ضرورت گریز از مرکز و پرداختن به قهرمانان استانی در سینمای دفاع مقدس
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم وفناوری آنا، مهدی سرتاج* ـ هفته دفاع مقدس بهواقع پاسداشت دوران طلایی ظهور و بروز بصیرت در فرزندان ملتی است که طعم حکومت داری عصر بی کفایت پهلوی وخاندان فاسد آنان را چشیده بودند و برای حفظ پرچم، استقلال و شرف خویش با دستان خالی،سلاح ایمان و با عشق به ولایت فقیه به میدان آمدند، میدان نبردی که سینماگران هم با حضور در آن رشادتهای رزمندگان اسلام را با دوربینهای خود به ثبت رساندند تا به عنوان فرزندان خلف خمینی کبیرنامشان در تاریخ دفاع مقدس جاودانه بماند...این ایام فرصتی است تا به بررسی سینما در دوران دفاع مقدس بپردازیم
شروع جنگ تحمیلی و تبلور فرهنگی مکتب امام خمینی
با شروع جنگ تحمیلی طبیعی بود که هنرمندان سینما همپای دیگر رزمندگان برای ثبت لحظات جنگ در این میدان نبرد حضورداشته باشند، در یکی از این روزهای جنگ ،دوربین مستند ساز آرام آرام به رزمنده ای که یک دست نداشت و در دل خاکریز نشسته بود، نزدیک می شود... گزارشگر میگوید خودتون را معرفی کنید.او خود را این چنین معرفی می کند: «سرباز اسلام حسین خرازی...»! حسین خرازی همان فرمانده نامدار و با اخلاص که به سربازانش میگفت کار باید برای رضای خدا باشد و خود را نه یک فرمانده که یک سرباز اسلام معرفی میکرد.
این بیان سرشار از خضوع و گمنانی توسط یک فرمانده بزرگ ، درست همان نقطه ای است که سینما را وارد یک گونه جدید از فیلمسازی میکند و در آن گونه، تکنیک جای خود را به مفاهیم انسانی و اخلاقی میدهد که در هیچ جنگی تا کنون تجربه نشده، مفاهیم جدید انسانی که فرزندان مکتب خمینی کبیرآن را به ظهور و بروز رسانده بودند.
سینمائی که براساس فرمایشات راهگشا و روشن گرایانهی حضرت امام(ره) که فرمودند «ما با سینما مخالف نیستیم ما با فحشا مخالفیم...»، در سالهای بعد از انقلاب، اجازهی ظهور و بروز پیدا کرده بود، و حالا با ورود فیلمسازان آماتور و نیمه حرفهای، در روزهای آغازین جنگ به جبههها توانست رسالت خود که ثبت مستندات وقایع جبهههای حق علیه باطل بود را به انجام برساند.
شکل گیری ژانر سینمای دفاع مقدس
دوران هشت ساله دفاع مقدس و مقاومت رزمندگان اسلام در صحنه های نبرد، تداعی کننده یکی از زیباترین جلوه های تمدن بشر بود که در آن، ایثار، گذشت، جهاد و شهادت، جلوه گر بود. این ویژگیهای ارزشمند رفتاری، موجب شکل گیری فرهنگ دفاع مقدس شد تا در نهایت ژانری که می توانست سینمای جنگ نامیده شود به واسطه بروز رفتارهای خارق العاده انسانی رزمندگانش به سینمای دفاع مقدس مبدل شود، سینمائی که گونه منحصر بفرد سینمای ایران نام گرفت. ژانر دفاع مقدس با پرداختن به روحیات رزمندگان، باورها و اعتقادات آنها براساس وجوه شخصیتی رزمندگان به تدریج به اوج خود رسید و موجب ارتقای سطح کیفی سینمای دفاع مقدس شد.
در این میان، نگاه و رویکرد مسئولین و فیلمسازان به دفاع مقدس در فرایند شکل گیری این گونه سینمائی و ارتقاء سطح آن موثر بوده است که آن را می توان از دومنظر مورد واکاوی قرارداد. رویکرد اول: رویکرد الهی، ارزشی و حماسی است که از بدو انقلاب، ظهور و بروز یافته است و شهید سید مرتضی آوینی را می توان از اصلیترین چهرههائی نام برد که در توسعه این فکرموثر بوده است.
رویکرد دیگر- که بسیاری از تولیدات سینمای دفاع مقدس و به ویژه تولیدات پس از جنگ را شامل میشود- رویکرد انتقادی یا نقادانه به موضوع جنگ است. در این رویکرد، فیلمساز، سراغ معضلات و آسیب هایی میرود که زیر خاکسترها و غبارهای جنگ پنهان مانده و عمدتا با پایان جنگ و کنار رفتن غبارها، دوربین سینما به سمت آنها تغییر جهت میدهد.
فراز و فرود سینمای دفاع مقدس در سایه سوء مدیریت
آنچه که در بررسی وضعیت تولید فیلمهای دفاع مقدس طی ۴ دهه پس از انقلاب، نشان میدهد این است که تولید آثار سینمایی و دفاع مقدس با افت و خیزهای فراوانی روبرو بوده است. این ژانر سینمائی به دلیل بی برنامگی، به جای رشد و بالندگی، در مسیر افول حرکت کرده وطی سالهای گذشته به لحاظ کمی و کیفی- مسیر قهقرا را طی کرده است. با نگاهی به چهار دهه فعالیتهای فرهنگی- به ویژه در حوزة سینمای دفاع مقدس- درمییابیم که تاکنون، رویکردهای مختلفی در تولیدات سینمای دفاع مقدس وجود داشته است. هدف همه این رویکردها، بازیابی فرهنگ و ارزشهای نهفته در دفاع مقدس و انتقال آن به نسلهای آینده بوده است ولی رسیدن به این هدف و آرزوی شیرین، مقدماتی را می طلبد که در سایه سوء مدیریت و استراتژی غلط مدیران فرهنگی تحقق پیدا نکرد.
مروری بر تاریخ تولیدات سینمای دفاع مقدس
در سالهای اولیه جنگ، نداشتن تجربه در ساخت فیلم جنگی و فقدان شناخت از حال و هوای حاکم بر جبههها باعث شد تا نخستین نمونههای این ژانر، آثار قابلقبولی از کار درنیایند؛ سالهایی که هنوز سینمای جنگ هویت نیافته بود. هرچند از دل همین تجربهها و همین فیلمها، سینمایی قهرمانمحور پدید آمد که در دهه ۶۰ تماشاگران بسیار داشت. در بررسی سینمای جنگ نقش و اهمیت فیلمهایی، چون «عقابها»، «گذرگاه»، «بلمی بهسوی ساحل» و «کانیمانگا» را نباید فراموش کرد؛ فیلمهایی که به جای شخصیت بیشتر به حادثه اهمیت میدادند و به گیشه سینماها رونق میبخشیدند.
آنچه از آن بهعنوان سینمای دفاعمقدس یاد میشود با فیلم «دیار عاشقان» آغاز شد، با «پرواز در شب» ادامه یافت و با «دیدهبان» و «مهاجر» اوج گرفت. در این میان اما باید سهمی ویژه برای مجموعه «روایت فتح» قائل شد. کاری که مرتضی آوینی و گروهش انجام دادند ارائه تصویری بیواسطه از فضای حاکم بر جبههها بود. با تصاویری که اغلب به شیوه دوربین روی دست فیلمبرداری شده بود و با گفتار متنهایی که آوینی خود مینوشت و میخواند، شیوه تازه و بدیعی در مستندهای جنگی شکل گرفت که بعدها مستند اشراقی نامیده شد؛ مستندهایی که سینمای دفاعمقدس را وارد فضایی تازه کرد.
سینمای دفاع مقدس در دهه ۶۰ و ۷۰
بهترین فیلمهای دفاعمقدس اغلب پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ ساخته شدند. از «مهاجر» و «هور در آتش» گرفته تا «سفر به چزابه» که همگی در انتهای دهه ۶۰ یا نیمه اول دهه ۷۰ ساخته شدند و جایگاهی تثبیت شده بهعنوان بهترینهای سینمای دفاعمقدس دارند؛ سینمایی که از نیمه دوم دهه ۷۰ دچار بحران شد. بهترین فیلمسازان این عرصه ترجیح دادند به جای فیلم دشوار جنگی، سراغ گونههای دیگر بروند. بیشتر فیلمسازان شاخص سینمای جنگ در دهه ۷۰ سراغ سینمای اجتماعی رفتند. هرچه زمان گذشت، ساخت فیلم جنگی دشوارتر و پرهزینهتر شد. خروجی نهادهایی که متولی سینمای دفاعمقدس محسوب میشدند در اغلب موارد قابلقبول نبود و در مواردی بهنظر میرسید فیلمسازان جوان از فیلم جنگی بهعنوان سکویی برای ورود به سینمای حرفهای استفاده میکنند.
دهه هشتاد برای سینمای دفاع مقدس
سینمای دفاعمقدس نتوانست از این گنجینه بی انتهای دفاع مقدس بهره ببرد و در ورطه تکرار افتاد و آثاری جلوی دوربین رفتند که اغلب فاقد ارزشهای سینمایی و بدون حداقل جذابیت برای جذب مخاطب بودند. از نیمه دوم دهه ۸۰ با ورود دهنمکی به عرصه و ساخته شدن سری فیلمهای «اخراجیها» بعد از سالها فیلمهایی از سینمای دفاعمقدس با اقبال عمومی مواجه شدند.
دهه ۹۰ و سینمای دفاع مقدس
در بهنظر میرسید سینمای دفاعمقدس نیازمند تنفس در فضایی تازه است. این اتفاق گاهی با آثاری، چون «ایستاده در غبار» رخ داد و امیدهایی برانگیخته شد، ولی رویکرد کلی این سینما همچنان با آنچه در دوران طلایی ژانر (در انتهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰) شاهدش بودیم فاصله بسیار دارد؛ آن هم در شرایطی که هنوز حکایتهای زیادی از ۸ سال دفاعمقدس ناگفته مانده است؛ حکایتهایی که نیاز به راویانی خوش قریحه و خلاق و تازه نفس دارد تا مهمترین ژانر سینمای ایران در ۴ دهه اخیر که تولدش را مدیون انقلاب و جنگ است، همچنان رهروانی استوار داشته باشد.
توجه به قهرمانان دفاع مقدس در استانها
مروری کوتاه بر سینمای دفاعمقدس نشان میدهد مهمترین و هیجان انگیزترین اتفاقهای سینمای جنگی ایران به سالهای دور بازمیگردد و هر چه به دوران متاخر نزدیکتر میشویم، سینمای دفاعمقدس کمتر توانسته آثاری جالب توجه خلق کند که این مهم، خبر از فقدان اتاق فکری منسجم و کارآمد در این حوزه می دهد. واقعیتی که بدان بایستی اشاره کرد این است که از آنجا که در طول هشت سال دفاع مقدس همه مردم ایران و اقوام ایرانی در این سالها با غیرت و از جان گذشتگی نقش بسزائی در دفاع از این آب و خاک داشتند سینمای دفاع مقدس هم در همین راستا بایستی از محوریت تهران خارج شده و گستره تولید خود را به استانها ببرد.
استانی همچون اصفهان که با تقدیم بیش از 21هزار شهید در صدر همه استانها بوده و نام آوران زیادی همچون شهید خرازی ،شهید همت،شهید کاظمی، شهید عبدالرسول زرین و... را در دل خود پرورش داده در سینمای ایران نادیده گرفته شده که همین نگاه مغفول مانده از قهرمانان واقعی جنگ سبب فاصله میان تماشاگر و سیاستگذاران سینمای دفاع مقدس و به قهقرا رفتن این گونه سینمائی می شود.
بنیاد فرهنگی روایت فتح در دوره جدید مدیریتی خود با راه اندازی معاونت استانها و ساخت فیلم سینمائی تک تیرانداز که برشی از زندگی شهید زرین تک تیرانداز افسانه ای ایران وجهان است نشان داد نگاه جدی به شهدای شاخص استانها دارد ان شاالله این نگاه ارزشمند منجر به تولید آثاری فاخر ازشهدای گرانقدر استانها که همچون ستارگانی بر آسمان ایران می درخشند شود.
* نویسنده و فعال رسانه
انتهای پیام/