میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای کشاورزی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم وفناوری آنا؛ زنان در سراسر دنیا نقش تعیین کنندهای در تولید موادغذایی داشته اند لیکن بسیاری از کارهای کشاورزی انجام شده توسط آنان بدون پاداش اقتصادی است و به همین جهت از سوی برنامهریزان کشاورزی نادیده گرفته شدهاند.
امروزه برنامهریزان توسعه بیش از پیش به اهمیت اقتصادی واجتماعی کار زنان آگاهی یافتهاند و این به تولید مواد غذایی، چه برای مصرف در خانه وچه برای فروش تولیدات میتواند کمک موثری باشد. توجه بیشر وحمایت از زنان در فعالیتهای کشاورزی میتواند کارایی وقدرت تولید آنان وبه همان اندازه سطح زندگی خود وخانواده شان را بالا ببرد. برنامه ریزان بسیاری ازکشورها اتفاق نظر دارند که دربرنامههای توسعه باید نقش زنان ونیازهای آنان مورد توجه قرارگیرد.
مطالعات و مشاهدات انجام شده درزمینه مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای کشاورزی حاکی از آن است که زنان کشاورز با داشتن تجربه و دانش بومی در زمینه تولید محصولات غذایی، نقش بسیار مهمی در کشاورزی به عهده دارند. اکثریت کشاورزان معیشتی جهان رازنان تشکیل میدهند که تولید ۵۰ تا ۶۰ درصد غذای جهان را بر عهده دارند.
حمید برقی (استادیار گروه جغرافیا و برنامهریزی فضایی دانشگاه اصفهان) و همکارانش در مقالهای با عنوان«بررسی میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی (دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان)» به این میپردازند که در دنیای کنونی، با توجه به ساختار نظامهای بهرهبرداری کشاورزی و رواج بهرهبرداری خانوادگی که بخش عمده نیروی کار آنان را زنان تشکیل میدهند، زنان در تولید محصولات کشاورزی نقش مهمی دارند. دگرگون سازی نظام موجود به نفع نظامی پایدار که تغییرات گسترده اقتصادی، زیستی و اجتماعی را در دستور کار قرار میدهند، تنها در سایه مشارکت تمامی افراد جامعه عملی میشود؛ از اینرو، نمیتوان نیمی از جمعیت کشور، آن هم نیمی از توانمندیهای بی پایان؛ یعنی زنان را نادیده انگاشت.
زنان کشاورز با داشتن تجربه و دانش بومی در زمینه تولید محصولات غذایی، نقش بسیار مهمی در کشاورزی به عهده دارند. اکثریت کشاورزان معیشتی جهان رازنان تشکیل میدهند که تولید ۵۰ تا ۶۰ درصد غذای جهان را بر عهده دارند
این پژوهش توضیح میدهد که به کارگیری تواناییها و استعدادهای زنان با هدف بهرهگیری زیاد از نیروی انسانی جوامع، مستلزم شناخت دقیق و علمی فعالیتهای آنهاست. از آنجایی که در جوامع در حال توسعه، نیمی از جمعیت در روستاها به سر میبرند و نیمی از جمعیت روستایی زنان هستند، یکی از راههای دستیابی به این منابع نیروی انسانی، مطالعة فعالیتهای اقتصادی زنان عرصههای گوناگون است.
این پژوهش بیان میکند ازشاخصهای نوسازی اقتصاد ملی وتوسعه اجتماعی مشارکت زنان ونحوهی ایفای نقش آنها درساختارهای اقتصادی است. زنان به ویژه درمناطق روستایی نقش عمدهای در تولید محصولات گوناگون زراعی ودامی بر عهده دارند، به گونهای که بدون مشارکت وکمک زنان به عنوان نیروی کار در مزارع نیل به توسعه کشاورزی امری ناممکن است. طبق آمار وسرشماری سال ۱۳۸۵ سهم زنان روستایی کشورما در اشتغال حدود ۱۳ درصد اعلام شده است.
این پژوهش شرح میدهد در کشورهای توسعه یافته ۳۶ درصد ودر کشورهای درحال توسعه ۴۴ درصد نیروی کار کشاورزی را زنان تشکیل میدهند. نادیده گرفتن سهم زنان روستایی ایران درفعالیتهای اقتصادی خانواده و نیز در ارزش افزوده ایجاد شده دربخش کشاورزی، سبب شده است که تاثیر ارزش کارآنها درمحاسبات ملی درنظر گرفته نشود. از آنجایی که رویکردهای مشارکتی به توسعه، از اوایل دهه ۱۳۹۰ شمسی مورد توجه فزاینده قرار گرفتهاند و به اهمیت مشارکت، به عنوان یک وسیله ونیز یکی از اهداف توسعه پایدار تاکید شده است.
از نظر پژوهشگران این پژوهش در چنین توسعهای، زنان به مثابه نیمی از افراد جامعه، به مشارکت فراخوانده میشوند. زیرا، دست یافتن به توسعه پایدار بدون مشارکت نان درهمه عرصهها اعم از عرصههای خانوادگی، اقتصادی واجتماعی امکانپذیر نیست.
در نهایت اینکه طی نتایج بدست آمده از پژوهشهای مربوط به مطالعات زنان، زنان روستایی باداشتن تجربه و دانش بومی در زمینه تولید محصولات غذایی، نقش بسیار مهمی در کشاورزی و در نتیجه تولید ۵۰ تا ۶۰ درصدغذای جهان را به عهده دارند. میانگین مشارکت زنان روستایی ایران نیز حدود ۴۰ درصد برآورد شده است.
یافتههای بدست آمده از پژوهش نشان میدهد که بیشترین میانگین مشارکت زنان روستایی دردهستان استرآبادشمالی در فعالیتهای دامداری با ۳۷/۰ و کمترین میانگین مشارکت مربوط به فعالیتهای دیگر با ۲۲/۰ است و همچنین ۲۶/۰ درصد زنان در فعالیتهای دامداری و ۲۴/۰ هم درفعالیتهای کشاورزی مشارکت میکنند. در فعالیتهای دامداری بیشترین مشارکت زنان در مرحله نظافت دام و طویله با (۱/۵۶)، درفعالیتهای باغداری در مرحله برداشت محصول با (۲/۷۹)، در فعالیتهای کشاورزی در مرحله برداشت محصول با ۰۷/۶۵) و در فعالیتهای دیگر بیشترین مشارکت در خیاطی با (۸/۳۳) است.
در این پژوهش توزیع پاسخگویان زن بر حسب مشارکت در فعالیتهای مختلف نشان میدهد که میانگین مشارکت زنان درفعالیتهای کشاورزی، دامداری و باغداری برابر ۰۴/۲ است و نتایج آزمون تی تست (One-Sample Test) نشان میدهد، چون مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف کشاورزی درنمونه آماری کوچکتر از عدد ۳ است پس مشارکت زنان کمتر از حد متوسط در فعالیتهای مختلف است. پس فرضیه اول که در مورد میانگین مشارکت زنان روستایی درفعالیتهای مختلف بالاتر از حد متوسط است، رد میشود.
همچنین شاخصهای پراکندگی مشارکت زنان در فعالیتهای مختلف نشان میدهد که میانگین مشارکت در فعالیتهای زراعی ۳۷/۲ درصد، میانگین مشارکت در فعالیتهای دامداری ۲۹/۳ درصد و میانگین مشارکت در فعالیتهای باغداری ۵۲/۲ درصد است.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که عامل سن در مشارکت زنان روستایی موثر است، بطوری که با افزایش سن زنان، مشارکت در فعالیتهای مختلف کشاورزی افزایش مییابد
از نظر درآمدزایی نیز مشارکت در فعالیتهای مختلف (کشاورزی، دامداری و باغداری) با میانگین ۸۸/۲ درصد میتواند درآمد زا باشد. همچنین رابطه بین مشارکت زنان درفعالیتهای مختلف وسن زنان روستایی نشان میدهد که بیشترین مشارکت بین سنین ۴۰ تا ۶۰ با میانگین ۱۲/۲ است که براساس آزمون ANOVA رابطه بین مشارکت در فعالیتهای مختلف و سن را تایید میکند و براساس آزمون) Eta ۰۵/۰) درصد از تغییراتی که مشارکت در فعالیتهای مختلف وجود دارد، تحت تاثیر سن است. درفعالیتهای کشاورزی بین مشارکت درگروه سنی ۶۰ سال به بالا برابر ۲۳/۳ درصد است که براساس آزمون ANOVA رابطه بین مشارکت زنان و سن را تایید و بر اساس آزمون Eta ۰۸/۰ درصد از تغییراتی که در مشارکت کشاورزی وجود دارد، تحت تاثیر سن است؛ که بر اساس آزمون ANOVA، چون سطح معناداری (sig=۰/۱۵) بزرگتر از ۰۵/۰ است، فرضیه مورد نظر مبنی بر وجود رابطه بین مشارکت در امور باغداری وسن تایید نمیشود واین فرضیه را نمیتوان به جامعه آماری تعمیم داد.
همچنین به طورکلی یافتههای تحقیق نشان میدهد که عامل سن در مشارکت زنان روستایی موثر است، بطوری که با افزایش سن زنان، مشارکت در فعالیتهای مختلف کشاورزی افزایش مییابد. ولی باافزایش میزان تحصیلات، مشارکت زنان روستایی کاهش مییابد. به عبارتی دیگر، زنان جوان روستایی که تحصیلات بیشتری دارند، تمایل کمتری به امور کشاورزی دارند و بین بعدخانوار و مشارکت زنان نیز رابطه وجود دارد طوری که زنانی که در خانوادههای پر جمعیت هستند، دارای سواد کمتر و سن بیشتر و در فعالیتهای کشاورزی مشارکت بیشتری میکنند.
پیشنهادهای ارائه شده برای توانمندسازی زنان وفعالیتهای آنان
- توجه به نقش وکارکردهای خاص زنان روستایی کشور درفعالیتهای کشاورزی وایجاد بانک اطلاعاتی از فعالیتهای آنان به منظور برنامه ریزیهای بهتر ودقیقتر آموزشی وترویجی وغیره.
- تغییر نگرش جامعه، حمایت ارگانهای رسمی ودولتی از مشارکت زنان روستایی در کشاورزی وکلیه امور اقتصادی، اجتماعی وسیاسی.
- آگاه سازی مردان در مورد جایگاه ومنزلت زنان روستایی وتغییر نگرش مردان روستا نسبت به ارزش کار خانگی وکشاورزی زنان روستایی.
- اختصاص تسهیلات و اعتبارات مالی به زنان کارآفرین و کمک به افزایش تولید وبهره وری محصولات آنها.
- ایجاد کارگاههای آموزشی صنایع دستی برای جذب و ایجاد انگیزه در زنان روستایی.
- ایجاد بازارهای مناسب برای فروش صنایع دستی تولید شده توسط زنان روستایی درسطح منطقه.
- استفاده از فناوریهای نوین در تولید صنایع دستی، برای صادرات آنها و ایجاد ارزآوری.
- با هدف افزایش اعتماد به نفس زنان روستایی، آگاه سازی آنان نسبت به استعدادها، تجربیات و نقشی که در کشاورزی دارند، از طریق رسانههای گروهی وکلاسهای آموزشی، ترویجی و ... مؤثر است.
- ضرورت استقرار ارزش پولی بر کار غیر بازاری زنان روستایی کشور در فعالیتهای کشاورزی و ایجاد بانک اطلاعاتی از فعالیتهای آنان با هدف برنامه ریزیهای بهتر و دقیقتر آموزشی، ترویجی و غیره؛ توجه به نقش و کارکردهای خاص زنان روستایی کشور در فعالیتهای کشاورزی و ایجاد بانک اطلاعاتی از فعالیتهای آنها برای برنامهریزیهای بهتر و دقیقترآموزشی، ترویجی وغیره.
انتهای پیام/