بازخوانی اثرات اتوماسیون و هوش مصنوعی بر مشاغل آینده

به گزارش خبرگزاری آنا، موضوع اشتغال، همواره یکی از چالشهای اساسی جوامع و سیاستمداران بوده است. اما به دنبال تغییر و تحولاتی که فناوریهای لبه دانشی از جمله هوش مصنوعی ایجاد کردهاند و تأثیرهای احتمالی که مشاغل آینده از این موج خواهند پذیرفت، اهمیت موضوع دوچندان شده است.
طبق گزارشهای مراکز تحقیقاتی مختلف از جمله مؤسسه پژوهشی IDC، هوش مصنوعی بزرگترین تحول آفرین و تغییردهنده بازی در اقتصاد جهانی است و طبق نظر بسیاری از متخصصان، یکی از روندهای مهم و اثرگذار در مشاغل آینده، دیجیتالیسازی و استفاده از رباتها و هوش مصنوعی است که موجب خودکارشدن فرایندها و خدماتی میشوند که توسط متخصصانی با دستمزد بالا ایجاد میشود بسیاری از اندیشمندان معتقدند که روند سریع هوش مصنوعی تا سالها ادامه خواهد داشت.
فناوریهای نوظهور از جمله هوش مصنوعی اثرات مختلفی بر مشاغل دارد و گسترش پارادایم جدید مبتنی بر این فناوری ها، در دو دهه گذشته، وضعیت اشتغال را در دنیای جدید دیجیتالی، متحول کرده است. در تحلیل اثر اتوماسیون و هوش مصنوعی بر بازار کار دوگانههای متعددی وجود دارد و عدهای معتقدند که توسعه این فناوریها، موجب حذف و یا کاهش برخی مشاغل و ضعیفترشدن بازار کار میشود و عدهای دیگر، باور به ایجاد مشاغل جدید دارند.
یافتههای یک پژوهش، نشان میدهد که تأثیر اتوماسیون و هوش مصنوعی بر مشاغل و بازار کار، یـک موضوع چندوجهی است و به راحتی نمیتوان در مورد شیوه اثرگذاری آن، حکم قطعی داد.
اگر اتوماسیون و هوش مصنوعی بتوانند در نهایت امکانات و ظرفیتهای اقتصادی برای نسلهای بعدی ایجاد کنند، جامعه و دولت باید به نحوی از تسهیم و تشریک منصفانه این امکانات و ظرفیتها اطمینان حاصل کنند و در صورتی که سیاستگذاران به نحو شایسته عمل نکنند، نوآوریهای فناورانه منجر به این خواهند شد که برش کیک اقتصاد حتی بیش از گذشته به شکلی نابرابر تقسیم شود
از منظر این پژوهش بسیاری از عوامل در این زمینه مؤثرند که نادیده گرفتن آنها و تعمیم نتایج پژوهشی که در منطقهای دیگر از جهان و با شرایطی متفاوت انجام شده، به ایران، راه به خطا رفتن است. حتی با همزمان شدن توسعه این فناوریها با ضعف رشد اشتغال در بازهای از زمان، نمیتوان نتیجه گرفت که لزوماً ارتباط معناداری بین این دو باشد، همانطور که در ایالات متحده و بسیاری از دیگر کشورها شاخص بهرهوری در میان سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ به طور بیسابقهای نرخ رشد پایینی داشت و ضعف رشد اشتغال ناشی از ضعف رشد اقتصادی بود و نه از میان رفتن شغلها بواسطه فناوری.
از جمله عوامل دیگری که در این پژوهش به آنها اشاره شد که به عنوان عوامل مداخلهگر، در تحلیل اثر هوش مصنوعی و اتوماسیون بر مشاغل، توجه به آنها حائز اهمیت است، میتوان به موقعیت جغرافیایی کشور یا منطقه مورد بررسی، نوع وظایف و مشاغل، سطح دستمزدها، جنسیت نیروی کار، سطح مهارت و تحصیلات، افق زمانی مورد بررسی، روند سالخوردگی و نوع صنعت و بخش، اشاره کرد.
اما فارغ از این ظرافتها، توجه به این نکته نیز ضروری است که اگر اتوماسیون و هوش مصنوعی بتوانند در نهایت امکانات و ظرفیتهای اقتصادی برای نسلهای بعدی ایجاد کنند، جامعه و دولت باید به نحوی از تسهیم و تشریک منصفانه این امکانات و ظرفیت ها اطمینان حاصل کنند و در صورتی که سیاستگذاران به نحو شایسته عمل نکنند، نوآوریهای فناورانه منجر به این خواهند شد که برش کیک اقتصاد حتی بیش از گذشته به شکلی نابرابر تقسیم شود.
در پایان، توجه به این نکته ضروری است که پیشرفتهای فناورانه به سرعت در حال بر هم زدن نسبت وظایف میان انسانها و ماشین هستند و بازارهای جهانی کار در حال سپری کردن تحولات عمدهای هستند. در صورتی که مدیریت این تحولات عاقلانه باشد، آثار آن بر اشتغال مثبت خواهد بود. در غیر این صورت، اتوماسیون مشاغل تنها باعث افزایش شکافهای مهارتی، نابرابری و قطبش بیشتر مشاغل خواهد شد.
انتهای پیام/