دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

احمد خرم: دهک بالای جامعه به خاطر یارانه رای به روحانی را پس نمی‌گیرد

خرم چالش اصلی روحانی را در اقتصاد می‌داند و راه‌حل آن را در کابینه می‌بیند و معتقد است ناهماهنگی در تیم اقتصادی روحانی سبب شده است تا دولت در تشخیص مشکلات کمی گیج باشد و نداند در شرایط کنونی اولویت‌ها کجاست.
کد خبر : 78560

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه اعتماد نوشت: اگرچه قرار بود محور این گفت‌وگو موضوعات سیاسی باشد اما وقتی صحبت از چالش‌های پیش روی دولت روحانی می‌شود «اقتصاد» پررنگ‌تر از سیاست می‌شود. به ویژه که وزیر راه دولت اصلاحات طرف سخن باشد و بخواهد، مشکلات یک سال باقی مانده دولت حسن روحانی را تحلیل کند.


خرم چالش اصلی روحانی را در اقتصاد می‌داند و راه‌حل آن را در کابینه می‌بیند و معتقد است ناهماهنگی در تیم اقتصادی روحانی سبب شده است تا دولت در تشخیص مشکلات کمی گیج باشد و نداند در شرایط کنونی اولویت‌ها کجاست. به بیان دیگر برای دولت سوال این است: تورم یا رکود، مساله این است ! وزیر راه دولت اصلاحات معتقد است مردم می‌توانند تورم را تحمل کنند ولی در برابر رکورد کم‌تحمل‌تر و کم‌صبرتر هستند و راه را تنها در پرداخت وام می‌داند. خرم می‌گوید دولت روحانی در تصمیم‌گیری کند است و ضربه‌هایی که می‌خورد از همین امر ناشی می‌شود و اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند در خرداد ٩٦ روحانی با دشورای‌هایی روبه‌رو خواهد شد. مشروح گفت‌وگوی اعتماد با احمد خرم را در ادامه بخوانید.



مهم‌ترین چالش دولت حسن روحانی در سال جاری را چه می‌دانید؟
به عقیده من مهم‌ترین مشکل دولت حسن روحانی ناهماهنگی میان تیم اقتصادی دولت است. در این تیم برخی معتقدند که مشکل اول کشور رکود است و برخی دیگر معتقدند تورم است. در واقع در تیم اقتصادی هماهنگی در مورد مشکل کشور وجود ندارد تا دولت به طور کامل روی معضل اصلی متمرکز شود و آن را حل کند. به بیان دیگر دولت در این مورد دچار سردرگمی است. در دو سال ابتدایی روی کار آمدن حسن روحانی، دولت توانست تورم را مهار کند اما از سوی دیگر رکود در بازار حاکم شد. حقیقت این است که اقتصاد ایران اقتصاد سالمی نیست و دارای مشکلات زیادی است و یکی از مهم‌ترین مشکلاتش همین مساله‌ای است که دولت روحانی با آن روبه‌رو شده، یعنی تورم که پایین می‌آید رکود حاکم می‌شود و زمانی که برنامه‌های ضد رکود در دستور کار قرار می‌گیرد و بازار از رکود خارج می‌شود تورم بالا می‌رود و این معادله همیشه برقرار است. اما باید پذیرفت که اقتصادی پا می‌گیرد و شکوفا می‌شود که در آن رکود حاکم نشود.
یعنی شما معتقدید دولت باید بحث مهار تورم را رها کرده و به فکر خروج از رکود باشد؟
نه به این معنی که به طور کلی مهار تورم را رها کرد. بحث اینجاست که می‌شود گاهی سه یا چهار درصد تورم را خرید و بازار را از رکود خارج کرد. در واقع جامعه و مردم طاقت تحمل چهار درصد تورم را دارد اما تحمل رکورد بازار را ندارد. در واقع وجود درصد کمی از تورم ضربه‌ای به معیشت مردم نمی‌زند اما وجود رکود به طور مستقیم بر کیفیت زندگی مردم تاثیرگذار است.
با وجود این ناهماهنگی که به آن اشاره کردید فکر می‌کنید دولت در نهایت چه خواهد کرد؟
به نظر من دولت امروز به این نتیجه رسیده که معضل اول کشور رکود بازار است نه تورم.
در چنین شرایطی فکر می‌کنید بهترین راه برای مبارزه با رکود چه می‌تواند باشد و در واقع دولت با اتخاذ چه سیاستی می‌تواند اقتصاد را از رکود خارج کند؟
در درجه اول سیستم بانکی نباید انقباضی برخورد کند و به واحدهای تولیدی که سرمایه در گردش ندارند وام پرداخت کند. وقتی تولید در کشور افزایش پیدا کند در کنارش نقدینگی افزایش یابد نمی‌تواند تورم‌زا باشد. به بیان دیگر افزایش نقدینگی به شرط تولید تورم‌زا نخواهد بود. بنابراین دولت باید از سیاست‌های انقباضی عبور کند.
اما بانک‌ها می‌گویند بدهی‌های‌شان وصول نشده است. در واقع وام‌هایی که پیش از این داده شده یا معوقه است یا تمدید شده است و به نوعی سرمایه‌های بانک‌ها دیگر در چرخه نیست و حبس شده است.
این حرف درست است اما باید اقداماتی کرد تا از این وضعیت خارج شد. فضای پسابرجام می‌تواند به خارج شدن از این وضعیت کمک کند. فروش نفت که به حالت عادی برگردد و سرمایه وارد کشور شود می‌توان کارهای مثبتی کرد. تنها راه خروج از رکود پرداخت وام است. اینکه بانک‌ها بیایند بگویند چون وام‌های معوقه یا تمدید شده دارند و به این بهانه به واحدهای تولیدی وام ندهد در واقع تیر خلاص را به صنعت و تولید کشور زده است. در چنین شرایطی صنعت نابود می‌شود و بانک هم هرگز به پولش نخواهد رسید. اما اگر پرداخت وام در دستور قرار گیرد واحدهای تولیدی و صنعتی سرپا می‌شوند و سرمایه‌های‌شان وارد چرخه اقتصادی شده، رکود از بازار خارج می‌شود و در نهایت بانک‌ها هم به تمامی بدهی‌های‌شان خواهند رسید. در واقع اقتصاد ایران امروز نیاز به یک شوک دارد.
به طور مثال این شوک چه می‌تواند باشد؟
دولت می‌تواند برخی از کارها را ضربتی انجام دهد. به نظر من فعال کردن پروژه مسکن مهر می‌تواند بخشی از آن شوک را ایجاد کند. در واقع پروژه مسکن مهر یک پروژه تولیدی است و می‌تواند واحدهای زیادی را فعال کند. شاید بسیاری بگویند مسکن مهر مشکلات زیادی دارد که حرف درستی است اما دولت می‌تواند پروژه مسکن مهر را در عین فعال‌سازی اصلاح کند تا تبدیل به یک طرح قابل استفاده و مفید شود. شوک دیگر می‌تواند در نوسازی ناوگان باری کشور باشد. نوسازی سبب می‌شود واحدهای تولیدی راه بیفتد و دست تولید‌کننده و مردم برای خرید کالا پر شود. اما به طور کلی مهم‌ترین شوکی که می‌تواند در این شرایط وضعیت اقتصاد ایران را تکان دهد، شوک در بازار مسکن است. در کشور ما به طور متوسط سالی ٥٠٠ هزار مسکن باید ساخته شود. بسیاری از طبقات جامعه هم توان خرید کامل مسکن را ندارند. در این شرایط دولت باید بسته‌های وامی با شرایط مختلف را تعبیه کند و در اختیار مردم بگذارد تا آنها هم این وام‌ها را در بازار مسکن خرج کنند. در واقع پولی که دولت به شکل وام به مردم داده است وارد چرخه اقتصادی می‌شود و رکود را کاهش می‌دهد. این موضوع حتی در امریکا هم وجود دارد. بانک‌های امریکا وام‌های مختلفی برای مسکن پرداخت می‌کنند. حتی برای سازنده‌های خانه همچنین وام‌دهی‌ای وجود دارد. منتها در امریکا قوانینی را وضع کرده‌اند. به طور مثال اگر ساخت یک خانه یک سال طول کشید بعد از یک سال اگر فردی که خانه ساخته آن را نفروشد یا اجاره ندهد باید مالیات سنگینی را پرداخت کند. در کشور اما چنین نیست. خانه را می‌سازند و اگر قیمت کمی پایین باشد نمی‌فروشند و خانه خالی می‌ماند. در واقع در امریکا کاری کردند که مسکن تبدیل به یک کالای مصرفی شود نه یک سرمایه. ما هم می‌توانیم در ایران از این تجربه استفاده کنیم و چنین طرح‌هایی را پیاده کنیم.
در سال آینده یارانه ٢٤ میلیون نفر حذف خواهد شد. فکر می‌کنید این اقدام می‌تواند در بدنه و پایگاه اجتماعی دولت روحانی تاثیرگذار باشد و حسن روحانی را در انتخابات سال ٩٦ دچار مشکل کند؟
نه، من بعید می‌دانم این مساله تاثیر چندانی در سبد رای حسن روحانی داشته باشد. در هر صورت یارانه افرادی حذف می‌شود که از طبقه متوسط و بالای جامعه هستند. این بخش از جامعه به خاطر ٤٠ هزار تومان بعید است که تصمیم بگیرد در انتخابات از حسن روحانی حمایت نکند. در واقع بخشی از پایگاه اجتماعی حسن روحانی در همین طبقات وجود دارد که خواهان مطالباتی هستند که بخشی از آنها در حال تحقق است، در حقیقت برجام و نتایج ناشی از آن مهم‌ترین مطالبه این بخش از جامعه است. از سوی دیگر اگر یارانه‌هایی که حذف می‌شود طبق قانون بخشی از آنها به واحدهای صنعتی تعلق گیرد برای مردم مطلوب‌تر خواهد بود. این کار را دولت قبل باید انجام می‌داد که نداد و در اقدامی عوام‌فریبانه طوری جلوه داد که انگار مردم باید طلبکار دولت باشند. در واقع این یک نقص بود که دولت روحانی قدم اول برای برطرف کردن آن برداشته است. پرداخت یارانه نقدی هیچ کمکی به معیشت مردم نمی‌کند در واقع اگر این یارانه در واحدهای تولیدی خرج شود سود بیشتری برای کشور و مردم خواهد داشت. به عقیده من بخش بزرگی از جامعه نسبت به این موضوع آگاهی دارند و به ویژه که نتیجه چنین اقداماتی را در دولت قبل هم دیده‌اند و به راحتی مقایسه می‌کنند و متوجه هستند که چه چیزی می‌تواند برای اقتصاد کشور و البته زندگی آنها مفیدتر خواهد بود. بنابراین به نظر من دولت از این بابت نگرانی نخواهد داشت.
پاشنه آشیل دولت را در مورد پایگاه اجتماعی در چه می‌دانید؟
دولت آنجایی می‌تواند پایگاه اجتماعی‌اش را از دست بدهد که نتواند این برنامه‌ها را درست اجرا کند. مثلا اگر یارانه را قطع می‌کند آن را در جایی صرف کند که به رشد اقتصادی و بالا رفتن تولید کمک کند. فقط در چنین شرایط است که مردم می‌بینند که یارانه‌ای که وقتی به صورت نقدی در اختیارشان قرار می‌گرفت تاثیر چندانی در زندگی‌شان نداشت اما حالا تاثیرات مثبتی بر اقتصاد گذاشته و آثار آن در زندگی‌شان هویداست. اما اگر این اتفاق رخ ندهد جامعه نسبت به دولت بی‌اعتماد خواهد شد و این بزرگ‌ترین ضربه برای دولت شمرده می‌شود.
همه اینهایی که گفته شد در حوزه اقتصاد بود و مشکلات اقتصادی که دامنگیر دولت است. فکر می‌کنید در حوزه سیاست داخلی بزرگ‌ترین چالش دولت در سال جاری چه خواهد بود؟
در این مورد صحبت زیاد شده و بسیار در این مورد گفته‌اند و من نمی‌خواهم وارد جزییات شوم، اما نکات دیگری مد نظر من است که به صورت کلی چند نکته را می‌گویم. به اعتقاد من دولت باید به بخش خصوصی توجه ویژه نشان دهد. بخش خصوصی تنها در حوزه اقتصاد نیست. ما در حوزه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هم بخش خصوصی داریم که می‌تواند بار دولت را سبک کنند و به نوعی کمک حال دولت باشند. مهم‌ترین نمادهای بخش خصوصی در حوزه سیاست داخلی احزاب و سازمان‌های مردم نهاد هستند. حمایت از اینها خود مهم‌ترین قدم در راه توسعه سیاسی است. احزاب می‌توانند بخشی از بار توسعه سیاسی در کشور را بر دوش بکشند بدون اینکه هزینه‌ای برای دولت داشته باشند یا مثلا در حوزه حقوق شهرندی بخش مهمی از آن را سازمان‌های مردم نهاد می‌توانند جلو ببرند. متاسفانه دولت هیچ توجهی به این مساله ندارد با وجود اینکه این موضوع جزو شعارهای آقای روحانی در سال ٩٢ هم بوده است. حمایت از این نهادها و تشکل‌ها به خودی خود می‌تواند برخی از مشکلات سیاسی دولت را سبک کند اما دولت با بی‌توجهی به این مساله تنها بار خود را سنگین‌تر کرده و سبب شده تا نتواند بسیاری از شعارهایش در حوزه سیاست داخلی را محقق کند.
دولت مخالفین سرسختی هم دارد، مخالفینی که هم امکانات در اختیار دارند و هم مورد حمایت برخی از کانون‌های قدرت هستند. فکر می‌کنید با وجود چنین مخالفینی در یک سال باقی مانده دولت چقدر می‌تواند موفق شود تا برنامه‌هایش را پیش ببرد؟
همه این حرف‌ها درست است اما فراموش نکنیم درمورد دولت صحبت می‌کنیم. کدام دولت در ایران مخالف سرسخت نداشته است. مگر دولت اصلاحات نبود؟ به نظر من بهتر است این موضوع را از نقطه دیگری بررسی کنیم. من معتقدم دولت می‌تواند برنامه‌هایش را پیش ببرد حتی با وجود مخالفین سرسخت، هر چه باشد دولت است ابزار و امکاناتی در اختیار دارد. در حال حاضر یک معضل مهم‌ پیش روی دولت وجود دارد که مانع پیشبرد برنامه‌هایش می‌شود. در حال حاضر دولتیان ما در قبال برخی از مسائل یا سست تصمیم و کند تصمیم یا به طور کلی بلاتصمیم هستند. این موضوع بیشتر از فعالیت مخالفان می‌تواند به دولت ضربه وارد کند. تصمیمی را که می‌توان در یک ماه گرفت در دولت روحانی نزدیک به یک سال طول می‌کشد.
فکر می‌کنید دلیل این موضوع چیست؟
در یک کلام، برخوردهای دستگاه‌های نظارتی. امروز دستگاه‌های نظارتی به جای پیش‌گیری، مچگیری می‌کنند. آنقدر در تصمیم‌گیری زمان تلف می‌کنند تا خلافی صورت می‌گیرد و آن وقت مچگیری می‌کنند. در واقع با تصمیم به موقع باید از وقوع برخی اتفاق‌ها پیشگیری کرد.
اگر با چنین وضعیتی پیش برویم فکر می‌کنید در انتخابات سال ٩٦ دولت روحانی با چه وضعیتی روبه‌رو شود؟
اگر دولت در یک سال باقی مانده کابینه‌اش را کمی ترمیم نکند و از افراد با انگیزه‌تر و خوش فکر‌تری استفاده نکند و سستی در تصمیم‌گیری‌ها ادامه پیدا کند نمی‌تواند تغییر چندانی در وضعیت کشور ایجاد کند و در این صورت قطعا در انتخابات آینده دچار دشواری‌هایی خواهد شد. دولت به راحتی می‌تواند از افراد باسابقه که در دولت‌های پیشین کارنامه خوبی از خود به جای گذاشته‌اند استفاده کند. ممکن است مخالفان دولت را تحت فشار بگذارند و به بهانه‌های واهی مانع‌تراشی کنند برای حضور چنین افرادی اما دست‌کم دولت می‌تواند از تجربه آنها استفاده کند و از آنها مشورت بگیرد.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب