تعامل، هدف از تعامل متناسب با دیدگاه ذینفعان مختلف در انتخاب رویکرد تعامل دانشگاه با جامعه
- پذیرش فقدان یگانگی رویکرد کارآفرینی و ارتباط با صنعت و انتخاب این رویکرها به عنوان بهترین و تنها رویکرد تعامل با جامعه
- لزوم سازگاری ساختار دانشگاه و سایر مولفههای آموزش عالی با رویکرد انتخاب شده دانشگاه برای تعامل با جامعه
- توجه به چگونگی تأثیرگذاری (سازوکار رویکرد تعاملی) دانشگاه در توسعه پایدار جوامع در تدوین سیاستگذاریهای آموزش عالی
این پژوهش به کوشش هدا ایزدی (دکتری رشته آموزش کشاورزی دانشگاه تهران)، سید محمود حسینی (استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران)، علی اسدی (استاد گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران) و امیر علمبیگی (استادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران) انجام شده است.
انتهای پیام/