دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
قادری حاجت:

کارویژه‌ مهم نظام دانشگاهی تسرّی مکتب حاج قاسم سلیمانی بر حوزه‌های مختلف است

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به اینکه مکتب حاج قاسم سلیمانی را نه‌تنها باید در یک چارچوب فردی تقلیل‌ داد، گفت: یکی از کارویژه‌های نظام دانشگاهی تسرّی مکتب حاج قاسم سلیمانی بر حوزه‌های مختلف اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
کد خبر : 629157
حاج قاسم سلیمانی



به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مصطفی قادری حاجت در هفتمین پیش نشست «شهید سلیمانی، مکتب تراز تمدن نوین اسلامی» که پیش از ظهر امروز، یکشنبه ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۰ در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد، با اشاره به اینکه وقتی بحث را در رابطه با مکتب حاج قاسم سلیمانی می‌خواهیم مطرح کنیم، از یک رویکرد ژئوپلتیکی غیر ایدئولوژیک باید بهره بگیریم، خاطرنشان کرد: رویکرد فوق بنیان‌ها و چارچوب‌های ژئوپلتیکی نیز دارد. زمانی که بحث مکتب حاج قاسم سلیمانی را می‌خواهیم مطرح کنیم، ناگزیر هستیم که در یک چشم‌انداز ژئوپلتیکی - ژئواستراتژیکی بحث را مطرح کنیم تا ابعاد اثرگذاری‌اش را در وجه ژئواستراتژیک به خوبی تبیین کنیم.


وی افزود: مکتب حاج قاسم سلیمانی در واقع نه‌تنها باید در یک چارچوب فردی تقلیل‌ داد بلکه یکی از کارویژه‌های نظام دانشگاهی این خواهد بود که به عنوان تبیین‌کننده و تدوین‌کننده چارچوب این مکتب برای تسری بر حوزه‌های مختلف دیگر چه اقتصادی، چه اجتماعی و چه سیاسی دهد.


عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه در جهان سیاست قلمروهای ژئواستراتژیکی داریم که این قلمروهای ژئواستراتژیکی به دو بخش عمده برّی و بحری تقسیم می‌شوند. در کنار این قلمروها، کمربندهای شکننده را داریم که این کمربندها جایی است که همه بازیگران جهانی به دلایلی مثل انرژی یا امنیتی یا مسائلی از این دست، به آن مناطق احساس وابستگی دارند.


وی افزود: یکی از مهم‌ترین آن کمربندهای شکننده در واقع منطقه جنوب غرب آسیا است که ما از آن در ادبیاتی که می‌شنویم، جنوب غرب آسیا، غرب آسیا، خاورمیانه و غیره بحث می‌کنند. پس وقتی که بحث کمربندهای شکننده را مشاهده می‌کنیم که بازیگران مختلف متأثر از آن تجارب تاریخی‌شان، متأثر از پتانسیل‌شان، متأثر از هویت تاریخی خودشان یک ادراک ژئوپلتیکی از این مناطق را دارند و این ادراک ژئوپلتیکی در واقع سنگ بنای کُدهای ژئوپلتیکی یا نگرانی‌ها و تعلقات ژئوپلتیکی آنها را فراهم می‌کند.


قادری حاجت ادامه داد: حضور ایران در این کمربند، در این مسئله و در این منطقه مهم، ناظر بر ادراک ژئوپلتیکی است، ناظر بر آن هویت ژئوپلتیکی است و آن تعلقات و نگرانی‌های ژئوپلتیکی ما را نشان می‌دهد. هدف هر بازیگر ژئوپلتیکی در واقع می‌تواند قلمرویابی، قلمروسازی و قلمروپایی باشد. یعنی بازیگران ژئوپلتیکی متأثر از سطح قدرت‌شان یکسری از قلمروها را برای خودشان تعریف و تبیین می‌کنند.


وی افزود: در واقع شناخت الگوی فضایی قلمروهای ژئوپلتیکی، وضعیت و موقعیت ژئوپلتیکی کشور را هم می‌توانیم از آن استخراج کنیم. در بیانات مقام معظم رهبری در اوایل سال ۹۸ ایشان اشاره به‌جا و درستی داشتند به این مسئله که ما نباید مکتب حاج قاسم سلیمانی را به یک فرد تقلیل دهیم. این یک مدرسه، یک راه و یک راهبرد است.


عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه اشکال مختلفی از رهبری و حتی مدیریت را داریم. یکی از این اشکال رهبری این است که یک رابطه قلبی بین رهبر، بین فرمانده و بین کنشگران آن حوزه پیدا می‌شود، اظهار کرد: به نظر می‌رسد این خدمتگزاری که داریم، در واقع رهبر خدمتگزاری که می‌توانیم ازش یاد کنیم، سبک رهبری حاج قاسم سلیمانی بود به‌گونه‌ای که ارتباطات تنگاتنگ احساسی و عاطفی با تمامی عناصر سلسله‌مراتب خودش را داشت.


وی ادامه داد: این ویژگی خیلی بارزی است و نشان می‌دهد که چرا حاج قاسم سلیمانی مرد میدان و مرد عمل می‌شود نه مرد شعار زیرا وقتی که شما سبک رهبری مرد خدمتگزار یا رهبر خدمتگزار را می‌بینید، آن‌وقت می‌دانید که چرا توانستید یک تهدید بسیار بزرگی را مثل داعش تبدیل به یک فرصت کنید.


قادری حاجت یکی از ویژگی‌های اساسی مکتب حاج قاسم سلیمانی را تبدیل کردن تهدیدهایی که وجود داشت به فرصت‌هایی که می‌تواند برای شما آورده داشته باشد، دانست و گفت: مسئله‌ای که ما در نظام بین‌الملل و در عالم ژئوپلتیک با آن روبه‌رو هستیم، این است که شما باید قدرت داشته باشید و قدرت‌تان را تولید کنید.


وی افزود: مؤلفه‌های تولید قدرت، مؤلفه‌های نه‌گانه یا بعضی وقت‌ها دهگانه یا چندگانه است، یکی از این مؤلفه‌ها، حضور و نفوذ منطقه‌ای است. در واقع یک پوشه را از این مجموعه عظیم بیرون کشیده‌ایم. نخستین نقش سردار سلیمانی تولید قدرت و بهره‌گیری از قدرت بود که توانست یک تهدید واقعی را تبدیل به یک فرصت و در واقع این تهدید را سرکوب کند.


عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با اشاره یه اینکه «جان جی مرشایمر» در کتاب «تراژدی سیاست‌های قدرت‌های بزرگ»، می‌گوید «اگر شما در معادلات ژئوپلتیکی یا آن مخمصه‌های ژئوپلتیکی یا آن کنش‌های منطقه‌ای یا جهانی، (فرقی نمی‌کند، بنا سطح بازی‌تان) درگیر شدید ولی اگر دچار انفعال شوید، بازیگر روبه‌رو به شما نمی‌گوید منطقی هستید، معقول هستید، فهمیده هستید؛ می‌گوید ترسیدید و عقب کشیدید!»، عنوان کرد: این مؤلفه دیگر حاج قاسم سلیمانی است که نهراسیدن و نترسیدن بود. نترسید! مسئله ترس حالا جدای از آن بررسی‌هایی که می‌شود، بحث روانشناسی دارد، یعنی هر کسی نمی‌تواند واقعاً واجد یک شخصیت رهبری شود.


وی افزود: بنابراین مسئله دومی که می‌شود از این استنباط کرد اینکه نترسید و انعطاف‌ناپذیری خاصی در سازش در مقابل جریان سلطه و جریان ظلم داشت. در واقع سردار سلیمانی یک شرایطی را متصور بود که آمد این تهدید عظیم داعش را برای ما به یک فرصت تبدیل کرد و از سازوکار انفعالی هم بهره‌مند نبود و یک سازوکار تهاجمی استفاده کرد.


قادری حاجت در پایان خاطر نشان کرد: در واقع الگویی که حاج قاسم سلیمانی در مقابل با این تهدید استفاده کرد، اساس‌اش این بود؛ تولید قدرت، نهراسیدن و در نهایت تبدیل یک آشوب، تبدیل یک جنگ، تبدیل یک رخداد به یک دستاورد بین‌المللی برای ایران بود. در واقع امنیتی برای ما به ارمغان آورد که ناشی از این مسئله بود.


گفتنی است، تسرّی، فرایندی پویا است و به موجب آن یکپارچگی در یک حوزه از فعالیت اجتماع به حوزه‌های دیگر آن سرایت می‌کند.


تانتهای پیام/۴۱۶۷/



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب