تجردگرایی زنگ خطری برای جامعه
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری آنا؛ ازدواج یکی از مهمترین رخدادهای حیاتی جامعه است که نه تنها منجر به تشکیل خانواده میشود، بلکه مطلوبیت شاخصهای آن، بر مطلوبیت دیگر رخدادهای حیاتی جامعه از جمله فرزندآوری نیز اثرگذار است.
از این رو، در این گزارش سعی شده تا توجه به تحولات رخداد ازدواج، توصیف وضعیت آن و متغیرهای درونی اثرگذار بر الگوهای همسرگزینی را در راستای تدوین راهبرد افزایش نرخ ازدواج، کاهش سن ازدواج و کاهش نرخ تجرد در جامعه بررسی کند.
سن ازدواج به عنوان یک متغیر کلیدی بر دیگر شاخصهای مرتبط با ازدواج اثرگذار است
به گونهای که افزایش سن ازدواج منجر به کاهش ضرورت ازدواج، کاهش مداخله خانواده در فرایند انتخاب همسر و ازدواج فرزندان، تغییر الگوی تقاطع سنی زوجین خواهد شد.
به عبارت دقیقتر میتوان گفت که تحولات جمعیتی، خود عامل بسیار مهمی در تغییرات رفتار جامعه در موضوع ازدواج و حتی بزرگتر از آن کنشهای اجتماعی و فرهنگی است؛ لذا انتخاب راهبردی در راستای کاهش سن ازدواج و افزایش نرخ ازدواج، فرهنگ سازی در راستای مهارت انتخاب همسر بر اساس ملاکهای خانواده پایدار و فرهنگ سازی در راستای ضرورت ازدواج و حمایت از بازازدواج در اولویت قرار دارد که میتواند از طریق اصلاح قانون تسهیل ازدواج جوانان با محورهای؛ ارائه انواع حمایتهای مالی و غیر مالی به صورت پلکانی و منطبق بر تحولات جمعیتی و در راستای کاهش سن ازدواج، اصلاح الگوی همسرگزینی با استفاده از ظرفیت مراکز همسرگزینی و واسطه گری، سیاستگذاری جامع با هدف کاهش مهاجرتهای داخلی و مهاجرت معکوس با اولویت تحصیل و اشتغال دنبال شود.
بیش از ۵ میلیون دختر بالای ۱۵ سال مجرد هستند
در این خصوص شهلا کاظمیپور (جمعیتشناس) با بیان اینکه جمعیت دختران زیر ۳۰ سال در ایران در سال ۱۳۹۵ از ۱۸ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر به ۱۷ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در سال ۱۴۰۰ کاهش یافته است، گفت: مطابق آمارهای سال ۱۳۹۵، تخمین زده میشود که حدود ۴۰ درصد گروههای سنی ۲۰ تا ۳۰ سال جمعیت دختران، شاغل و درصدی نیز بیکار و در جستجوی کار باشند.
وی با اشاره به پیشبینیهای صورت گرفته در سال ۱۴۰۰ که براساس آمارهای سال ۱۳۹۵ تخمین زده شده است، اظهار کرد: براساس آمارهای سال ۱۴۰۰، تعداد کل دختران زیر ۱۵ سال در ایران ۹ میلیون و ۵۴۰ هزار نفر و تعداد دختران ۱۵ تا ۳۰ ساله نیز ۸ میلیون و ۵۲۰ هزار نفر است که در این میان، ۵ میلیون و ۷۷۰ هزار نفر از دختران بالای ۱۵ سال مجرد هستند.
از میان جمعیت ۵ میلیون و ۷۷۰ هزار نفری دختران بالای ۱۵ سالِ مجرد، ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از آنها ۱۵ تا ۳۰ سال، ۶۴۰ هزار نفر از آنها ۳۰ تا ۳۴ سال و ۵۳۰ هزار نفر ۳۵ تا ۳۹ سال سن دارند.
افزایش «تجرد قطعی» زنان
این جمعیتشناس با اشاره به تجرد قطعی دختران متولد دهه پنجاه نیز گفت: تابه حال آمار تجرد قطعی برای مردان ۲ درصد و برای زنان ۱.۸ درصد بوده، اما در بازههای اخیر تجرد قطعی زنان در حال افزایش بوده است. به طوریکه تجرد قطعی مردان دهه پنجاه ۲ درصد و تجرد قطعی زنان نزدیک به ۵ درصد است. در عین حال نیز این درصد تجرد قطعی برای زنان دائمی نیست و این آمار در زنان دهه ۷۰ از بین میرود.
تجرد قطعی برای چه افرادی به کار میرود؟
باید گفت که براساس برخی تعریفهای جمعیتشناسی، واژه تجرد قطعی برای افرادی به کار میرود که به سن ۴۵ سالگی رسیده و هرگز ازدواج نکردهاند و احتمال ازدواجشان بسیار پایین است و وقتی به سن ۵۰ سالگی برسند احتمال ازدواج تقریبا نزدیک به صفر میرسد.
درحالحاضر آمار تجرد قطعی در میان مردان ایرانی ۸/۱ درصد و در میان زنان ۳ درصد است.
فرزندآوری یکی از انگیزههای قوی و طبیعی تشکیل خانواده است و وقتی خانمها به سن ۴۵ سالگی میرسند دوران باروریشان تقریبا به پایان میرسد و این یکی از مسائلی است که سبب گرایش آنها به تجرد قطعی میشود.
آقایان به دلایل دیگری نظیر هزینههای فراوان زندگی متأهلی و کمبود زمان زیر بار ازدواج نمیروند. آنها احساس میکنند زمان لازم برای رسیدگی به همسر و فرزند را ندارند. میانگین سن ازدواج این روزها بالا رفته و برای آقایان حدود ۲۷ سال و برای خانمها حدود ۲۳ سال است و اگر تا ۴۵ سالگی ازدواجی صورت نگیرد تمایل افراد برای ازدواج کاهش خواهد یافت.
تبعات تجرد قطعی بر روی افراد و جامعه چیست؟
تجرد قطعی هم تبعات فردی و هم تبعات اجتماعی فراوانی برای انسان به همراه دارد، زیرا انسان از نظر طبیعی و غریزی احساس تنهایی میکند و آن شور و شوقی که با تشکیل خانواده در زندگی فرد ایجاد میشود در او رخ نخواهد داد و همین احساس تنهایی، زمینهساز بسیاری از مشکلات برای فرد است.
اما یکی از مسائل اصلی که جامعه با آن دست به گریبان میشود پنجره جمعیت و جوانی در حال بسته شدن است، یعنی امکان دارد به جایی برسیم که در یک زمان اندک مثلا ۲۰ سال آینده، جمعیت سالمند کشور بسیار بالا و از هر سه نفر یک نفر سالمند باشد. اگر سن سالمندی را بالای ۶۰ سال در نظر بگیریم یعنی این گروه باید خدمات خاص دریافت کنند که بررسی مسائل آنها خود یک بحث مفصل میطلبد.
درحالحاضر به دلیل کاهش علاقهمندی به ازدواج و گرایش به تجرد قطعی، رشد جمعیت به سمت کم شدن پیش میرود. هم اکنون رشد جمعیتی ما ۷/۰ درصد است، یعنی در ازای هر ۱۰۰ نفر جمعیت، کمتر از یک نفر در سال به جمعیت کشور اضافه میشود.
اکنون جمعیت کشور ۸۶ میلیون نفر است. اگر شرایط خیلی خوب پیش برود در ۲۰ سال آینده جمعیت کشور به حدود ۹۳ میلیون نفر خواهد رسید. یکی از دلایل کاهش سرعت رشد جمعیت کشور، عدم تمایل به ازدواج و پس از آن مقوله تجرد قطعی است؛ البته آنها هم که ازدواج میکنند تمایلی به فرزندآوری ندارند و داشتن فرزند کمتر را بر میگزینند.
یکی دیگر از دلایل تجرد قطعی، آمار بالای طلاق در کشور است. الان به هر خانوادهای که نگاه کنید جوانی را میبینید که در عنفوان جوانی ازدواج کرده و از همسرش جدا شده و بیشتر درخواستهای طلاق توسط خانمها ثبت شده است، زیرا وقتی خانم وارد زندگی مشترک میشود میبیند که شرایط مطابق میلش نیست و به سرعت از زندگی دلسرد میشود.
نسلهای قبل دو ویژگی مهم داشتند، اول این که ساده زیست بودند و دوم این که به شناخت اولیه و واقعی از هم دست پیدا میکردند.
درحالحاضر خانمها و آقایان بیشتر تظاهر میکنند؛ آقایان به دارایی و توان مالیشان و خانمها عموما به ظاهرشان و به همین جهت است که آمار جراحیهای زیبایی اینقدر در میان خانمهای ایرانی بالاست. در شرایط فعلی که سطح تحصیلات خانمها افزایش یافته و به عنوان یک نیروی مولد اقتصادی در نظر گرفته میشوند ممکن است توقعاتشان نیز از زندگی بالا باشد و به تجرد قطعی گرایش داشته باشند.
کاهش اختلاف میانگین سن ازدواج به ۵ سال در برخی استانها
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال کشور میانگین سن اولین ازدواج مردان و زنان در سال ۱۳۹۸؛ ۲۷.۶ و ۲۳.۴ سال بوده است. همچنین حدود ۱۷ درصد از جمعیت مردان و زنان را افراد مجرد در سن مناسب ازدواج (مردان ۲۰ تا ۴۵ و زنان ۱۵ تا ۴۰ سال) تشکیل دادهاند که جمعیتی بالغ بر ۱۱ میلیون نفر را شامل میشود. از سوی دیگر حدود ۴۲۵ هزار زن و ۱۵۰ هزار مرد از سن مناسب ازدواج گذر کردهاند که حاکی از تجرد قطعی زنانه در کشور است.
رفتار ازدواج در مناطق مختلف ایران تفاوت چشمگیری دارد، به نحوی که اختلاف میانگین سن ازدواج در برخی استانها به ۵ سال میرسد.
آمارها نشان دهنده این موضوع است که استانهای سیستان و بلوچستان و خراسانهای شمالی، رضوی و جنوبی پایینترین سن ازدواج و در طرف مقابل، تهران، ایلام، فارس، البرز و کهگیلویه و بویراحمد بالاترین سن ازدواج مردان و زنان را به خود اختصاص دادهاند.
بررسی وضعیت افراد هرگز ازدواج نکرده نشان میدهد که در استانهای ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه و لرستان بیش از ۲۰ درصد جمعیت را افراد جوان در سن ازدواج تشکیل میدهند که نیازمند توجه بیشتر در سیاستهای تسهیل ازدواج هستند.
وضعیت تجرد زنان و مردان دهه شصتی
کاظمیپور همچنین به وضعیت تجرد قطعی دختران دهه ۶۰ اشاره کرده و ادامه داد: در عین حال برآورد آمارهای موجود حاکی از آن است که در حال حاضر تعداد مردان مجرد دهه ۶۰ یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر و تعداد زنان مجرد دهه ۶۰ حدود ۵۵۰ هزار نفر است.
البته اکثر مردان دهه ۶۰ تا مرز ۵۰ سالگی ازدواج میکنند، چراکه آنها الزاما با خانمهای دهه شصتی ازدواج نمیکنند و ممکن است با دهههای ۷۰ و حتی ۸۰ ازدواج کنند، اما از آنجایی که معمولا ازدواج زنان با مردان بزرگتر از خودشان یک هنجار اجتماعی محسوب میشود، از همین رو دایره همسرگزینی برای خانمهای دهه شصتی محدودتر است و آنها باید یا با مردان دهه شصتی یا مردان دهه ۵۰ ازدواج کنند، این درحالیست که اکثریت مردان دهه ۵۰ هم تا پیش از این ازدواج کردهاند.
شرایط فعلی جامعه چقدر بر گرایش به تجرد قطعی تأثیر دارد؟
شرایط جامعه قطعا بر این وضع اثرگذار است. در شرایط فعلی اشرافیگری و لاکچریبازی غوغا میکند، مردم عادی جامعه هم اینها را میبینند و دوست دارند آن شرایط را در زندگی شخصیشان تجربه کنند و زمانی که میبینند حصول آن زندگی برایشان میسر نیست دچار ناامیدی میشوند.
ایدهآلگرایی به شدت در میان نسل جوان افزایش پیدا کرده است و یک جوان زمانی که نمیتواند ایدهآلهایش را بهدست بیاورد از بسیاری امور که ازدواج هم یکی از آنهاست صرفنظر میکند.
در گذشته همه چیز سادهتر و صمیمیتر و در نتیجه، دوام ارتباطات بیشتر بود. اگر مهمانیهای دهههای گذشته را به یاد بیاورید و با مهمانهای امروزی مقایسه کنید، تفاوت را به خوبی احساس خواهید کرد.
عیان شدن شیوه زندگی مسئولان و خانوادههایشان و همچنین زندگی سلبریتیها باعث شده دیدگاههای مردم تغییر کند.
وقتی اعضای جامعه، بریز و بپاشهای مسئولان را که دم از سادهزیستی میزنند میبینند و زندگی آقازادههایشان را در ایران و خارج از ایران رصد میکنند سطح مطالباتشان تغییر میکند.
مردم با رصد شبکههای اجتماعی، زندگی لاکچری سلبریتیها، عروسیهایشان و مهمانیهایشان را میبینند و ناخواسته به آن فرهنگ گرایش پیدا میکنند و عدم دستیابی به این امکانات، بالقوه ممکن است باعث فروپاشی زندگیها شود.
به دلیل نبود همدلی در زندگی مشترک، آمار طلاق روز بهروز در حال افزایش است. وقتی ازدواجتان را که یک نوع تعهد است با مهریههای سنگین تبدیل به معامله میکنید، ناخواسته زمینه همگرایی را در زندگی کمرنگ میکنید. حتی انتظار جهیزیه از عروس در شرایطی که این حجم از تورم وجود دارد بار سنگینی بر خانوادهها تحمیل میکند که البته متضمن زندگی همدلانه هم نیست.
عامه مردم باید شرایط پایه یک زندگی ساده اعم از مسکن، وسایل منزل و... داشته باشند و عدم دستیابی به همین امکانات سبب شده افراد به این نتیجه برسند که زندگی متأهلی اصلا به صرفه نیست و اگر افراد در خانه پدر و مادرشان زندگی کنند قطعا برایشان سادهتر و ارزانتر است.
این نگرش مشکلات فراوانی را به همراه دارد، زیرا برای والدین، شما هیچوقت بزرگ نمیشوید و باید برای هرکاری به آنها توضیح بدهید. عموما خانواده شرایطی را ایجاد میکند که افراد بالاخره ناگزیرند به خانههای مجردی روی بیاورند و پس از این تجربه نیز میبینند که از پس هزینهها برنمیآیند، در نتیجه دوباره به جای اول باز میگردند. همین چرخه سبب میشود افراد از فکر ازدواج هم منصرف شوند و تجرد قطعی، راهکار آنان برای مقابله با افتادن در دام مشکلات است.
خانمها شرایط تجرد قطعی را بهتر میپذیرند
خانمها، چون سازگاری بیشتری دارند راحتتر میتوانند شرایط را مدیریت کنند. از یک نظر، شرایط پذیرش اجتماع و خانواده نسبت به پدیده تجرد قطعی بهتر شده و برای خانوادهها از گذشته قابل درکتر است که فرزندانشان تصمیم بگیرند ازدواج نکنند.
در گذشته افرادی که این سبک زندگی را انتخاب میکردند مورد اهانت و رفتارهای ناشایست اطرافیان قرار میگرفتند و زندگی به کام آنان تلخ میشد.
از سوی دیگر این پذیرش در خانوادهها سبب شده پدر و مادر دیگر قصدی برای ترغیب فرزندشان به ازدواج نداشته باشند و با استدلالهایی مانند «انتخاب خودش است» و «دوست دارد اینطوری زندگی کند» با موضوع مواجه میشوند.
حتی برخی خانوادهها آنقدر فرزندانشان را به سوی موفقیت و مستقل شدن هل میدهند و فردگرایی آنقدر پررنگ است که فرد و والدینش اصلا به فکر ازدواج او نیستند، تا وقتی که فرد به خودش میآید و میبیند در آستانه چهلسالگی است و شرایط برای ازدواج و انتخاب برایش بسیار دشوار شده است.
پدر و مادرها حتی در مواجهه با ازدواج فرزندانشان نیز تغییرات زیادی کردهاند. اگر دختر یا پسرشان قصد ازدواج کند و فرد مقابل موردپسند آنها نباشد، چیزی نمیگویند و معتقدند اگر فردا زندگیشان به مشکل بر بخورد ما را مقصر میدانند و بنابراین با اصطلاح «خودت میدانی» از خود سلب مسئولیت میکنند و فرزندانشان را در انتخابهایشان تنها میگذارند؛ در حالیکه والدین در مسیر آینده فرزندانشان میتوانند نقشی سازنده ایفا کنند.
تجرد سبک زندگی جدید
به واقع باید گفت که شیوه انتخاب تجردگرایی در میان مردان و زنان در سالهای اخیر به یک شیوه زندگی تبدیل شده است که در بررسی پژوهشهای صورت گرفته در این سالها و توسط مراکز پژوهشی و تحقیقاتی متعدد، نکاتی که حائز اهمیت است این است که وجود شبکههای اجتماعی و ترویج سبک زندگی مصرف گرایی، تغییر نوع نگاه به ازدواج، تغییر ملاکها و انتخابها و تابوشکنی برخی هنجارها، نبود درک درست ذهنی از شرایط خود و همچنین شرایط اجتماعی از قبیل بحث کار، اقتصاد و ... باعث شده تا با یک نوع نگاه و سبک زندگی متفاوتتر زندگی در مقوله ازدواج نسبت به دهههای قبلتر روبهرو شویم که به نوعی عادی سازی شده است.
انتهای پیام/