دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محمود گودرزی در گفت‌وگو با آنا:

نویسندگی استعداد پرورش‌یافته‌ای نیاز دارد که با مترجمی متفاوت است/ «دل‌ما»؛ آخرین رمان نویسنده‌ای که به‌رغم عمر کوتاهش پرکار بود

مترجم ادبی معتقد است رمان «دل‌ما» دارای کلمات سنجیده و گزیده‌ای است که برای توصیف دنیای درونی و ذهنی شخصیت‌های داستان به کار می‌رود.
کد خبر : 662564
محمود گودرزی مترجم

به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، رمان «دل‌ما» نوشته گی دو موپاسان نویسنده ناتور الیست فرانسوی است.این کتاب در ۲۳۵ صفحه در انتشارات افق به چاپ رسیده و محمود گودرزی آن را ترجمه کرده است. گودرزی متولد سال ۱۳۵۶ در شیراز و دانش‌آموخته‌ زبان و ادبیات فرانسوی است. وی کار ترجمه‌ ادبی را از سال ۱۳۸۵ با ترجمه‌ داستان‌هایی کوتاه از امیل زولا برای مجله‌ ادبیات داستانی آغاز کرد و هم‌زمان به کار ترجمه‌ آثار سینمایی در بخش دوبله رو آورد که حاصل آن ترجمه‌ بیش از سیصد عنوان فیلم بود. از سال ۱۳۹۰ با انتشار دو کتاب در انتشارات مکتب تهران فعالیت‌های ادبی‌اش را گسترده‌تر کرد که نتیجه‌اش انتشار بیش از سی‌عنوان کتاب بوده است. از میان این‌عناوین می‌توان به «مانون لسکو، رویا»، «مادام کاملیا»، «مرد کوچک»، «زندگی‌نامه گابریل گارسیا مارکز» و «بورخس»، «عقاب» و سه‌جلد از آثار ادوگاوا رانپو اشاره کرد. چاپ اول کتاب «دل‌ما» با ترجمه وی به‌تازگی منتشر شده است. به همین مناسبت با این مترجم به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.


نوعی رقابت برای مترجمان با ترجمه‌هایی همزمان و تکراری


آنا: چطور شد که به ترجمه روی آوردید؟


گودرزی: اولین بار به خواهش عموزاده‌ام بود که می‌دانست زبان‌ خارجی می‌خوانم و به آن علاقه‌ی بسیار دارم (سال‌ها در آموزشگاه‌های خصوصی انگلیسی خوانده بودم و در دانشگاه تهران نیز به تحصیل زبان فرانسوی مشغول شده بودم). یادم است داستان کوتاهی از تامس وولف به‌نام The Child by tiger را برای ترجمه انتخاب کردم که البته نیمه‌کاره رها شد. اما اولین بار که خودم به این کار راغب شدم، پس از حضور در یک‌جلسه کارگاه ترجمه‌ بود که استاد ابوالحسن نجفی در دانشگاه تهران برگزار کرد.


آنا: مترجمان با چه چالش‌هایی روبه‌رو هستند؟


گودرزی: باافزایش جمعیت و همین‌طور تعدد ناشران، تعداد مترجمان هم بیشتر شده است. در واقع نوعی رقابت به وجود آمده که به‌صورت ترجمه‌هایی همزمان و تکراری نمود پیدا می‌کند؛ چالش‌های مترجمان در بخش‌های مختلف زیاد است؛ در بخش کیفی، بستگی به متنِ انتخابی و توانایی مترجم دارد. در بخش اقتصادی، انتخاب اثر و ناشر برای مترجم حائز اهمیت است.


آنا: به ترجمه‌های همزمان و تکراری اشاره کردید، در گفت‌وگویی که با آقای اسدالله امرایی داشتیم، ایشان چند ترجمه بودن کتاب‌ها را یک نکته مثبت می‌دانستند چون سلایق مختلف را پوشش می‌دهد؛ نظر شما در این باره چیست؟


گودرزی: ترجمه‌ مجدد در کشورهای دیگر هم رایج است. شاید انگیزه‌ها فرق کند و مثلاً برای پوشش سلیقه‌های مختلف نباشد. یا خوانندگان ممکن است فرصت تطبیق و انتخاب نداشته باشند و اولین ترجمه‌ای را که از اثر دلخواهشان می‌بینند، بخرند. ولی روی‌هم‌رفته، ترجمه‌ مجدد گاهی می‌تواند به بهتر دیده‌شدن یا فهمیده‌شدن اثری در زبانی دیگر کمک کند.


مغفول ماندن نویسنده‌ای که به‌رغم عمر کوتاهش پرکار بود


آنا: با آثار گی دو موپاسان چگونه آشنا شدید؟


گودرزی: در دوران دانشجویی نیمی از آثار موپاسان را خوانده بودم. موپاسان به‌رغم عمر کوتاهش نویسنده‌ای پرکار بوده است. از وی نوزده مجموعه داستان، ۶ رمان، دو سفرنامه و... وجود دارد. به‌طبع اگر می‌خواستم در مجموعه‌ «افق کلاسیکِ» نشر افق اثری ترجمه کنم، نمی‌توانستم به موپاسان فکر نکنم. پیش از «دل‌ما» هم رمان «پی‌یر و ژان» را دراین مجموعه ترجمه کرده بودم. علاوه بر جاذبه‌های داستانی اثر، مغفول ماندن و ترجمه‌نشدنش پس از این همه سال، یکی از انگیزه‌هایم برای ترجمه‌اش بود.


کلمات سنجیده در توصیف دنیای درونی شخصیت‌های داستان


آنا: کتاب «دل‌ما» از چه نظر برای شما جذاب بود که شما را به ترجمه آن ترغیب کرد؟‌


گودرزی: «دل‌ما» رمانی ناتورالیستی است از گی دو موپاسان، نویسنده‌ فرانسوی اواخر قرن نوزدهم. رمان درباره‌ مردی است سی‌وهفت ساله به‌نام آندره ماریول که به‌رغم پختگی و عبور از دوران خامی و باوجود هشدارهای دوستانش، اسیر عشق زنی خودپسند و تاحدی بی‌رحم به اسم خانم دو بورن می‌شود. این زنِ محفل‌گردان که تجربه‌ای تلخ از زندگی زناشویی داشته، حاضر نیست به کسی دل ببندد و عاشق شود، مگر با عشقی مهارشده و عقلانی که به ازدواج نمی‌انجامد. رمان بیشتر در دل و سر شخصیت‌های داستان می‌گذرد و به عواطف و اندیشه‌های آن‌ها می‌پردازد تا به اتفاقات بیرون. کل رمان نوعی تحلیل و واکاوی روان است به‌هنگام عاشق‌شدن، به‌خصوص وقتی این عشق یک‌جانبه باشد.


من چون شیفته‌ موپاسانم و منتقد ادبی نیستم، فقط می‌توانم در جایگاه خواننده اثرش را بپسندم و تحسین کنم. چیزی که در این اثر بیشتر از آثار دیگر موپاسان نمودار است، کلمات سنجیده و گزیده‌ای است که برای توصیف دنیای درونی و ذهنی شخصیت‌های داستان به کار می‌گیرد و فکر می‌کنم در این رمان آخرش، از لحاظ نوشتاری قدمی فراتر گذاشته است.


نویسندگی استعداد پرورش‌یافته‌ای نیاز دارد که با مترجمی متفاوت است/ «دلما»؛ آخرین رمان نویسنده‌ای که به‌رغم عمر کوتاهش پرکار بود




بیشتر بخوانید:





«هورلا و داستان‌های دیگر»؛ نمونه‌ای کم‌نظیر از ادبیات وهم‌آلود


آنا: سوای «دل‌ما»، چه کتابی را برای علاقه‌مندان به ادبیات معرفی می‌کنید؟


گودرزی: کتاب خوب کم نیست، اما حالا که درباره‌ موپاسان حرف می‌زنیم، به دوستداران ادبیات فرانسه توصیه می‌کنم مجموعه‌داستان «هورلا و داستان‌های دیگر» این نویسنده را بخوانند که در نشر چشمه منتشر شده است. هورلا نمونه‌ای کم‌نظیر از ادبیات وهم‌آلود و به‌نوعی دنباله‌روی نوشته‌های مریمه و آلن پواست.


آنا: در حال حاضر به چه کاری مشغولید؟ تاکنون به نوشتن هم فکر کرده‌اید؟


گودرزی: اثری از ادبیات انگلستان برای «نشر خوب» ترجمه می‌کنم که از آثار گوتیک قرن بیستم است. از زمانی که تصمیم گرفته‌ام مترجم باشم هرگز به نوشتن فکر نکرده‌ام. معتقدم نویسندگی خلاقیت و استعداد پرورش‌یافته‌ای نیاز دارد که با جنس کار مترجمی فرق اساسی دارد.


انتهای پیام/۱۱۰/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب