پژوهش در علوم انسانی از شعار تا عمل
به گزارش خبرنگار گروه پژوهش خبرگزاری آنا، پژوهش در کشور ما در لایههای مختلف جامعه و به خصوص علوم انسانی دچار مشکلاتی است و حتی برخی افراد پژوهش را امری لوکس میدانند که باید این موضوع فرهنگ سازی شود و این دید را بوجود آورد که پژوهش امری واقعی و از لوازم توسعه است.
فرهنگ در توسعه پایدار به واقع نقشی جدی دارد و باید گفت که تحول اقتصادی و فرهنگی دو مجموعهای است که جامعه را به توسعه پایدار میرساند. بنابراین ما باید به موضوع فرهنگی و انسانی توجه جدی داشته باشیم. اگر جامعهای بخواهد رشد قطعی، مستمر و جدی داشته باشد باید نیروی انسانی آن جامعه از سطح آگاهی بالاتری برخوردار باشد و در این خصوص توجه به رشته های علوم انسانی همواره باید در اولویت قرار بگیرد.
اثرگذاری بینالمللی با توجه به پژوهشهای علوم انسانی
چندی پیش معاون پژوهشی وزیر علوم نیز با تاکید بر ضرورت توجه به پژوهشها در حوزه علوم انسانی گفت: اگر در این حوزه توجه و تمرکز ویژه داشته باشیم، میتوانیم اثرگذاری بینالمللی خوبی داشته باشیم. به گفته صالحی؛ سیاست جدید وزارت علوم در حمایت از علوم انسانی است و به دنبال این هستیم که تولیدات علمی را در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی در سطح بینالمللی افزایش دهیم.
آغاز نمایه سازی نشریات علوم انسانی در نمایه اسکوپوس
اهمیت این موضوع تا جایی پیش رفته است که حتی وزارت علوم، نمایه سازی نشریات علوم انسانی را آغاز کرده و در حال حاضر نیز نشریاتی مثل نسخ خطی و مجله باستان شناسی الان نمایه اسکوپوس دارند.
حتی وقتی روند تولیدات علمی کشورها را نگاه میکنیم، کشورهایی مثل انگلیس، فرانسه، آلمان و ... بعد از چاپ مقالات بینالمللی در حوزه پزشکی، علوم پایه و ... به سمت علوم اجتماعی رفتهاند و ما نیز این ظرفیت را داریم که این آمار را در علوم انسانی خودمان بالاتر ببریم.
البته باید گفت که این رشتهها نیازمند بازنگری هستند و همچنین اقبال جامعه علمی به حوزه علوم انسانی نیز باید دگرگون شود که در این راستا نیازمند نگرشی نو هم در علوم انسانی و هم در حوزههای مدیریتی هستیم.
نقش موثر پژوهشگاهها در تقویت پژوهشهای علوم انسانی
به گفته صالحی، علوم انسانی حتی نگرشهایی نو و بنیادی را در کشور ایجاد میکند و باید آمیختگی با رفع نیازهای کشور را نیز مورد توجه داشته باشد که پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی میتواند این نقش را در جامعه ایفا کند.
این مقام مسئول معتقد است که در خصوص رفع این مشکل باید به تقویت علوم انسانی در دانشگاهها و جامعه، توجه بیشتری نشان داد و کار علمی، تحقیقی، بررسی، پژوهشی، میدانی و تئوری صورت گیرد که در این خصوص پژوهشگاه ها و اندیشکده ها می توانند نقش مفید و موثری را در جامعه ایفا کنند.
باید گفت که انجام پژوهش در زمینه علوم انسانی در ایران همواره با دشواریهایی اساسی همراه بوده است و سعی شده تا در این گزارش به شناسایی اساسیترین چالشها و موانع پژوهش در زمینۀ علوم انسانی در ایران اشاره شود. پژوهشها و مطالعههای گوناگونی درباره موانع و کاستیهای انجام پژوهش در زمینه علوم انسانی در ایران به انجام رسیدهاند که دربردارنده دادههایی ارزشمندند. در میان علوم مختلف، علوم انسانی رابطه ای محکمتر و استوارتر با مفهوم توسعه و پیشرفت دارد اما با وجود این، گزارشها حاکی از آن است که وضعیت تولید علم در ایران در حوزه علوم انسانی چندان رضایتبخش نیست.
یک مطالعه میدانی؛ تجربه زیسته دانشجویان علوم انسانی
با توجه به اهمیت این حوزه، پژوهشگران با انجام یک مطالعه تجربه زیسته دانشجویان علوم انسانی را در خصوص ناکارآمدی این حوزه در دانشگاههای ایران مورد بررسی قرار دادند.
در این تحقیق، بتول بهشتی؛ کارشناس ارشد برنامهریزی درسی دانشگاه تهران، سعید صفائیموحد؛ دکترای برنامهریزی درسی شرکت ملی نفت ایران و خسرو باقری؛ استاد فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران با یکدیگر مقاله علمی را با عنوان «ناکارآمدی علوم انسانی در دانشگاههای ایران بر اساس تجربه زیسته دانشجویان: یک پژوهش پدیدار شناختی» در فصلنامه «سیاست علم و فناوری» منتشر کردند.
در این مطالعه با ۵۵ نفر از دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در مورد ناکارآمدی علوم انسانی در دانشگاههای ایران مصاحبه انجام شد. پژوهشگران صحبتهای شرکتکنندگان در این مطالعه را مورد تحلیل قرار دادند و اطلاعات بهدستآمده را دستهبندی کردند.
براساس بررسیهای انجام شده؛ مشخص شد که از نظر این دانشجویان، ناکارآمدی علوم انسانی در دانشگاههای ایران، در سه محور «عوامل انسانی»، «عوامل آموزشی» و «عوامل ساختاری و بنیادین» قرار دارند.
بر اساس نظر این شرکتکنندگان عوامل انسانی مؤثر در این ناکارآمدی، شامل «پایین بودن سطح علاقه و انگیزش دانشجویان»، «فقدان استاد متخصص»، «نداشتن سیاست پژوهشمحوری مسؤولان آموزشی»، «تلاشگر نبودن دانشجویان»، «برخوردها و بازخوردهای سرد» و «کارایی نامناسب مدیریت انسانی» است.
همچنین دانشجویان شرکتکننده در این پژوهش، عوامل مختلفی را به عنوان عوامل آموزشی مؤثر درناکارآمدی علوم انسانی معرفی کردند.
عدم ارتباط بین نهاد علم و جامعه، تقدم عرضه بر تقاضا (متناسب نبودن سرفصلهای مصوب در حوزه علوم انسانی با مسائل روز کشور و برنامهریزیهای کلان کشور)، نبود تعاملات فکری در محیط کلاس، حاکم بودن فضای خشک و بیروح در محیط آموزشی و ... از جمله این عوامل به شمار می روند.
پژوهشگران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی؛ سربازان خط مقدم پژوهش
یحیی فوزی (معاون سابق پژوهشی و تحصیلات تکمیلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) نیز معتقد است که مسائل و مشکلات مرتبط با پژوهش در کشور و پژوهشگاه علوم انسانی را میتوان درسه سطح مورد بحث قرار داد.
سطح اول، مسائل مرتبط با کارگزاران پژوهش است، یعنی مسائل مرتبط با پژوهشگران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کارشناسان پژوهش که سربازان خط مقدم پژوهش در کشورند و نقش کلیدی را در پیشبرد کیفیت و کمیت پژوهش به عهده دارند.
سطح دوم، سطح ساختارها و نُرمها (ضوابط) و آییننامههای پژوهشیست که ریل و مسیر پژوهش و جهتگیریها را تعیین و هدایت میکنند. سطح سوم، گفتمانها و رویکردهاست که نوع نگرش به بنیادهای پژوهش را مشخص میکنند.
مرز میان پژوهش با پژوهش نما را باید مشخص کرد
به واقع باید گفت که در جامعه ایرانی با پژوهش به معنای حقیقی مواجه نیستیم و به ندرت کارهایی که درخور نام پژوهش است را میبینیم. بنابراین این مسأله نیاز به تحلیل و آسیب شناسی دارد.
باید میان پژوهش و فرایند پژوهش نما فرق بگذاریم. باید گفت که برخی پژوهشها در واقع پژوهش هستند و برخی پژوهش نما هستند که در ظاهر همچون یک پژوهش هستند ولی در واقع امر چیزی از آنها خارج نمیشود.
ما نیز خیلی از اوقات به سمت کارهای پژوهش نما رفتهایم که مشکل جدی ایجاد کرده و انرژی انسانی و مالی و همه تواناییهای مالی و جانی را از بین برده است.
باید گفت که پژوهش واقعی ویژگیهایی دارد که اگر هر کدام رعایت نشود مشکلاتی را ایجاد می کند و آن را از واقعیت قضیه فاصله میدهد.
انتهای پیام/