تفکر خلاق هوش مصنوعی؛ آیا ماشین میتواند دست به نوآوری بزند؟
خبرگزاری علم و فناوری آنا-نوید فرخی؛ در تحقیقاتی که به تازگی انجام شده است، هوش مصنوعی (به طور خاص ChatGPT-4)، در آزمایشهایی مرتبط با خلاقیت در کنار انسان حاضر شد و در پاسخهای خود نسبت به بشر خلاقانهتر ظاهر شد. نتایج این تحقیق جدید سؤالاتی را در مورد ماهیت خلاقیت و نقش هوش مصنوعی در کارهای خلاقانه مطرح میکند.
خلاقیت به عنوان یک ویژگی مشخص انسانی شناخته میشود. بسیاری آن را نمادی از توانایی ایجاد ایدهها، راهحلها و آفرینشهای جدید و قابلیت ارتباط بین ایدهها و ارائه راهحلهای منحصر به فرد میدانند. نتایج مطالعات جدید اما نشان میدهد که هوش مصنوعی ظرفیت خلاقیتی بالاتر از حد تصور دارد. در این تحقیق تفکر واگرا که یکی از جنبههای کلیدی خلاقیت است مورد اندازهگیری قرار گرفت. عملکرد GPT-4 در این مورد فقط اینگونه نبود که حجم زیادی پاسخ تولید کند، بلکه اصالت و دقیق بودن پاسخهایش نیز قابل قبول بودند.
توجه به تفاوتهای خلاقیت در هوش مصنوعی و انسان نیز مهم است. چنانکه در این مطالعه مشخصشده هوش مصنوعی در تستها فاقد عاملیت بود و برای عملکرد به ورودی انسان وابستگی داشت. به عبارت دیگر پارامترهای تعیینشده از طریق برنامه نویسی و دادههای تغذیهشده در عملکرد آن نقش کلیدی داشتند. در مقابل خلاقیت انسان از طریق آگاهی، احساسات، تجربیات و تفسیر ذهنی اش هدایت میشد، عناصری که هوش مصنوعی نمیتوانست مشابه آن را تکرار کند.
ما فقط خلاق نیستیم. ما همچنین از نظر احساسی پاسخگو هستیم و قادر به درک زیرمتن و لایههای ظریف تجربه انسانی هستیم. خلاقیت ما فقط تولید چیزی جدید نیست و اغلب تؤام با انتقال معنا، برانگیختن احساسات، یا بیان یک دیدگاه است.
خلاقیت هوش مصنوعی اگرچه چشمگیر بود و در این تردیدی نیست، اما فاقد لایههای عمق احساسی و تجربه شخصی بود. علت این امر این است که "خلاقیت" آن محصول الگوریتمها و پردازش دادهها است، نه تجربه زیسته یا بینش احساسی.
این مطالعه همچنین نشان میدهد که پاسخهای هوش مصنوعی برای «مناسب بودن» ارزیابی نشدهاند که تفاوت کلیدی دیگری را نشان میدهد. انسانها ذاتاً زمینه و مناسب بودن اظهارات خود را در نظر میگیرند، در حالی که هوش مصنوعی این تشخیص را ندارد مگر اینکه به طور خاص برای انجام این کار برنامهریزی شده باشد.
با وجود این تفاوتها، ظرفیت هوش مصنوعی در زمینههای خلاقانه غیرقابل انکار است که به عبارت دیگر آن را ابزاری عالی برای الهامبخشی میسازد. این فناوری میتواند مسیرهایی خلاقانه را پیش روی ما بگذارد و ایدههای زیادی بدهد که احتمالاً فراتر از خروجی یک جلسه طوفان فکری صرفاً انسانی است. هوش مصنوعی میتواند الهامبخش خلاقیت در انسان باشد و مانند شریکی عمل کند که مرزهای اندیشه مبتکرانه را پیش ببرد.
با این حال مشارکت ماشین را نباید معادل با ارزش خلاقیت در انسان فرض کرد. عمق احساس، نظرات شخصی و درک زمینهای که انسانها دارند، غیر قابل جایگزینی است. هوش مصنوعی میتواند ایدههای زیادی تولید کند، اما این به انسان بستگی دارد که به آنها معنا ببخشد.
نقش هوش مصنوعی در زمینه خلاقیت اما به گونهای است که ما را بر آن میدارد تا در مورد آنچه به عنوان کار خلاق میشناسیم تجدید نظر کنیم. باید در کنار تازگی و اصالت ایده جایی برای عمق احساسی و تجربی پشت آن قائل بود. لزوم بازتعریف معنای خلافیت با گستردگی بیشتر هوش مصنوعی و ورودش در زمینههای خلاقانه بیش از پیش حس میشود. در حالی که هوش مصنوعی ظرفیت خلاقیت دارد اما جایگزینی برای خلاقیت انسان نیست،هر چند آن را باید به عنوان یک ابزار ارزشمند در فرآیند خلاقیت قلمداد کرد. حتی زمانی که از امکانات هیجانانگیز هوش مصنوعی بهره میبریم، نمی توانیم از احساسات و تجربه انسانی به سادگی عبور کنیم. ازاینرو آینده خلاقیت در رابطه همزیستی بین انسان و ماشین نهفته است و انتظار میرود از نقاط قوت هر دو برای پیش بردن مرزهای نوآوری استفاده شود.
انتهای پیام/