قنبری: سقایی با حضرت ابوالفضل(ع) معنا و شرف پیدا کرد+ فیلم
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حسینیه مجازی این رسانه از ابتدای محرم امسال آغاز به کار کرد. قرار است در این حسینیه مخاطبان این رسانه با مطالبی مثل برنامه هیئتهای مذهبی، سخنرانیها، مدیحهسرایی، سخنرانی و... همراه شوند.
از جمله برنامههای حسینیه آنا، گفتوگو با «حشمتالله قنبری» استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام است که در دهه نخست ماه محرم منتشر خواهد شد.
در بخش دیگری از همصحبتی با این پژوهشگر، قنبری در رابطه با افرادی که در حادثه کربلا به شهادت رسیدند و جایگاهی که در نزد پروردگار دارند گفت: شما وقتی کربلا را میبینید، نگاه نمیکنید اینجا غلام خوابیده، یا یک پیرمرد خوابیده، یا اهل بیت نوه رسولالله، همه آنها حسین (ع) هستند. چرا؟ چون همه آنها تن امام شدند. فرق کربلا با بقیه قطعات عالم در این قضیه است. ولی یکی از این افراد جداست. آن که جدا افتاده نامش عباس ابن علی است، قمر بنی هاشم.
وی افزود: از آن میان فقط عباس جدا افتاده. شما نگاه کنید و ببینید که حدفاصل دو مضجع شریف در کربلا به اندازه طول صفا و مروه است، این یعنی کل خلقت خدا حبس شده در این دو حرم و این ماجرا به حج هم معنا داده است. به جز این حضور حضرت عباس (ع) در کربلا از جنبههای دیگری نیز قابل توجه است. مثلا از لحاظ پروتکلهای اجتماعی، جانشین فرمانده کل قوا در کربلا، حضرت عباس (ع) بود. صبح روز واقعه امام حسین (ع) به ایشان فرمود «انت صاحب اللواء» یعنی شما پرچمدار لشکر هستید، اگرچه درکربلا که لشکری وجود نداشت، ۷۲ تن که لشکر هم به حساب نمیآمد بود، حتی یک گروهان یا دسته هم نیست.
قنبری با تشریح این جمله اباعبدالله به قمر بنیهاشم اضافه کرد: در اینجا «صاحب اللواء» کسی است که مسئول پرچمهای گروه است، مثل همین افرادی که امروز در دستههای عزاداری پرچمها را در دست میگیرند، به آن پرچمها علم هم میگفتند. این علمهایی که امروزه در هیئتهای عزاداری در دست میگیرند و مخصوص پهلوانهاست اصلا در کربلا نبود و اگر بود که چند نفر باید تمام زورشان را روی آنها میگذاشتند و علم میکشیدند و عملاً نمیتوانستند در جنگ کاری انجام دهند و این علامت بیشتر اسباب کمر درد بود!
این پژوهشگر تاریخ اسلام اضافه کرد: امروزه این پرچمها را در هیئتها به دست بچهها میدهند و اگر آن را به رئیس هیئت یا مسئول هیئت امنای مسجد یا امام جماعت بدهند برای حمل کردن به آنها برمیخورد و احتمالاً قهر میکنند. اما در کربلا امام حسین (ع) همان پرچم را به جانشین خود داد و گفت کنار خیمه خواهرم بمان. یعنی کاری که یک عضو ساده سپاه هم میتوانست آن را انجام دهد به عباس (ع) سپرد. تا زمانی که ظهر شد و در آن زمان امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) گفت حالا برو آب بیاور. یعنی کسی که جانشین فرمانده کل قوا بود، نفر اول در میان یاران امام بود، ابتدا علمکش شد و بعد به مامور آوردن آب یا همان آبدارباشی تبدیل شد.
وی با اشاره به بردباری و فرمانبرداری قمر بنیهاشم از امام خود اظهار کرد: شما جایی در تاریخ خواندید که حضرت عباس (ع) به این تصمیمات اعتراض کند؟ یا به امام خود بگوید که نه چنین کارهایی در شأن جایگاه من نیست و به قول امروزیها به کلاس من نمیخورد؟ ابدا. چرا؟ چون این امر و فرمان امام بود. شما الان رئیس یک اداره را اگر به یک اداره بفرستید کوچکتر تمام اعتقادتش را به هم میزند و در فضای مجازی و حقیقی و هرجا بتواند اعتراض میکند. حالا مقایسه کنید ببینید حضرت عباس حتی یک گلایه کرد؟ اصلا. به هیچ وجه. به طرف آب رفت، چون امامش گفته بود آب بیاور. رفت وارد شریحه فرات شد، احساس تشنگی نکرد، حتی دستانش را در این راه داد. این عباس دیگر کم نمیشود، تمام نمیشود. او همه چیز است. خودش علم هدایت است.
قنبری در پایان سخنانش در این بخش گفت: قمر بنیهاشم به حج هم معنا میدهد. همه انبیا و اولاد ابراهیم آمدند تا آبداری حج را جا بیاندازند، ولی سقاباشی بودن با ابوالفضل معنا و شرف پیدا کرد. امروز میبینیم که آبدارباشی بودن را پیرمردها انجام میدهند، این یعنی مشایخ هم میخواهند از او آبرو بگیرند. علمداری با وی معنا پیدا کرد و هرجا علم عباس پابرجاست، زینب هم با او همراه است.
انتهای پیام/