دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
ابراهیم رزاقی در گفتگو با آنا:

مشکلات اقتصادی فعلی به اجرای الگوهای لیبرالی و سرمایه‌داری برمی‌گردد/ بودجه کشور ضد اشتغال و ضد تولید است/ اصلاح ساختار بودجه مدیران جهادی می‌خواهد

کارشناس مسائل اقتصادی گفت: آرمان اقتصاد کشور همان اهداف اقتصاد سرمایه‌داری یعنی حداکثرسازی سود و لذت تعیین شده و نحوه اجرای آن نیز عدم دخالت دولت در اقتصاد است.
کد خبر : 524213

ابراهیم رزاقی، استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری آنا شرایط فعلی اقتصاد ایران را تشریح کرد. وی مشکلات اقتصادی کشور را ناشی از نحوه مدیریت جریان غرب‌زده و غیرانقلابی بیان کرد.


او همچنین بازگشت مدیران جهادی و اصلاح ساختار بودجه مبتنی‌ بر سیاست‌های اقتصادی درون‌زا را اصلی‌ترین راهکار نجات اقتصاد ایران می‌داند.


آنا: مشکلات فعلی اقتصادی کشور که با افزایش تحریم‌ها به وجود آمده را ناشی از چه نوع مدیریتی می‌دانید؟


رزاقی: هر تحریمی به ما یاد می‌دهد که نقاط ضعف خود را بشناسیم و در برابر آن مقاومت کنیم در این صورت تحریم‌ها به ما کمک می‌کند در آن زمینه خودمان را قوی کنیم مانند صنعت دفاعی کشورمان که در برابر تحریم‌ها مقاومت کردیم و تقویت کردیم.


مشکلات اقتصادی کشور به پیروی از سیاست‌های غربی برمی‌گردد


مشکلات و معضلات اقتصاد ایران پس از جنگ آغاز شد و دولت پس از جنگ که رئیس جمهور آن آقای هاشمی رفسنجانی بودند از دفاع مقدس در زمینه اداره اقتصاد کشور الگو نگرفت. در آن زمان در کشور اقتصاد سرمایه‌داری پایه‌ریزی و اجرا شد.


آمریکا در آن زمان سیاست‌هایی را در قالب صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به کشورمان پیشنهاد داد. ایران نیز طبق اظهاراتی در آن زمان از صندوق بین‌المللی پول وام دریافت کرد.


از زمانی‌ که این سیاست‌ها اجرایی شد، آرمان اقتصاد کشور همان اهداف اقتصاد سرمایه‌داری یعنی حداکثرسازی سود و لذت تعیین شد؛ نحوه اجرای آن نیز عدم دخالت دولت در اقتصاد بود.


درحالی‌که این روش متعلق به 250 سال پیش بوده و تمامی نظرات سرمایه‌داری پس از آن نیز بیان کرده که بدون دخالت دولت نمی‌توان اقتصاد را بهبود داد. حتی در دولت آقای روحانی نیز مسئولان آن به دنبال تحقق کاهش دخالت دولت در اقتصاد بودند.


آنا: راه برون‌رفت از مشکلات کنونی اقتصادی کشور در چه راهکارهایی نهفته است؟


رزاقی: اگر شرایط داخلی اقتصاد تقویت شود قطعاً اثر تهدیدات بیرونی بر اقتصاد کاهش می‌یابد یکی از راهکارها افزایش ارتباط با کشورهایی است که به ما نیاز دارند و بعضاً به مانند ما تحریم هستند. همچنین اگر به دنبال تقویت داخلی باشیم هر کدام از مؤلفه‌های اثرگذار در اقتصادمان را تحریم هم بکنند می‌توانیم با آن مقابله کنیم.  به عنوان مثال زمانی‌که نفت را تحریم کردند با تبدیل آن به فرآورده‌ها و محصولات پتروشیمی می‌توانیم به شکل‌های مختلف راهکارهای متنوعی را برای مقابله با تحریم اجرا کنیم. به عنوان مثال در گذشته می‌توانستیم راهکارهایی را در این زمینه اجرا کنیم.


همچنین در تحریم بانک‌ها می‌توانیم با کشورهای همسایه ارتباط مالی برقرار کنیم حتی بانک محلی تشکیل بدهیم.


در برخی موارد می‌توانیم با کشورهای تحریمی مانند ونزوئلا ارتباط برقرار کنیم و تبادلات اقتصادی داشته باشیم در این زمان حتی اگر مجدد آمریکا تهدید به تحریم بیشتر هم بکند، بی‌اثر خواهد بود.


آنا: به نظر شما نتیجه اجرای سیاست‌های فعلی در دولت روحانی چیست؟


رزاقی: سیاست‌های سرمایه‌داری که در دوران دولت سازندگی اجرایی و در دوران آقای روحانی دنبال شد، موجب افزایش تورم و فقر در جامعه شد. باید از خود بپرسیم تا کی باید این سیاست را دنبال کنیم؟ به نظر من هدف از دنبال کردن این سیاست‌ها توسط افرادی مانند آقای روحانی  در بدبینانه‌ترین حالت، این است که می‌خواهند رهبری را وادار کنند تا اجازه مذاکره برای توان دفاعی کشور بدهند.


در شرایط فعلی بزرگترین دشمن اقتصاد کشور در درون است. به عنوان مثال بانک‌ها به تولیدکنندگانی کمک نمی‌کنند که بتوانند مشکلات درونی خود را حل کنند بلکه به افرادی می‌رسند که به دنبال واردات هستند و بانک‌ها در خدمت نابودی تولید قرار گرفته است متأسفانه دولت نیز در این زمینه ناظر و اقدامی نمی‌کند.


آنا: اصلاح ساختار بودجه یکی از ضرورت‌های فعلی اقتصاد ایران است. برای اصلاح آن چه مسیری باید دنبال شود تا به نحو احسن انجام شود؟


رزاقی: بودجه دو بخش اصلی درآمد و هزینه دارد. باید در مقابله همه هزینه‌ها درآمدزایی کنیم و نباید هزینه‌ای را بدون درآمد بگذاریم مگر هزینه‌های ضروری مانند کرونا را می‌تواند بدون درآمدزایی در بودجه آورد.


عدم تصویب واقعی بودجه موجب انحراف بالای بودجه شده است در دوران گذشته مجلس در گزارش‌هایی انحراف درآمدها از آنچه را که مصوب شده بود 70 درصد بیان کرده، این موضوع به این معناست که دولت درآمدهای تصویب‌شده در قانون را از آنچه که مصوب شده منحرف کرده است.


در بخش درآمدی بودجه باید به محل‌ تأمین منابع آن توجه کنیم به عنوان نمونه چرا باید بودجه وابسته به فروش نفت خام شود باید از مزایای پالایش نفت خام و به دنبال توسعه محصولات پایین دستی باشیم.


باید دست از خام‌فروشی برداریم


در سایر محصولات صادراتی مانند خرما و زعفران نیز باید دست از خام‌فروشی برداریم تا درآمدهای‌ کشور افزایش یابد ولی در حال حاضر این طور نیست. این محصولات به دلیل بسته‌بندی در محموله‌های کوچک و تنوع محصولات برعکس نفت خام، تحریم‌پذیر نیست و می‌توانند جایگزین درآمدهای نفتی شوند.


عده‌ای هستند که پول‌ها را از تولید به سمت سوداگری می‌برند


مالیات ابزار دیگر درآمدی دولت است که ابزار بسیاری از کشورها برای تأمین درآمدهای مورد نیاز است. مالیات باید از طریق تشخیص درآمد و ثروت و مصرف هر خانواده گرفته شود.


همچنین از تولیدکنندگان تا حد امکان نباید مالیات گرفت؛ اما از تمام فعالیت‌های اقتصادی که سودشان بالاتر از سود تولیدکنندگان است، باید مالیات بگیرد تا برخی افراد نتوانند سرمایه‌ها را به سمت فعالیت‌های غیرمولد ببرند. چون عده‌ای در اقتصاد کشور تولید را تعطیل می‌کنند و پول خود را به سمت فعالیت‌هایی مانند احتکار و استفاده از سود ارز ارزان قیمت می‌برند.


این روش باعث می‌شود که سود فعالیت‌های ضد تولید کاهش یابد که علاوه بر افزایش درآمدهای دولت، مانع فعالیت‌های اقتصادی فسادزا می‌شود که خود آن ضد فساد است.


آنا: اقدامات دولت در زمینه اصلاح ساختار بودجه تاکنون مفید بوده است؟


رزاقی: دولت آمریکا با حمایت‌های اقتصادی که از کشاورزان خود انجام می‌دهد، باعث می‌شود قیمت محصولات تولیدی کاهش یابد که این موجب صرفه واردات برای بسیاری از کشورها می‌شود.


این در حالی است که دولت ایران قیمت خرید تضمینی برخی محصولات کشاورزی را این قدر پایین تعیین می‌کند که برای کشاورزان صرفه اقتصادی ندارد. یکی از اتفاقاتی که در ایران می‌افتد واردات گندم با قیمت 6000 هزار تومان است این درحالی است که دولت در داخل گندم را از کشاورز 4000 تومان خریداری می‌کند.


ساختار بودجه ضد تولید است


در حال حاضر ساختار بودجه ضد تولید و ضد اشتغال است که به افراد کمک می‌‌کند تا فعالیت‌های سوداگرانه داشته باشند. نتیجه این تصمیمات افزایش کسری بودجه دولت خواهد بود برای رفع این مشکل بانک مرکزی نقدینگی خلق می‌کند و دولت از بانک‌ها وام می‌گیرند. همچنین دولت تصمیم می‌گیرد تا ارز بگیرد و به جای آن اوراق قرضه بفروشد که صدمات جبران‌ناپذیری دارد.


همچنین دولت فعلی برای کاهش کسری بودجه خود سهام و اوراق بهادار می‌فروشد. بانک مرکزی هم سود سپرده‌های بانکی را افزایش می‌دهد و در عوض سود اوراق بهادار خود را به طور تصنعی افزایش می‌دهد.


تغییر ساختار بودجه به یک دولت ملی و جهادی نیاز دارد نه دولتی که بزرگترین دشمن دولت‌های فقیر است.


پس از این اتفاق دولت قیمت سهام خود را افزایش می‌دهد که این اتفاق با فریب مردم انجام می‌شود. برخی درحال حاضر معتقدند که بورس قماربازی است پس سرمایه‌های مردم وارد این بخش کردن اشتباه است.


دولت درحال حاضر درآمدهای حاصل از فروش سهام را صرف بودجه جاری می‌کند که به نظر می‌رسد اقدام درستی نباشد.


در حال حاضر بخشی از جامعه ثروت بالایی دارند؛ اما مالیات پرداخت نمی‌کنند که به افزایش نابرابری می‌انجامد.


در شرایط فعلی اقتصاد ایران می‌توان با استفاده از تعاونی‌ها ثروت عظیمی را که در برخی از اقشار وجود دارد با دهک‌هایی پایین جامعه شریک کرد.


در دوران دفاع مقدس از طریق تعاونی‌ها تولیدات محصولات مختلف با کمترین واسطه به مردم عرضه می‌شد که هم مصرف‌کننده و هم تولیدکننده از این اتفاق بهره می‌بردند.


انتهای پیام/4141/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب