دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
10 بهمن 1402 - 16:02
در یک پژوهش بررسی شد؛

غلبه بازار بر قلمرو زیبایی، حقیقت و اخلاق

غلبه بازار بر قلمرو زیبایی، حقیقت و اخلاق
آرش حیدری در همایش «مسئولیت اجتماعی علم و نقش انجمن‌های علمی» مقاله‌ای با عنوان «زیبایی‌شناسی و مصرف: گفتاری درباره نسبت حیات اجتماعی و زیبایی» ارائه کرد که در این گزارش چکیده‌ای از آن ارائه می‌شود.
کد خبر : 893928

به گزارش خبرنگار گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناروی آنا، در کتاب جامعه شناسی مصرف آمده است که با وجود اینکه مصرف امری مختص جوامع انسانی است؛ اما فقط در قرن اخیر است که حقیقتا در یک مقیاس بزرگ به عنوان یکی از ویژگی‌های بنیادین و نه تنها پدیده‌ای، جامعه ظهور کرده است. هرجا که تولید برای امرار معاش باشد، مصرف برای معاش نیز وجود خواهد داشت: تمام آنچه که تولید شده است بدون باقیمانده مصرف شده، و اقلامی نظیر غذا و پوشاک اساسا چیزهایی کاربردی و عادی به نظر خواهند رسید.

در هر صورت، بعید به نظر می‌رسد که چنین جامعه حداقلی‌ای تحت چیزی به جز شرایط استثنایی به وجود آمده باشد. در کل، تولید دلالت بر چیزی بیش از امرار معاش دارد و در جوامع طبقاتی پرسش از مازادی که قرار بوده است توزیع شود، تا حدودی سوال منازعه آمیزی است و...همانگونه که در سطرهای پیشین آمده جامعه شناسی مصرف عمری کوتاه دارد و ادبیات نظری آن نیز به تازگی شکل گرفته است.

«جامعه­ شناسی مصرف»، رابطه­ بین تولید و مصرف در جوامع سرمایه‌­داری متأخر و کاوش در جهان­‌های گوناگون معنایی که مصرف کننده­‌های معاصر در آنها زندگی می­‌کنند، از موضوعاتی هستند که پایه‌های نظری ادبیات موضوع را شکل می‌دهند.

نگاهی به سیر تاریخ نشان می‌دهد نظریه‌های مرتبط با «زیبایی‌شناسی» عمری به درازای تاریخ اندیشه دارد. از دوران افلاطون و یونان باستان بحث درباره چیستی زیبایی وجود داشته است و «زیبایی‌شناسی» نیز در قرن ۱۸ در اندیشه‌های بومگارتن مطرح شد و در ادامه با کانت و فلاسفه معاصر به اوج رسید. با این همه در دنیای امروز «مصرف» و بازار بر همه چیز سایه افکنده است.

بازار فکر و اندیشه و کنش مردم را شکل می‌دهد و حتی زیبایی‌شناسی خاص خودش را می‌آفریند، از این روست که در جهان معاصر همه چیز ذیل سایه بازار و سرمایه صورتبندی و تعریف می‌شود. 

* زیبایی‌شناسی و مصرف: گفتاری درباره نسبت حیات اجتماعی و زیبایی

آرش حیدری (مدرس دانشگاه و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علم و فرهنگ) در همایش «مسئولیت اجتماعی علم و نقش انجمن‌های علمی» مقاله‌ای ارائه کرده است با عنوان «زیبایی‌شناسی و مصرف: گفتاری درباره نسبت حیات اجتماعی و زیبایی» که در ادامه چکیده‌ای از آن ارائه می‌شود.

حیدری در چکیده این پژوهش با اشاره به نظریات کانت درباب زیبایی و والایی نوشت: مواجهه با زیبایی و مصرف زیبایی دو مقولۀ جدا از هم هستند که امیال یکسانی را ارضا نمی‌کنند. امانوئل کانت در تمایزی که میان امر مطلوب و امر زیبا برقرار می‌کند، مسیر تمایز کالا از امر هنری را هموار می‌کند.

* میل به زیبایی

از منظر این پژوهشگر مواجهه با زیبایی از منظری کانتی لزوماً در خدمت برآوردن یک علاقه مشخص مصرفی نیست، بلکه میلی دیگر را در سطحی دیگر ارضا می‌کند، میل به زیبایی را که هم‌ارز میل به خوبی و میل به حقیقت است.

فهم این نسبت در توسعه‌های بعدی که در جامعه‌شناسی صورت می‌گیرد (با تحلیل ذائقه‌ها) تلاش دارد که نشان دهد که مصرف هنری فرایندی است که در جهت کسب پرستیژ عمل می‌کند و در وهلۀ نهایی محصولی ساختاری است، پیر بوردیو سردمدار چنین تحلیلی است.

غلبه بازار بر قلمرو زیبایی، حقیقت و اخلاق

حیدری در این پژوهش با نظر به این دو لحظه فلسفی و جامعه‌شناختی تلاش می‌کند از یک‌سو با تمایزی که میان امر زیبا و امر مطلوب برقرار می‌کند، دریافت زیبایی را از مصرف زیبایی و دریافت مفهومی متمایز کند تا بتواند از قلمرو زیبایی همچون قلم‌رویی دارای استقلال نسبی از قلمرو بازار سخن بگوید.

* فقر تجربه در مواجهه با زیبایی‌شناختی

نویسنده در گام دوم تالش می‌کند که نشان دهد غلبه منطق بازار بر قلمرو هنر و زیبایی‌شناسی چگونه به‌نوعی فقر تجربه در مواجهه زیبایی‌شناختی با جهان منجر خواهد شد و از پیامد‌های این فقر تجربه سخن می‌گوید.

حیدری در وهله نهایی تلاش می‌کند که نشان دهد برآمدن طبقات نوپدیدی که محصولات اقتصاد سیاسی‌اند چگونه با تهاجم نظام‌مند به قلمرو هنر و زیبایی‌شناسی جهت کسب پرستیژ حیات هنری، اخلاقی و مفهومی را به قلم‌رویی کالایی و قابل‌خرید و فروش تبدیل می‌کنند.

از این روی برای پژوهشگر مقاله «زیبایی‌شناسی و مصرف ...» تمایز میان امر پاپ و امر مبتذل محوریت دارد.

*  امر مبتذل محصول کالایی‌سازی

ازنظر حیدری زیبایی می‌تواند در قلمرو عمومی و در حیات اجتماعی و فرهنگ‌عامه ببالد (مانند هنر فولکلوریک)، اما امر مبتذل محصولی یکسر کالایی است که درنتیجه غلبه بازار بر قلمرو زیبایی، حقیقت و اخلاق ظاهر می‌شود و باید همچون نیرویی ضداجتماعی تحلیل شود.

ازاین‌رو تمایز امر والا و امر پست لزوماً نمی‌تواند میل به زیبایی و خلق زیبایی را در لایه‌های مختلف اجتماعی توضیح دهد. ازنظر حیدری با برجسته‌سازی تمایز میان امر پاپ و امر مبتذل است که می‌توان خلق و مواجهه با زیبایی را دموکراتیک کرد و آن را همچون توانشی در حوزه عمومی مورد تحلیل قرار داد که لزوماً از منطق والا-پست تبعیت نمی‌کند.

در نهایت اینکه پژوهشگر در این تحلیل با تحلیل‌های پسامدرن و نتایج آنها برای حیات اجتماعی مرزبندی ایجاد کرده است و در عین دفاع از نسبت زیبایی و حوزه عمومی، سیاست‌های کالایی سازی در قلمرو زیبایی‌شناسی که ضد حوزه عمومی است را مورد ارزیابی انتقادی قرار داده و خاستگاه‌های این سیاست‌ها را موردبررسی قرار داده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب