الیور استون: هالیوود از انرژی هستهای میترسد
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، الیور استون با حضور در هتلی در شهر کلوژ رومانی برای گفتگو با خبرنگار سایت ورایتی، از آب و هوای بارانی این شهر باستانی اروپایی و خوش بینی اش به آینده گفت.
استون برای دریافت جایزه یک عمر دستاورد جشنواره فیلم ترانسیلوانیا به رومانی رفته بود. جشنواره فیلم ترانسیلوانیا نیز یک برنامه برای مرور آثار این کارگردان تدارک دیده بود.
اوون گلیبرمن خبرنگار ورایتی پس از نمایش فیلم او با نام«اینک هستهای»، از آن به عنوان سندی «به شدت متقاعد کننده که باید دید» یاد کرده بود.
در این مصاحبه او به انرژی هستهای اشاره کرد و با یاد کردن از فیلمهای ترسناکی مانند «سندرم چین» و «سیلک وود» تا شوکهای وحشتناک دهه ۱۹۵۰ درباره حشرات غول پیکری که تحت تابش اشعه قرار گرفته بودند، از ابرهای قارچی شکل گفت که به ترس ناخودآگاه آمریکاییها بدل شدهاند.
اگرچه نا به جا خواندن این ترسها پس از وحشتی که هیروشیما ایجاد کرد چندان منطقی به نظر نمیرسد، اما ستون اصرار دارد که به انرژی هستهای بهشکلی ناعادلانه توهین شده و استدلال میکند که این نوع انرژی نه تنها پاک، فراوان و امن است، بلکه شاید بهترین امید بشر برای جلوگیری از فاجعه آب و هوایی قریب الوقوع باشد.
او گفت: من انرژی هستهای را دوست دارم، چون میشود با آن صبحانه خورد، اما هالیوود انرژی هستهای را دوست ندارد چون از آن میترسد.
استون روند ساخت مستند «اینک هستهای» را کاری فراتر از باور توصیف کرد و گفت بارها هر کسی که پای حرفهایش مینشست، این طرح را رد میکرد. وی میگفت: «هیچ شرکتی نمیخواست این کار را انجام دهد و بدون نتفلیکس امکان ساخته شدنش وجود نداشت.»
استون که بیشتر سالهای دهه گذشته را در حاشیه سینما گذرانده است، اگرچه اصرار دارد که به هیچ کس بدبین نیست، معتقد است: «من در این حرفه با همه کنار آمدم و همیشه زنده ماندهام.»
شاید برای کارگردانی صریح و رک مثل الیور استون که در طول دهه های ۱۹۸۰ و ۹۰ یکی از مهم ترین فیلم سازهای هالیوودی بود، با مجموعهای از فیلمهای موفق انتقادی و تجاری از جمله «جوخه»، «وال استریت»، «قاتلان بالفطره» و «متولد چهارم جولای»، این دستاورد کتمانکردنی نباشد، با این حال، هیچ یک از فیلم های سالهای اخیر وی به تاثیرگذاری فیلمهای سابق او نبودهاند.
او گفت که اصلاً رابطه خوبی با فیلمهای عامه پسند ندارد. برای مثال از «جان ویک ۴» گفت و این که آن را در هواپیما دیده بود. او میگفت: «فکر میکنم این فیلم چیزی بیشتر از انزجارآور است. چندش آور است. من نمیدانم مردم چطور تماشا میکنند. کیانو ریوز در سومین قسمت این فیلم، ۴۰۰ نفر را میکشد. و به عنوان یک رزمی کار، باید به شما بگویم، هیچ یک از آنها باورکردنی نیست. میدانم که این یک فیلم است، اما بیشتر از یک فیلم به یک بازی ویدیویی تبدیل شده است.»
وی در ادامه گفت: «شاید مخاطب بازی ویدیویی را دوست داشته باشد، اما من از آن خسته میشوم. چند تا ماشین ممکن است تصادف کند؟ چند بدل کاری میتوانید انجام دهید؟ فرق یک فیلم «سریع و خشمگین» با چند فیلم بعد از آن چیست؟ فقط یکی پس از دیگری ساخته میشود. چه یک شخصیت فوق بشری مارول باشد یا فقط انسانی مانند جان ویک، هیچ تفاوتی ندارد. باور کردنی نیست.»
استون افزود: «من ۲۰ فیلم بلند ساختهام، شاید قبل از مردن بیست و یکمی را هم بسازم. این خوب است و البته یک سوژه در ذهن دارم، اما قصد ندارم به شما بگویم که چیست.»
شاید استون از سیستم استودیویی ناامید شده باشد، شاید هم آن سیستم از برداشتهای او خسته شده باشد. او میگوید: «هرچه سنم بیشتر شد، بیشتر عصبانی شدم، نه کمتر. من یک پسر معمولی بودم. می خواستم دوستم داشته باشند. اما فهمیدم نمیتوانم دوست داشته شوم.»
در سالهای اخیر به جای فیلمهای داستانی این کارگردان با مستندهایی از جمله «بازدید مجدد جیافکی»، «مصاحبههای پوتین» و «اسنودن» بستری برای ابراز دیدگاه های سیاسی اغلب قطبیکننده اش پیدا کرده است.
استون از زمانی که فیلم سازی مستقل آمریکایی در حال رشد بود، بسیار قبل از رسیدن بودجه فیلمها تا سقف ۲۰۰ میلیون دلاری و ساخته شدن فیلم های پرفروش کمیک بوک با کمک جلوههای کامپیوتری، دندان طمع را از این سینما کشیده است. می گوید: «وقتی الان فیلم میسازند، اول به این فکر می کنند که چگونه آن را بازاریابی کنیم، چه کسی آن را تماشا میکند؟ البته این یک نظر است. اما این تنها مورد توجه نباید باشد. شما میخواهید موفقیت بزرگتر و بزرگتر داشته باشید، که تجارت را خراب میکند زیرا حاشیهها را بیشتر میکند و البته باعث هم میشود هزینه فیلم بیشتر شود.»
۱۶ سال پیش، استون قرار بود درامی درباره کشتار مای لای با عنوان «پینک ویل» بسازد؛ و این پروژه با آخرین اعتصاب نویسندگان تعطیل شد. این فیلم بعداً توسط استودیو «یونایتد آرتیستز» کنار گذاشته شد. او درباره اعتراض نویسندگان در شرایط کنونی میگوید: «بحث استودیوها همیشه این است که داریم پول از دست می دهیم. آنها همیشه دارند پول از دست میدهند؛ اگر با معیارهای آنها پیش بروید، هرگز نمیتوانید درآمدی کسب کنید.»
انتهای پیام/