تبیین و ارزیابی دو نگاه دروننگر و بروننگر به مفهوم مرجعیت علمی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، نزدیک به دو دهه است که دستیابی به مرجعیت علمی مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران حوزه سیاست علم بوده است. پیشینه توجه به این مفهوم به مرجعیت علمی ائمه معصوم در نگاه دینی شیعه بازمیگردد که در کنار مرجعیت سیاسی، دو بعد اساسی مرجعیت آنها را تشکیل میداده است.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «دو نگاه رقیب دروننگر و بروننگر به مفهوم مرجعیت علمی: تبیین و ارزیابی» با بررسی آثار پژوهشی موجود، به این موضوع میپردازد که دوگانگی موجود درباره مفهوم مرجعیت علمی را به شکل واضح تبیین و ویژگیهای هر یک از دیدگاه مخالف را هم مشخص میکند تا در سیاستگذاری علم و تدوین قوانین ارزیابی دانشگاهها، از واگرایی سیاستی ناشی از تشابه لفظی پرهیز شود.
* مفهوم مرجعیت علمی
به زعم این پژوهش پس از بیانات رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۴، مفهوم مرجعیت علمی وارد واژگان سیاست علم ایران شد. تلاش برای رسیدن به این هدف در سطح جهانی از آن پس به یکی از اهداف بلندپروازانه اسناد سیاستی بالادستی حوزه علم و فناوری ایران بدل شد و عاملی برای سوق دادن بیشتر کشور در رقابتهای بینالمللی شد.
مرجعیت علمی به عنوان یکی از عوامل ایجاد و افزایش اقتدار ملی و تقویت امنیت ملی و از ابعاد علمی قدرت نرم شناخته میشود
در این پژوهش آمده است که مرجعیت علمی به عنوان یکی از عوامل ایجاد و افزایش اقتدار ملی و تقویت امنیت ملی و از ابعاد علمی قدرت نرم شناخته میشود. کسب این ویژگی همچنین سبب پیشرفت و توسعه کشور و ثروتآفرینی میشود. با اینحال، به نظر میرسد میان صاحبنظران، سیاستمداران و پژوهشگران سیاست علم، نهتنها تعریف مورد اجماعی از مرجعیت علمی وجود ندارد، بلکه تناقض و تخالف دیده میشود.
* رتبه علمی دانشگاههای ایران در مقیاس جهانی
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که یک دیدگاه مرجعیت علمی را به معنای آن میداند که کشور محل رجوع علمی دنیا واقع شود؛ در این دیدگاه انتشار مقالات پراستناد بینالمللی یکی از شاخصترین نشانگرهای مرجعیت علمی دانسته میشود و مطلوب و مورد تمجید است؛ در نتیجه، درنوردیدن مرزهای دانش ضروری بهشمار میرود.
در این پژوهش آمده است که برتری رتبه علمی دانشگاههای ایران در مقیاس جهانی در این پژوهش مهم شمرده شده و سهم پنج درصدی از تولید علم دنیا به عنوان معیار ارزیابی موفقیت در نظر گرفته میشود. شایان توجه است که این رویکرد به تعداد مقالات علمی محدود نیست و میتواند کیفیت مقالات را نیز دربرگیرد که با سنجههایی مانند تعداد ارجاعات و تعداد گواهیهای ثبت اختراع اندازهگیری میشود و در رتبهبندیهای بینالمللی دانشگاهها مؤثر واقع میشود.
این پژوهش از دیدگاه دیگر معتقد است تمرکز بر انتشار مقالات بینالمللی آوردهای برای کشور نخواهد داشت و باعث خواهد شد تلاش پژوهشگران ایرانی منجر به روان شدن حرکت چرخهای صنعت در کشورهای توسعه یافته شود. طرفداران این دیدگاه معتقدند که باید فقط بر تولید علم نافع تمرکز کرد که به کار کشور بیاید و برای حل مشکلات کشور مفید باشد.
* مرجعیت علمی از دیدگاه پژوهشگران و سیاستگذاران
بر اساس یافتههای این مطالعه پژوهشگران و دستاندرکاران سیاستگذاری علم درک یکسانی از مفهوم مرجعیت علمی ندارند، در حالیکه درک یکسان از مرجعیت علمی، مسئله اساسی در حرکت به سمت آرمان تولید علم و احراز مقام ممتاز جهانی است.
درک یکسان از مرجعیت علمی، مسئله اساسی در حرکت به سمت آرمان تولید علم و احراز مقام ممتاز جهانی است
دیدگاه اول که در این مقاله بروننگر نامیده میشود، رسیدن به مرجعیت علمی را فقط در چارچوبهای معین بینالمللی ممکن میبیند و ناگزیر، سیاستهای تجویزشده بر اساس این نگاه به دنبال مقایسه کشور و تولیدات علمی آن با مقیاسهای جهانی و بهبود جایگاه کشور در این مقیاسهاست.
به زعم این پژوهش در چنین سیاستهایی از ابزارهای سیاستی مختلف استفاده میشود تا پژوهشگران، فناوران و نوآوران کشور به مسائل لبه فناوری حوزه جهانی خود توجه کنند، علاوه بر اولویتبندیهای داخلی، روندهای را نیز مد نظر داشته باشند و از ابزارهای بینالمللی ثبت و انتشار نتایج فعالیتهای خود بهره ببرند.
دیدگاه دوم در مقابل چنین مسائلی را تقبیح میکند و سیاستهای برآمده از آن بر بومی بودن علم و فناوری و اولویتهای داخلی به عنوان تنها معیارهای ارزیابی تأکید میکنند و به دنبال گسترش علمی هستند که مشکلات داخلی را حل کند. بدیهی است که با دنبال کردن سیاستهای برآمده از یک دیدگاه نمیتوان به نتایجی دست یافت که مطابق معیارهای دیدگاه دیگر بهبود وضعیت مرجعیت علمی کشور را نشان دهد.
از نظر این پژوهش تقابل و تعارض سیاستهای برآمده از این دو دیدگاه با یکدیگر و با اهداف سیاستگذاران را میتوان یکی از عوامل کندی سرعت حرکت کشور در مسیر دستیابی به مرجعیت علمی دانست.
* دیدگاه بروننگر و دروننگر به ماهیت مرجعیت علمی
اثر حاضر تلاش میکند تا با بررسی پژوهشها و مقالات موجود، دوگانگی مورد بحث و ابعاد مختلف آن را تشریح کند تا سیاستگذاران با آگاهی از هر دو تعریف آگاهانه مسیر مورد نظر را انتخاب کنند و از واگرایی سیاستی ناشی از خلط دو دیدگاه پرهیز شود.
دوگانه دیدگاه بروننگر و دروننگر به ماهیت مرجعیت علمی باعث شده که سیاستپژوهان و سیاستمداران نتوانند به تصمیمها و تحلیلهای خودسازگار درباره مرجعیت علمی دست یابند. گروه در خور توجهی از سیاستپژوهان به شکل خودآگاه یا ناخودآگاه به دیدگاه دروننگر متمایلاند، اما به نظر میرسد که دیدگاه دروننگر تبیین مناسبی از ماهیت مرجعیت علمی و شیوههای رسیدن به آن ارائه نمیکند.
در این پژوهش آمده است که مرجع در لغت و نیز در کاربرد تاریخی آن به معنای محل رجوع است و سیاستپژوهان نیز در اغلب تعاریف ارائهشده از مرجعیت علمی به محل رجوع جهانیان بودن اشاره کردهاند. با پذیرش این تعریف، مرجع نمیتواند بدون مراجعهکنندگان وجود داشته باشد و مرجعیت علمی در رابطه با دیگران و در نتیجه، در حوزه اجتماعات علمی بینالمللی تعریف میشود.
* خودکفایی و توسعه اقتصادی
به زعم این پژوهش آنچه در دیدگاه دروننگر مرجعیت علمی در نظر گرفته میشود، قبلا با عبارات دیگری مانند خودکفایی و توسعه اقتصادی در ادبیات سیاستی شناخته شده بود و چنانچه منظور رهبری از ضرورت دستیابی به مرجعیت علمی مشابه دیدگاه دروننگر بود، از این عبارات استفاده میکردند.
در این پژوهش به نظر میرسد دیدگاه دروننگر مالک ارزیابی مشخص خودبسندهای ندارد. نافع بودن و منشأ عمل بودن و تأثیرگذاری علم را نیز در عمل باید در قیاس با دیگر کشورها و بر اساس رتبهبندیهای جهانی نوآوری، توسعه اقتصادی و ... سنجید.
منابع محدود، رشد و توسعه در انزوا و رقابت با شبکه ارتباطات علمی و فناورانه جهانی را ناممکن میسازد
همچنین این پژوهش به این نکته اشاره میکند علومی که امروزه نافع به نظر نمیرسند ممکن است در آینده منشأ آثار بزرگی شوند؛ به طور خاص، علوم پایه اغلب از این جنس هستند. منشأ اثر شدن علم و تبدیل به فناوری و نوآوری نیز با توسعه نظام ملی نوآوری ممکن میشود و این امر خود در انزوا و به دور از سایر نظامها ممکن نخواهد بود.
این پژوهش به این مهم اشاره میکند که منابع محدود، رشد و توسعه در انزوا و رقابت با شبکه ارتباطات علمی و فناورانه جهانی را ناممکن میسازد. از سوی دیگر، در شرایط کنونی تبدیل زبان فارسی به زبان بینالمللی علم نزدیک به نظر نمیرسد. بههرحال تلاش برای گسترش کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان علم هم فقط در ارتباط با اجتماعات علمی جهانی و زمانی معنا مییابد که دانشمندان متعددی از ایران، به عنوان تراز اول جهانی معروف شوند.
بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، ضمن اینکه اصولا با گسترش کاربردهای هوش مصنوعی شاید موضوع اختلاف زبانی بهتدریج بیمعنا باشد. در مجموع، به نظر میرسد دیدگاه دروننگر نمیتواند ماهیت مرجعیت علمی را بهخوبی تبیین کند و سیاستمداران برای راهنمایی کشور به سمت مرجعیت علمی و سیاستپژوهان برای تحلیل مسیر مذکور ناگزیرند به دیدگاه بروننگر توجه کنند.
در پایان این پژوهش به عنوان یک پیشنهاد سیاستی، توصیه میشود سیاستمداران و سیاستگذاران پیش از اتخاذ هر تصمیم سیاستی و استفاده از نوع ابزار سیاستی برای بهبود وضعیت مرجعیت علمی کشور، تعریف عملیاتی خود را از مرجعیت علمی بر اساس یکی از دو دیدگاه ارائهشده تعیین کنند و انتظارات و معیارهای ارزیابی خود را نیز با دیدگاه منتخب هماهنگ کنند. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر میرسد دیدگاه بروننگر انتخاب مناسبتری باشد.
این پژوهش به کوشش سپهر قاضینوری (استاد مدیریت فناوری اطلاعات، دانشگاه تربیت مدرس) و هادی صفری (دکتری سیاستگذاری علم و فناوری، دانشگاه تربیت مدرس) انجام شده است.
انتهای پیام/