غزه به جنگ جدیدی نزدیک میشود؟!
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، رژیم صهیونیستی طی 10 سال گذشته و پس از شکست در جنگ 33روزه و حاکمیت حماس بر نوار غزه تنها به این منطقه حمله کرده است و 3 جنگافروزی آخر این رژیم علیه نوار غزه بوده است. بررسی جنگهای اخیر رژیم صهیونیستی در نوار غزه، به این نکته تصریح دارند که این رژیم طی 10 سال گذشته هرگاه گرفتار یک بحران شده است با حمله به نوار غزه این بحران را به پایان رسانده است.
حال در این شرایط ــ که اقدام جنونآمیز ترامپ در امضای قانون قدس یکپارچه کنگره آمریکا که براساس آن، قدس را بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی بهرسمیت میشناسد ــ باید پرسید؛ آیا اقدام ترامپ میتواند شرایط رژیم صهیونیستی را تا حدی بحرانی کند که برای خروج از بحران دوباره به نوار غزه حمله کند؟
شرایط رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی
پس از اقدام ترامپ مبنی بر امضای قانون قدس یکپارچه، کرانه باختری تبدیل به منطقه درگیری شهروندان فلسطینی و ارتش رژیم صهیونیستی شد. از سویی، مناطق مرزی نوار غزه نیز شاهد همین درگیریها شد، این بهمعنای وضعیت فوق العاده امنیتی برای ارتش و دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی است. از این حیث صهیونیستها در شرایط سخت قرار میگیرند زیرا علاوه بر تظاهرات مردمی در کرانه باختری و سرزمینهای اشغالی، با مخالفتهای مردمی سایر کشورها اعم از اسلامی و غیراسلامی نیز مواجه میشوند. به تمامی این شرایط باید اقدامات سازمانهای بین المللی را افزود.
کما اینکه میبینیم اقدام سازمان همکاری اسلامی، منجر به درخواست صدور قطعنامه در سازمان ملل شد.
شرایط فلسطینیها
الف. گروههای مقاومت
با وجود آنکه گروههای مختلف مقاومتی دیدگاههای متفاوتی در اقدامات خود دارند اما مسئله قدس خط قرمز تمامی گروههای مقاومت است لذا، گروههای مقاومت همگی بهسمت یک اقدام مشترک حرکت کردهاند. در حال حاضر این اقدام، در حد اعتراض مردمی و تهدید است. برخی گروههای فلسطینی اقدام به شلیک موشکهای کوتاهبرد به شهرکهای اطراف نوار غزه کردهاند و رژیم صهیونیستی نیز طی حملهای موشکی به آن پاسخ داده است و این بهمعنی تیره شدن فضای آرام در نوار غزه است و بهسمت یک درگیری بیشتر متمایل است.
ب. تشکیلات خودگردان و فتح
قدس برای تمامی فلسطینیان خط قرمز است. بهرغم آنکه تشکیلات خودگردان همکاری و هماهنگی امنیتی پیوستهای با صهیونیستها دارد اما در مقابل قدس نمیتواند سکوت کند و اقدام علیه قدس را نادیده بگیرد. محمود عباس این روزها اعلام کرده است همکاری امنیتی با صهیونیستها را قطع خواهد کرد، اما در مقابل آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد محمود عباس فراموش کرده است که بهخاطر همین همکاری امنیتی، هنوز زنده است. معنای این مسئله گیر افتادن تشکیلات خودگردان در یک دوراهی است که از قدس ــ که خواسته ملت فلسطین است ــ و صهیونیستها یکی را برگزیند. اما او هرگز نخواهد توانست خواسته ملت فلسطین را کنار بگذارد.
اما در جنبش فتح همانگونه که از سال 2007 تاکنون اختلافات وسیعی بهوجود آمده است، صداها، یکسان نیستند و اختلافات فراوانی بهچشم نمیخورد. از یک سو ماجد فرج و دستگاه امنیتی بنا به خواست صهیونیستها بهدنبال سرکوب اقدامات مردمیاند، از سوی دیگر جوانان فتح در کرانه باختری با ارتش رژیم صهیونیستی درگیر میشوند و در فضایی دیگر برخی شخصیتهای فتح همچون محمود العالول خواستار مقابله به مثل با اقدامات صهیونیستها هستند و میگویند هر نوع روش مقاومتی و مبارزه باید در دستور کار قرار گیرد. خلاصه این دادهها حکایت از جدایی تشکیلات خودگردان از مردم فلسطین را دارد.
شرایط منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا
در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا ــ که تمامی کشورهای آن مسلمان هستند ــ ساختار مردمی علیه اقدام ترامپ بهپا خاستهاند. اما حکومتها به سه دسته تقسیم شدهاند؛ برخی همچون، ایران، ترکیه و تونس با ملتها همراهاند. برخی حکومتها، همچون حاکمیت بحرین، عربستان و مصر در موضعگیری، در موضع مقابل ملتها قرار گرفتهاند. نوع سوم حکومتها ــ که اردن و قطر از این نوع هستند ــ با موضعی میانه نه با ملتها همراهی کردهاند نه اینکه بهسمت صهیونیستها رفتهاند.
شرایط بینالملل
در حال حاضر مسلمانان حاضر در کشورهای غربی با اعتراضات خود در حال بیدار کردن بخشی از مردم کشورهای غربیاند. از سوی دیگر، دبیرکل سازمان ملل در اقدامی اعتراضآمیز ــ که از زمان انتساب وی سابقه نداشته ــ خواستار بازپسگرفتن اقدام ترامپ شده است و شورای امنیت بهسمت صدور قطعنامهای علیه این اقدام رفته است. علاوه بر اینها نوع عملکرد هجومی صهیونیستها در برخورد با فلسطینیها موجب حساسیت مجامع انسانی و حقوقی سازمان ملل مثل شورای حقوق بشر و دادگاه مبارزه با جنایات بین المللی شده است.
علاوه بر همه اینها تشکیلات خودگردان اعلام کرده است در صورتی که ترامپ امضای خود را پس نگیرد بهسمت عضویت دائم در سازمان ملل خواهد رفت که این مسئله از آن دست مسائلی است که با فشارهای آمریکا از آن جلوگیری شده بود، لذا هماکنون بهعنوان یک اهرم فشار بهراحتی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
جمعبندی
براساس دادههای فوق، رژیم صهیونیستی از داخل با تظاهرات مردمی، اقدامات گروههای مقاومت و قطع همکاری امنیتی از سوی تشکیلات خودگردان، تحت فشار قرار گرفته است. در فضای بین المللی با اقدامات سازمانهای منطقهای و سازمان ملل در گازانبر تغییر رفتار قرار دارد. و در عرصه منطقهای نیز ملتهای منطقه با فشار بر حاکمیتهای خود صهیونیستها را تحت فشار قرار دادهاند، این بهمعنای فشار همهجانبه بر صهیونیستها است.
حال اگر در این میان، صهیونیستها در هر یک از 3 عرصه نامبرده نتوانند فشار به وجود آمده را کنترل یا منحرف کنند بهسمت صدور بحران میروند، یعنی اگر فشارهای نامبرده افزایش یابد آنگاه صهیونیستها بهسمت صدور بحران میروند که نزدیکترین گزینه در صدور بحران، نوار غزه است و آنگاه باید گفت غزه به یک جنگ جدید نزدیک شده است. نمونه تاریخی شبیه این وضعیت در سال 2014 اتفاق افتاد و رژیم صهیونیستی که در آن مقطع از همه این سه نقطه بهخاطر اقداماتی که در قدس صورت داده بود تحت فشار قرار گرفت و آشتی ملی فلسطین را نیز در آستانه موفقیت میدید اقدام به حمله به نوار غزه کرد تا بحران را به نقطهای دیگر منحرف کند.
انتهای پیام/