اوکراین؛ جنگی که خط قرمز ندارد
گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: «اتفاقنظر» همان چیزی است که هنوز اتفاق نیفتاده است؛ نه درباره اعزام مربیان (مستشاران) نظامی به اوکراین، نه در خصوص حمله به خاک روسیه با استفاده از تسلیحات غربی و نه حتی ارائه کمک مالی به کییف.
درباره مورد آخر، خودشان (اتحادیه اروپا) میگویند که مجارستان پاشنه آشیلشان است. بوداپست با حق وتوی خود بسته کمک نظامی به اوکراین از محل «تسهیلات صلح اروپا» را به گروگان گرفته است. این بسته کمکی جمعاً ارزشی معادل ۶.۵ میلیارد یورو دارد که ۵۰۰ میلیون یورو برای بازپرداخت کمکهای نظامی کشورها به اوکراین و ۵ میلیارد یوروی مضاعف که قرار بود به بودجه تسهیلات صلح اروپایی اضافه شود را هم شامل میشود.
این بنبست میتواند توافق جدید برای استفاده از درآمدهای فوقالعاده حاصل از داراییهای توقیفشده روسیه را نیز با مشکل مواجه کند- پروژهای که به ادعای «یورونیوز» میتواند سالانه بین ۲.۵ تا ۳ میلیارد یورو درآمد داشته باشد که ۹۰ درصد آن صرف تأمین سلاح و مهمات برای اوکراین خواهد شد.
در اینجا، اگرچه مانع موجود بلند است، اما اتحادیه اروپا امید دارد که با هر ترفندی که شده، عضو یاغی را با خود همراه کند.
اما اختلاف در خصوص دو مورد دیگر یعنی «اعزام مربیان نظامی به اوکراین» و «حمله به خاک روسیه با استفاده از تسلیحات غربی» از جنس دیگری است.
اینها دو موضوع جدا هستند که بهموازات هم از سوی دو کارگروه دنبال میشود:
*کارگروه اول به ریاست «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه با برخورداری از حمایت سه کشور حوزه بالتیک (لتونی، لیتوانی، استونی) و تا حدی هم لهستان، موضوع اعزام نیروی رزمی یا مستشاری به اوکراین را دنبال میکند.
*کارگروه دوم گستردهتر است و شامل ناتو، انگلیس و شماری از اعضای درجهیک اتحادیه اروپا ازجمله آلمان و فرانسه میشود که روی موضوع حمله به خاک روسیه با استفاده از تسلیحات غربی مانور میدهند.
وقتی مسئله موازیکاری به میان میآید، بیگمان پای همپوشانی و تضاد منافع هم به بحث باز میشود. اما در اینجا به نظر میآید که ما بیشتر با تقسیمکار مواجه هستیم تا موازیکاری و درنهایت هدف هر دو کارگروه یکی است: «جوری بازی کنیم که روسیه دستمان را نخواند».
صحبت از بازدارندگی است و ما باید هر دو مسئله اعزام نیرو و استفاده از تسلیحات غربی علیه خاک روسیه را به شکل یک بسته ببینیم؛ کما اینکه بهظاهر درباره آنها اتفاقنظر وجود نداشته باشد.
حدود چهار ماه قبل، اعزام نیروی رزمی به اوکراین را برای نخستین بار مکرون مطرح کرد. در آن مقطع، آمریکا، اغلب کشورهای اروپایی و ناتو گفتند که برای اجتناب از باز شدن پای بلوک غرب به جنگ، این ایده را قبول نمیکنند.
اما، باوجود انکار شرکا، رئیس جمهور فرانسه، اصرار داشت که «بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا با رویکرد پاریس مبنی بر اعزام احتمالی نیرو به اوکراین موافق هستند». بااینحال، این ایده به اعزام نیروی مستشاری بهجای نیروی نظامی تقلیل پیدا کرد.
کییف همین دو روز پیش خبر داد که نخستین گروه از مربیان نظامی فرانسه بهزودی وارد اوکراین میشوند. وزارت دفاع فرانسه این ادعا را نه تأیید کرد نه تکذیب. اما گفت که آموزش در خاک اوکراین یکی از پروژههایی است که از زمان برپایی کنفرانس حمایت از اوکراین همواره موردبحث و رایزنی بوده است.
انکار، اصرار و طفره رفتن از تأیید یا تکذیب در موضوع اعزام نیرو به اوکراین را میتوان تلاشی برای پنهان کردن کارتهای بازی از چشم روسیه تلقی کرد.
حتی وقتی روز سهشنبه، «جوزپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که بین اعضای اتحادیه درباره اعزام مربیان نظامی به اوکراین اختلافنظر وجود دارد، سعی کرد با بیان اینکه بههرحال «وزرای دفاع اتحادیه در نشست اخیر خود درباره این موضوع بحث کردهاند»؛ اهمیت آن را در چشم رسانهها بزرگ کند.
در تکمیل این راهبرد، کارگروه دوم از تاریخ ۳ مه (۱۴ اردیبهشت) و حدود دو ماه بعدازآنکه فرانسه گزینه احتمال اعزام نیرو به اوکراین را روی میز گذاشت، با پیشقدمی انگلیس، کار خود را آغاز کرد.
در آن مقطع، «دیوید کامرون» وزیر خارجه انگلیس در اظهارنظری غیرمنتظره، گفت که بر عهده اوکراین است تصمیم بگیرد که چگونه میخواهد از سلاحهای بریتانیایی استفاده کند و پافشاری کرد که این کشور حق دارد به اهدافی در داخل خاک روسیه حمله کند.
این اظهارنظر که بلافاصله از سوی مسکو بهعنوان «یک بیانیه خیلی خطرناک» با پتانسیل تشدید تنش مستقیم ارزیابی شد تا همین چند روز پیش، که «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو آن را دوباره پیش کشید، مسکوت ماند.
استولتنبرگ میگوید اینکه به اوکراین اجازه داده نشود که از تسلیحات غرب برای حمله به اهدافی در داخل خاک روسیه استفاده شود، درست به این میماند که یک دست کییف را از پشت ببندیم.
حمله به عمق خاک روسیه با استفاده از تسلیحات غربی با این شرط که فقط سایتهای نظامی هدف گرفته شود، ذیل برچسب «حق دفاع مشروع» بلافاصله مورد تأیید سران فرانسه و آلمان قرار گرفت و در رسانهها با این چاشنی که آمریکا همچنان مخالف انجام این اقدام است، به مخاطب عرضه شد.
درحالیکه آمریکا بزرگترین تأمینکننده بودجه پیمان آتلانتیک شمالی است، دبیرکل ناتو چطور میتواند باوجود مخالفت واشینگتن چنین پیشنهاد جسورانهای را مطرح کند و درجا هم از دو قدرت اول اتحادیه اروپا جواب مثبت بگیرد؟
نمایش مخالفت آمریکا اولین نکته مبهم ماجرا است.
روز سهشنبه، در اقدامی هماهنگ، جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با اعلام عدم اجماع نظر اعضا در باب این موضوع، گفت که «حمله در دفاع از خود طبق قوانین بینالمللی و چنانچه به شیوهای مناسب انجام شود؛ اقدامی مشروع است».
او همچنین گفت «این تصمیمی است که باید بهطور مستقل اتخاذ شود و هیچکس نمیتواند تصمیم هر یک از اعضا را برای اینکه به اوکراین مجوز چنین اقدامی را بدهد، به چالش بکشد».
این دومین ابهامی است که از سوی کارگروه موافق استفاده از تسلیحات غرب در حمله به مواضع روسیه مطرح میشود:
مسکو استفاده از تسلیحات غربی برای حمله به عمق خاک خود را دخالت مستقیم کشورهای ثالث و به معنای اعلام جنگ تلقی میکند و اتحادیه اروپا در حالی موافقت با این موضوع را تصمیمی فردی و در گرو حق استقلال اعضا میداند که بسیاری از آنها در پکیجی به اسم ناتو هم عضو هستند و طبق ماده ۵ پیمان آتلانتیک شمالی، حمله روسیه به هر یک از آنها، اصل دفاع جمعی را فعال میکند.
ابهام دیگر به ادعاهای دو روز قبل مکرون برمیگردد که بعد از حمایت از اقدام تسلیحاتی اوکراین بلافاصله گفت تغییری در موضع اروپا به وجود نیامده و ما خواستار تشدید تنش نیستیم.
«اولاف شولتز» صدراعظم آلمان هم در تأیید این مطلب گفت: تا زمانی که اوکراین به شرایط ارائهشده توسط کشورهایی که سلاحها را تأمین میکنند، ازجمله ایالات متحده، و قوانین بینالمللی احترام بگذارد، اجازه دارد از خود دفاع کند. (این همان مردی است که در تاریخ ۶ خرداد، استفاده از تسلیحات آلمانی برای حمله به خاک روسیه را منع کرده بود!)
سؤال اول: وقتی روسیه با تسلیحات غربی هدف قرار میگیرد، چطور میتوانیم به قول مکرون انتظار تشدید تنش را نداشته باشیم؟
سؤال دوم: وقتی آمریکا بهعنوان اصلیترین حامی نظامی کییف مخالف استفاده از تسلیحاتش علیه روسیه است، اوکراین چطور میخواهد این کار را انجام دهد؟
ابهام در پاسخگویی به سؤال اول بهمنزله این است که بلوک غرب میخواهد خطوط قرمز نامشخص باقی بمانند.
ابهام در پاسخگویی به سؤال دوم بهمنزله این است که درنهایت آمریکا چراغ سبز عملی کردن تهدیدها را میدهد.
در همین لحظه که مشغول نگارش این مطلب هستیم، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به صورت ضمنی از باز بودن احتمال موافقت دولت جو بایدن با حملات اوکراین به خاک روسیه با استفاده از سلاحهای آمریکاییخبر داد.
او گفت که ایالات متحده آماده «تعدیل و اصلاح» موضع خود در این زمینه بر مبنای تغییر شرایط در میدان جنگ است.
اما بلافاصله در ادامه رویکرد ابهامآمیز متحدان واشینگتن افزود: ایالات متحده تاکنون اقدام به توانمندسازی یا ترغیب اوکراین برای انجام چنین حملاتی به خاک روسیه نکرده است. این اوکراینیها هستند که باید درباره نحوه دفاع از خودشان تصمیم بگیرند.
واشینگتن هم در اوضاع فعلی از تهدیدی که فقط رنگ احتمال دارد سخن میگوید و نشان دادن چراغ سبز به اوکراین برای حمله به خاک روسیه با استفاده از تسلیحات آمریکایی را به اماواگرها و شرایط میدانی گره میزند.
در طرف مقابل، «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه هم بهنوبه خود یک سؤال جدید مطرح میکند و توپ را به زمین طرف مقابل میاندازد. پرسش او این است: «تشدید مداوم تنش میتواند عواقب جدی در بر داشته باشد. حال اگر این پیامدهای جدی در اروپا رخ دهد، آنوقت با توجه به برابری ما در تسلیحات استراتژیک [هستهای]، ایالات متحده چگونه پاسخ خواهد داد؟ سخت است پاسخ این سؤال را بگوییم، اما آیا آنها خواهان جنگ جهانی هستند؟»
بعد او خطاب به اعضای اروپایی ناتو که کشورهای کوچکی هستند، هشدار میدهد که «باید از بازیای که انجام میدهند آگاه باشند، زیرا آنها دارای وسعت سرزمینی کوچک و جمعیت بسیار متراکم هستند. این عاملی است که باید قبل از صحبت در مورد حمله به عمق خاک روسیه در نظر داشته باشند.»
خط قرمزها مبهماند، تهدیدها متناقض و تجربه نشان میدهد که در چنین شرایطی طرفها به همان اندازه که دست به اسلحه هستند، پای رفتن به سمت میز مذاکره را هم دارند.
به قول پوتین، روسیه هرگز از مذاکره امتناع نکرده و همچنان آماده ادامه روند مذاکرات در مورد اوکراین است. حتی چندی پیش، «رویترز» به نقل از منابع آگاه نوشت که «پوتین آماده است به سرزمینی که اکنون در اختیار دارد راضی شود و درگیری را در خط مقدم فعلی متوقف کند، هرچند اگر کییف و غرب پاسخی ندهند او به جنگ ادامه خواهد داد.»
سوئیس در ماه ژوئن میزبان نشستی با موضوع صلح اوکراین است- نشستی که ظاهراً «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا به دلیل مشغله انتخاباتی از آن غایب است و چین بهعنوان دیگر میهمان مهم آن، پیغام فرستاده «پکن از کنفرانس صلحی حمایت میکند که توسط مسکو و کییف به رسمیت شناخته شود». اما تا این لحظه مسکو نظر مساعدی نسبت به کنفرانس سوئیس ندارد و در آن چشماندازی برای حلوفصل مناقشه نمیبیند.
بااینحال، «بلومبرگ» گزارش داده که اتحادیه اروپا امیدوار است که از کنفرانس سوئیس به نشست دیگری در تابستان امسال برسد که با میزبانی عربستان و مشارکت هیئتی از روسیه برگزار خواهد شد. البته در مقطع فعلی، کاخ کرملین چنین برنامهریزی را رد کرده است.
تعلل غرب برای بازتسلیح کییف، موازنه میدانی را به نفع روسیه تغییر داده تا آنجا که اوکراین در بهترین حالت ممکن، تا انتهای ۲۰۲۴ فقط میتواند شرایط موجود را حفظ کند و امیدی به بازگرداندن اراضی ازدسترفته ندارد.
در چشماندازی اینچنین مبهم، توسعه دامنه تنش، حفظ شرایط موجود و حتی مذاکره میتوانند گزینههای محتمل باشند.
انتهای پیام/