«بهار بهار چه اسم آشنایی»؛ یک خاطره نوستالژیک از ناصر عبداللهی و تورج شعبانخانی +صوت
به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری آنا، یکی از قطعات مطرح و نوستالژیک در ارتباط با بهار «بهار بهار» با شعر محمدعلی بهمنی است که ملودی آن کاری از زنده یاد تورج شعبانخانی است و ناصر عبداللهی نیز آن را تنظیم کرده است.
پس از آن هم خود شعبانخانی و هم ناصر عبداللهی این قطعه را اجرا کردند که خیلی هم پراقبال شد.
بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخهها و ریشهها بود
بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد، اما خودت کجایی
وا بکنیم پنجرهها رو یا نه
تازه کنیم خاطرهها رو یا نه
وا بکنیم پنجرهها رو یا نه
تازه کنیم خاطرهها رو یا نه
بهار اومد لباس نو تنم کرد
تازهتر از فصل شکفتنم کرد
بهار اومد با یه بغل جوونه
عیدو اورد از تو کوچه تو خونه
حیاط ما یه غربیل باغچه ما یه گلدون
خونه ما همیشه منتظر یه مهمون
بهار بهار یه مهمون قدیمی
یه آشنای ساده و صمیمی
یه آشنا که مثل قصهها بود
خواب و خیال همه بچهها بود
یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود
آخ که چه زود قلک عیدی هامون
وقتی شکست باهاش شکست دلامون
بهار اومد برفها رو نقطه چین کرد
خنده به دلمردگی زمین کرد
چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجرهها رو دوست داشت
بهار اومد پنجرهها رو وا کرد
من و با حسی دیگه آشنا کرد
یه حرف که از حرفهای من کتاب شد
حیف که همش سوال بی جواب شد
دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صبح تا شب دنبال آب و نون بود
دروغ نگم هنوز دلم جوون بود
که صبح تا شب دنبال آب و نون بود
بهار بهار صدا همون صدا بود
صدای شاخهها و ریشهها بود
بهار بهار چه اسم آشنایی
صدات میاد، اما خودت کجایی
وا بکنیم پنجرهها رو یا نه
تازه کنیم خاطرهها رو یا نه
یادش بخیر بچگیا چه خوب بود
حیف که هنوز صبح نشده غروب بود
چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجرهها رو دوست داشت
چقدر دلم فصل بهار و دوست داشت
وا شدن پنجرهها رو دوست داشت
انتهای پیام/