دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
03 تير 1403 - 00:02

نتانیاهو و انتخاب‌های دشوار/ سناریوی رژیم صهیونیستی برای برون‎‌رفت از مخمصه چیست؟

نتانیاهو و انتخاب‌های دشوار  سناریوی رژیم صهیونیستی برای برون‎‌رفت از مخمصه چیست؟
بیش از هشت ماه از جنگ غزه می‌گذرد و رژیم صهیونیستی علاوه بر ناکامی در جبهه جنوب از سمت شمال هم با حزب‌الله دست‎‌به‌گریبان است حال‌آنکه به امید خلاصی از این شرایط بحران‌زده سناریوهای مختلفی می‌چیند که مصداق انتخاب بین بد و بدتر است.
کد خبر : 918413

گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا- عماد نجار؛ تا پیش از عملیات طوفان الاقصی، رسم بر این بود که برای تحلیل و بررسی یک موضوع سیاسی در سطح منطقه و یا در محور مقاومت، اوضاع نسبی جهان و سپس منطقه‌ای را مطالعه کنیم و بعد به واکاوی رخداد مورد نظر بپردازیم؛ اما اکنون نحوه تحلیل مسائل تغییر کرده است و باید ابتدا شرایط مناطق و محله‌های باریکه غزه را مطالعه کنیم و سپس میزان خسارات روز گذشته که به رژیم صهیونیستی واردشده را تخمین بزنیم و آنگاه پیشنهادات دوطرف را برای آتش‌بس که در دستان قطر و مصر گردش دارد بسنجیم.

در پایان هم باید آخرین موضع‌گیری دقیق جمهوری اسلامی ایران را در قبال موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی استخراج کنیم تا بتوانیم یک تحلیل مناسب از موضوع داشته باشیم.

در موقعیت فعلی، شرایط رژیم صهیونیستی ناامیدکننده است و شامل ناکامی‌هایی از این قبیل است: عدم موفقیت در عرصه‌های میدانی، تلفات انسانی، خسارات مادی و معنوی بالا، ادامه حملات راکتی مقاومت فلسطین به سرزمین‌های اشغالی، تداوم اسیرگیری مقاومت، ورود نیرو‌های مقاومت به مرز‌های ۱۹۴۸، کمین‌های متعدد نیرو‌های مقاومت، ارتباط زنجیره‌وار نیرو‌های مقاومت در اقصی نقاط غزه با فرماندهی سنوار، احیای مقر‌های نظامی مقاومت در میان خرابه‌ها، عدم آزادسازی اسرا و پایداری مقاومت بر شروط خود، اوج‌گیری اختلافات داخلی در رژیم صهیونیستی، بحران‌های نظامی و امنیتی بی‌شمار در سراسر اسرائیل، کابینه زلزله‌زده و سست، خیابان‌های مملو از معترضین در همه شهر‌های اسرائیل و عدم اقبال عمومی در کل کره خاکی حتی در کشور‌های هم‌پیمان با اسرائیل.

در کنار این مشکلات بی‌شمار رژیم صهیونیستی و بعد از باتلاق عمیق و سخت غزه یک بحران جدی دیگری هم وجود دارد که صهیونیست‌ها را به یک سردرگمی شدید فرو برده و آن قدرت بزرگی به نام حزب‌الله لبنان در مرز‌های شمالی سرزمین‌های اشغالی است- بحرانی که عمق چهل کیلومتری اسرائیل را به‌راحتی هدف قرار داده و نوار مرزی خالی از سکنه در شمال سرزمین‌های اشغالی ایجاد کرده است تا جایی که دیگر هیچ صهیونیستی حاضر به بازگشت به شهرک‌های شمالی نیست و سید مقاومت اعلام کرده که حزب‌الله تعیین می‌کند چه زمانی صهیونیست‌ها حق بازگشت به مناطق شمالی رادارند.

شاید مثال گندیده بودن هسته داخلی و پوسته بیرونی اسرائیل در این شرایط برازنده کل رژیم صهیونیستی باشد و مفهوم کلی را به‌طور ملموس و واقعی به مخاطب القا کند. هم‌اکنون سرزمین‌های اشغالی به یک میدان تیر تمرینی برای نیرو‌های حزب‌الله لبنان تبدیل شده است که ارتش ناکارآمد اسرائیل حتی توان پاسخگویی متناسب را هم ندارد.

طبیعی است در این شرایط بحران‌زده، اسرائیل برای کنترل زوال و جلوگیری از متلاشی شدن شیرازه‌های پوسیده کتاب عتیق صهیونیستی، سناریو‌های مختلفی را مورد بررسی قرار دهد:

*سناریوی اول پایان جنگ و خاتمه دادن به کشتارغیرنظامیان غزه به همراه آتش‌بسی نسبتاً پایدار است و پس‌ازآن برای خلاصی از تهدید حزب‌الله، جبهه شمال را نیز به سمت آرامش سوق می‌دهند تا آوارگان صهیونیست را نیز به مناطق تخلیه‌شده در مرز لبنان بازگردانند.

اما با توجه به عدم دستیابی صهیونیست‌ها به هیچ‌کدام از اهداف از پیش تعیین‌شده خود، حصول نتیجه از روش فوق هزینه‌های سیاسی بسیار وخیمی در داخل رژیم صهیونیستی خواهد داشت و البته نباید فراموش کرد که رسیدن به آتش‌بس با مقاومت فلسطین نیز راهی بس دشوار در پیش روی مقامات اسرائیل نهاده است و در صورت قبول شروط حماس، مقاومت معنی حقیقی شکست را به طعم صهیونیست‌ها و هم‌پیمانانش چشانده است.

*سناریوی بعدی نیز توافق و آتش‌بس با حماس و در سریع‌ترین زمان ممکن اقدام نظامی علیه حزب‌الله در شمال است. این طرح هم در بهترین رویاپردازی‌ها منجر به شکستی مفتضحانه‌تر از طوفان الاقصی خواهد شد. ما با ارتشی روبرو هستیم که توان مقابله جدی و نابودی مقاومت تحت محاصره غزه را نداشت پس بسیار ساده‌اندیش باید باشیم که پیروزی او را در برابر حزب‌الله لبنان متصور شویم.

مقاومت لبنان در همه ابعاد رتبه بالاتری را از مقاومت فلسطین در اختیار دارد مخصوصاً با در نظر گرفتن محاصره هجده‌ساله باریکه غزه توسط رژیم کودک کش اسرائیل.

*طرح دیگری که صهیونیست‌ها موردبررسی قرار می‌دهند، ایجاد وحدت در داخل اسرائیل با تمام توان نظامی و استفاده از بالاترین حد از کمک‌های غربی، پایان سریع حمله به رفح و ارتکاب کشتار جمعی و گروهی در یک یا دو منطقه نوار غزه و هم‌زمان شروع حمله به حزب‌الله و وارد آوردن ضربه نهایی به جنوب لبنان است.

در این طرح رژیم اشغالگر قدس در سه منطقه مهم حضور خود را تداوم می‌بخشد و پروژه آتش‌بس نیز مردود خواهد بود. اما آیا این طرح به همین سادگی قابل‌اجرا است؟

در اینجا بهتر است، به بررسی موانع طرح آخر بپردازیم:

اول اینکه پایان عملیات در رفح یعنی قبول شکست اسرائیل در این جبهه حال‌آنکه صهیونیست‌ها بابت کشتار وحشیانه زنان و کودکان بی‌پناه و رانده‌شده به این منطقه هزینه‌های مادی و معنوی بسیار گزافی در عرصه‌های بین‌المللی پرداخت کرده‌اند تا شاید با پیروزی در این جبهه بخشی از آبروی رفته خود را احیا کنند.

دوم اینکه رژیم صهیونیستی با پایان دادن به عملیات رفح، علاوه بر تقویت روحیه نیرو‌های مقاومت باعث تثبیت کنترل این منطقه توسط حماس خواهد شد.

سوم اینکه اعمال ضربه سنگین علیه حزب‌الله عواقب بسیار سختی را برای اسرائیل در پی خواهد داشت. حزب‌الله اعلام کرده تاکنون بخش اندکی از توان نظامی خود را استفاده کرده و اخیراً نیز تجهیزات جنگی جدیدی که در راه بود را به‌طور کامل دریافت کرده است. در کنار این موارد، حضور یار و حلقه اصلی زنجیره مقاومت یعنی جمهوری اسلامی ایران را نیز در کنار نیرو‌های لبنانی نباید نادیده گرفت.

البته نباید رفتار‌های چند روز اخیر دو طرف را نیز نادیده گرفت. پس از اقدام تروریستی صهیونیست‌ها در به شهادت رساندن حاج ابوطالب در نزدیکی صور، حزب‌الله پاسخ خود به رژیم صهیونیستی را به سطح جدیدی رساند و عمق بیش از پنجاه کیلومتری سرزمین‌های اشغالی را هدف قرار داد. موشک‌باران پایگاه‌های مهم نظامی و امنیتی صهیونیست‌ها در قطاع شرقی پایگاه الراهب و آمادگی ورود نیرو از طریق زمینی به سرزمین‌های اشغالی ازجمله پاسخ‌های محکم حزب‌الله به رفتار غیرعقلانی صهیونیست‌ها بود.

از سوی دیگر، نیرو‌های مقاومت لبنان در حالی به شرایط آماده‌باش برای حمله به شمال اسرائیل درآمده‌اند که طبق مطالعات میدانی و دیداری، تاکنون خبری از اعزام نیرو‌های صهیونیست در سطحی جدی به مرز‌های شمالی صورت نگرفته و البته انجام این تغییر جبهه نیز خود تهدیدی دیگر برای اسرائیل محسوب می‌شود، زیرا عمق ۴۰ کیلومتری شمالی به‌راحتی زیر آتش سنگین مقاومت لبنان خواهد بود و خود شکستی دیگری را برای رژیم صهیونیستی رقم خواهد زد.

شخص نتانیاهو و کابینه موریانه‌زده‌اش از جناح‌های مختلف تحت‌فشار هستند. این جناح‌ها او را وسوسه می‌کنند که به دلیل عدم دستیابی به پیروزی در جبهه غزه و برای احیای آبروی ارتش اسرائیل، تهدید مرز‌های شمالی را به‌طور کامل از بین ببرد و با حزب‌الله وارد جنگ تمام‌عیار شود و در مقابل، گروهی دیگر نیز با مشاوره‌های خود، به نتانیاهو هشدار می‌دهند که تداوم جنگ در شمال و عمیق‌تر شدن نفوذ آتش لبنان عرصه را برای حیات این رژیم تنگ‌تر خواهد کرد.

با تمام این تفاسیر، مقاومت در یک حالت تدافعی و انفعالی قرار نگرفته و همواره در حال رصد دقیق دشمن و طراحی پروژه‌های جدید برای اعمال فشار‌های متوالی در جناح‌های مختلف به صهیونیست‌ها است. ازجمله این اقدامات می‌توان به سفر مقامات دیپلماتیک ایران به کشور‌های منطقه با محور‌های زیر اشاره کرد:

*اول اعلام حمایت ایران از کشور‌های منطقه و اعضای مقاومت و ممانعت از بهره‌برداری دشمن از فقدان رئیس‌جمهوری پس از شهادت آیت‌الله رئیسی و یارانشان

*دوم تأکید و پیگیری و بااهمیت دانستن نقش عراق در حمایت از مردم غزه

*سوم بررسی شرایط منطقه با دیگر اعضای مقاومت و پیش‌بینی شرایط برای احتمال وقوع جنگ فراگیر در منطقه

*چهارم توجه به ابعاد اقتصادی بین همسایگان و هم‌پیمانان مخصوصاً در اقلیم کردستان عراق 

در حال حاضر، جمهوری اسلامی در شرایط گذار از یک پیچ تند در مسیر رسیدن به قله است و انتخابات ریاست جمهوری در ایران، طوفان الاقصی، بحران جنوب لبنان، بحران اوکراین و روسیه، انتخابات آمریکا، حضور و همیاری اعضای مقاومت در برابر اسرائیل و تنش‌های نظامی با اسرائیل می‌تواند تعیین‌کننده معادلات و حاصل تحلیل معادلات باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته