دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
05 مرداد 1403 - 11:22
در یک پژوهش بررسی شد؛

چالش‌های بومی و جهانی نظام دانشگاهی

چالش‌های بومی و جهانی نظام دانشگاهی
دانشگاه‌های ایران، به عنوان جمعی از اعضای خانواده جهانی دانشگاه‌ها، کم‌وبیش در همه تجربه‌هایی سهیم بوده‌اند که در دانشگاه‌های خوب یا متوسط دنیا در مواجه با چالش‌هایی که به شماری از آنها به صورت بسیار کلی اشاره شد و از آنها بی‌نصیب نمانده‌اند.
کد خبر : 924015

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، اگر ادعا شود دانشگاه و دانشگاهیان در برساختن جهان مدرن نقشی اساسی بر عهده داشته‌اند، سخنی به گزاف گفته نشده است. اگرچه به اجمال، به هر یک از تحقیقاتی که در چگونگی برآمدن جهان مدرن از دل جهان کهن صورت گرفته است به خوبی روشن می‌سازد که دانشگاه و دانشگاهیان در صف مقدم عرصه اندیشه‌های تازه و نویی بوده‌اند که به جهان جدید شکل داده‌اند.

علی پایا (عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات سیاست ملی کشور) در مقاله‌ای با عنوان «نظام دانشگاهی، چالش‌های بومی و جهانی، و تعامل با فضای اجتماعی» به این موضوع اشاره کرده‌ است که دانشگاه همچون هر برساخته دیگر بشری که نیاز به آن تداوم داشت، به ناگزیر و به نحو مستمر دستخوش تحول شده اسـت. این تحولات همگی به این نیت در نهاد دانشگاه که در مقوله کلی فناوری‌ها جای دارد، اعمال شده است و بازده آن را برای مقاصدی افزایش دهد که کاربران در نظر داشته‌اند به گونه‌ای پیوسته است.

این مقاصد بی‌گمان با چالش‌هایی که واقعیت (خواه وقتی برساخته اجتماعی و خواه واقعیت طبیعی) پیشاروی کنشگران اجتماعی قرار می‌دهد ارتباط مستقیم پیدا می‌کند.

* نظام دانشگاهی و تعامل با فضای اجتماعی

در این پژوهش آمده است که، چنانکه از عنوان آن مشهود است به منظور بررسی نحوه پاسخگویی دانشگاه به یکی از چالش‌های برخاسته از درون واقعیت‌های اجتماعی، یعنی ضرورت تعامل با فضای اجتماعی تحریر شده است.

به زعم این پژوهش دانشگاه‌های ایران، به عنوان جمعی از اعضای خانواده جهانی دانشگاه‌ها، کم‌وبیش در همه تجربه‌هایی سهیم بوده‌اند که در دانشگاه‌های خوب یا متوسط دنیا در مواجه با چالش‌هایی که به شماری از آنها به صورت بسیار کلی اشاره شد و از آنها بی‌نصیب نمانده‌اند.

این پژوهش به این نکته اشاره می‌کند که با نظر به معیار‌های مرسوم در رده‌بندی دانشگاه‌ها، با توجه به آن‌که در تازه‌ترین این رده‌بندی‌ها، بهترین دانشگاه‌های ما در رده‌های بسیار پائینی جای گرفته‌اند، بنابراین در مواجهه با چالش‌های جهانی در موقعیت ممتازی قرار ندارند.

* دانشگاه و چالش‌های محلی و بومی

ازسوی دیگر با نظری شتاب‌زده به جامعه ایران و نیازهای متنوع آن در سطوح مختلف و با نگاه به میزان واردات در حوزه‌های متفاوت از وسایل مصرفی نظیر کفش و ماشین لباسشویی و ریش‌تراش برقی گرفته تا تلویزیون و کامیون و حتی اتومبیل سواری (که هنوز به صورت مونتاژ در کشور
تولید می‌شود) و بسیاری دیگر از کالا‌های مصرفی، می‌توان این گمانه را مطرح ساخت که دانشگاه‌های ما هنوز در شرایط بهینه‌ای قرار ندارند که بتوانند رسالت‌های خود را در مواجهه با چالش‌های محلی و ملی و منطقه‌ای و جهانی به نحو مناسب ادا کنند.

این پژوهش‌ نشان دهنده این است که از کالا‌های مصرفی که بگذریم و به قلمرو نظریه‌ها و راهکار‌ها برای دست‌وپنجه نرم کردن با معضلات مختلفی نظر کنیم که کشور در حال حاضر با آنها دست به گریبان است، در اینجا نیز انبوه دشواری‌ها در عرصه اجتماع و سیاست و فرهنگ و محیط زیست و امثال آن گمانه پیشین را بیشتر تقویت می‌کند.

این پژوهش مطرح می‌کند که برای ضعف دانشگاه‌ها در مواجهه با چالش‌ها، علل متعددی را می‌توان مورد توجه قرار داد. نگارنده اطمینان دارد بسیاری از صاحب‌نظران ایرانی در این زمینه کاوش‌های راهگشایی را در عرصه‌های مختلف انجام داده‌اند.

* رنجوری علوم انسانی

در این پژوهش به این مهم اشاره شده است که در ظهور پدیداری که از آن با عنوان «رنجوری علوم انسانی» در ایران یاد می‌کنیم، علل و عوامل مختلفی نقش داشته‌اند از جمله:

  • پیشینه تاریخی؛
  • موقعیت جغرافیایی؛
  • مسائل و امور سیاسی؛
  • عوامل اقتصادی؛
  • ساختار و نهاد‌های اجتماعی، اداری و آموزشی؛
  • علل فرهنگی؛ سرمایه اندک علمی زیست بوم عقلانیت.

به گفته این پژوهش استقلال دانشگاه‌ها در فعالیت‌های مرسوم خود و محفوظ ماندنشان از مداخله‌های بیرونی، در عین حفظ ارتباط با فضای خارج از دانشگاه، یکی دیگر از شروط لازم اساسی برای ازدیاد بازده دانشگاه‌ها به نحو بهینه و کمک به آنها برای ادای رسالت‌های متعددی است که در دستور کار خود دارند.

* دانشگاه بر اساس الگوی بازار آزاد

از مدل‌هايی كه از دهه 1980 به بعد به تدريج اهميت يافت، مدل دانشگاه بر اساس الگوی بازار آزاد بود كه در آن بودجه دانشگاه‌ها با تكيه به امكانات بخش خصوصی و اخذ شهريه‌های كلان از دانشجويان تأمين می‌شود.

پژوهشگران در حوزه آموزش عالی در تقسيم‌بندی پيشنهادی، دانشگاه‌ها را در سه طبقه مختلف به شرح زير تقسيم‌بندی كرده‌اند:

دانشگاه‌های مساوات‌گرا: برمبنای بینشی غيرخواهانه فعاليت‌های خود را ساماندهی مي‌كنند. در اين دانشگاه‌ها كوشش می‌شود تـوازنی ميان امكان دسترسی به آموزش عالی و شايستگی برای دسترسی برقرار شود. بودجه اين نوع دانشگاه از محل درآمدهای عمومی تأمين می‌شود كه معمولاً ۴ تا ۵ درصد توليد ناخالص ملی را به خود اختصاص مي‌دهد. مدافعان اين مدل معتقدند آموزش عالی، خير عمومی نظير بهداشت و سلامت همگانی است.

دانشگاه‌های انقلابی: اين دانشگاه‌ها به طور عمده در كشورهای روبه‌رشد كه علاقمند به ارتقای موقعيت نظام آموزش عالی خـويش در نظام‌های رده‌بندی بين‌المللی‌اند (نظير چين و هند)، فعاليت دارند. بينش هدايت‌كننده اين دانشگاه‌ها آن است كه دانشگاه موتور رشد اقتصادی است (و نه عامل ايجاد يكپارچگی
اجتماعی) و به اين اعتبار دانشگاه بايد در نظام توليد كشور ادغام شود. اين دانشگاه‌ها يكی از اهداف اصلی خود را تربيـت نيـروی كار بـرای بازار توليد تعريف مي‌كنند.

دانشگاه‌های جهانگر: به كشورهایی تعلق دارند كه در آن سنت اقتصادی متكی به بازار آزاد ريشه‌دار است. اين دانشگاه‌ها در توليد علم، در انتقال دانش به بازار، در درآمدزايی و جلب كمك‌های سرمايه‌داران، در استخدام بهترين استادان و جذب بهترين دانشجويان، با توفيق همراه‌اند.

* دانشگاه‌ها و مشکلات مالی

این پژوهش مطرح می‌کند که دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی به علت ماهیت خاص مأموریت‌های خود، مکان‌هایی پرهزینه‌اند. در حال حاضر دانشگاه‌ها در همه کشور‌ها با مشکلات مالی جدی دست به گریبان‌اند.

به زعم این پژوهش تمهیداتی نظیر اخذ شهریه‌های گزاف از دانشجویان و یا برقراری پیوند با صنعت و تجارت در بیرون از دانشگاه، در زمره اقدامه‌ایی است که شماری از دانشگاه‌ها در سطح بین‌المللی برای کاستن از محدودیت‌های مالی به آن متوسل شده‌اند.

این پژوهش بیان می‌کند که این شیوه‌ها بی‌گمان هر یک یا کاستی‌های خاص خود همراه‌اند که در این مختصر نمی‌توان به آنها پرداخت. اما یکی از رویه‌های مرسوم در بسیاری از کشورها، که در کشور ما در خصوص آن تا این زمان فرهنگ‌سازی لازم صورت نگرفته اسـت. کمک خیرین به بودجه‌های دانشگاه‌هاست. در ایران، خیران به نوعی کمک‌های خود را به ساخت نهاد‌های مذهبی و یا حداکثر مدارس اختصاص می‌دهند و کمتر شنیده یا دیده شده است که این نوع کمک‌ها برای توسعه فعالیت‌های دانشگاهی تخصیص یابد.

از نظر این پژوهش تشویق حیطه عمومی، اعم از افرادی که از امکانات مالی بالا برخوردارند و نیز شهروندان عادی که امکانات محدودی برای کمک به غیر در اختیار دارند، برای مشارکت در جهادی فراگیر برای مددرسانی به نهاد‌های دانشگاهی، از آن نوع اقدام‌هایی است که از رهگذر اجرای موفقیت‌آمیز آن، به یک کرشمه چند مقصود حاصل می‌شود:

هـم تا انداز‌ه‌ای از محدودیت‌های مالی دانشگاه‌ها کاسته، هم ارتباط عاطفی و نیز معرفتی میان حیطه عمومی و دانشگاه‌ها تقویت می‌شود، و بالاخره و از همه مهمتر آنکه دست کم بخشی از مأموریت‌های دانشگاه‌ها به گونه‌ای مسـئله‌محور در راستای پاسخگویی به رفع نیازهای ملموس و مشخص شهروندان جهت‌گیری می‌شود.

کلام آخر آنکه دانشگاه‌های ایران به منزله فناوری‌هایی با کارکرد‌های حائز اهمیت، می‌توانند و باید از تجربه‌های نهاد‌های همتای خود در دیگر کشور‌ها بیاموزند و با بومی کردن آن تجارب، بازده خود را در ارائه کارکرد‌هایی که آز آنها انتظار می‌رود، بیش از پیش افزایش دهند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب