کتاب «آن مرد بینهایت» رونمایی میشود
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری علم و فناوری آنا، رونمایی از کتاب «آن مرد بینهایت» از سوی خانه کتاب و ادبیات ایران با همکاری و مشارکت دفتر نشر فرهنگ اسلامی، وز چهارشنبه، دهم خرداد با حضور محمدعلی عباسی اقدم نویسنده کتاب و محمدرضا کائینی، نویسنده و تاریخپژوه در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران ساعت ۱۳:۳۰ برگزار میشود.
کتاب «آن مرد بی نهایت» دومین دفتر از مجموعه «قلهها به آسمان نزدیکترند» است که به همت دفتر نشر فرهنگ اسلامی با موضوع سبک زندگی و سیره علمی و عملی آیتاللهالعظمی سیدروحالله خمینی منتشر شده است. این کتاب در ۹ فصل تدوین شده و هر فصل کتاب به بخشی از زندگی پرماجرا و پیچیده امام خمینی(ره) اختصاص دارد.
فصل اول با عنوان «فرزند صبح» شامل روایتهای کوتاهی درباره تولد و خاطرات دوران کودکی و نوجوانی سیدروحالله است. نخستین آموزگارش، «هاجرآغا» بود. میگفت: «از مادرم درس دینداری را کسب کردم و از عمهام صاحبه، درس روابط اجتماعی آموختم...»
فصل دوم «ستارهای بدرخشید» نام دارد. در این فصل مطالب خواندنی زیادی در باره ورود حاجآقا روحالله به حوزه علمیه قم روایت شده است. «درست در بیستمین سالروز تولدش به مدرسه دارالشفا پا گذاشت و ساکن حجره شماره هفت شد.» ... سالهای نخست تحصیل در حوزه علمیه قم شوق سرودن داشت. چون ابر، آبستن از دریای عشق بود و غزل میبارید. آن روزها زیاد شعر میسرود، خاصه در قالب غزل!
فصل سوم با عنوان «شور شیرین» ماجرای آشنایی حاجآقا روحالله با خانم خدیجه ثقفی و خاطرات شیرین خواستگاری این دو زوج گرانمایه است. برای ششمین بار به خواستگاری بانو خدیجه ثقفی (قدس ایران) رفت آن هم در ماه رمضان. این بار مصممتر از قبل. «ساده و بیآلایش با عمامه و نعلینی کهنه و لباسی از کرباس!» برخی خاطرات زندگی مشترک از دیگر روایتهای این فصل شیرین است. شدت علاقه و محبتش به قدسیخانم به قدری بود که هرگاه قدس ایران چند روزی به مسافرت میرفت، در آن مدت مدام میگفت: «خانه تاریک است»
فصل چهارم با عنوان «شمع جمع» روایتِ حضور پرشور حاجآقا روحالله در حوزه علمیه قم و تدریس فلسفه برای طلاب و علاقهمندان به فلسفه است. تسلط و مهارتش در فلسفه و کلام زبانزد حوزه بود. هر کسی سوال و شبههای داشت، به آقا سید روحالله معرفی میکردند.
در فصل پنج با عنوان «رشحاتالحیات» آثار و کتابهای بهجا مانده از این عالمِ عامل و فقیه روشن ضمیر معرفی شده است. فصل ششم «مرد میدان»، بیانگر حضور پرشکوه و با صلابت آیتالله خمینی(ره) در صحنه سیاست و مبارزه با رژیم پهلوی است. پیش از آنکه عَلَم مبارزه را بردارد و پای بر میدان بگذارد، به تحقیق دریافته بود که پیش نیاز قیام، تقویت مرجعیت و در راس آن حمایت همه جانبه از آیتالله سید حسین بروجردی است.
«آفتاب در تبعید» عنوان فصل هفتم کتاب «آن مرد بینهایت» است. در این فصل به روایتهای جالبی در باره حضور چهارده ساله آیتالله خمینی در شهر نجف اشرف اشاره شده است. برگزاری کرسی تدریس در مدرسه شیخ انصاری نجف و شروع درسهای ولایت فقیه از دیگر روایتهای فصل هفتم است.
در فصل هشتم یعنی «برادههای خورشید» برخی از ویژگیهای فردی و اخلاقی آیتالله خمینی(ره) یادآوری شده است. از پانزده سالگی نماز شب میخواند. یک چراغ موشی کوچک میگرفت و به قسمت دیگر منزل میرفت که هیچ کس از خواب بیدار نشود.
فصل نهایی این کتاب، «طلایهدار صبح» نام دارد. این فصل شامل چند روایت کوتاه از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) است.
انتهای پیام/