دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
چهار فصل، چند سکانس؟۲| کیوان کثیریان در گفت‌وگو با آنا:

دردسر فیلمسازی در خارج از تهران فیلمسازان را به سمت فیلم‌های آپارتمانی می‌کشاند

منتقد سینما اعتقاد دارد به دلیل سخت بودن تولید فیلم‌های سینمایی خارج از پایتخت، اکثر فیلمسازان ترجیح می‌دهند آثار شهری و آپارتمانی با لوکیشن‌های محدود بسازند.
کد خبر : 659573
کیوان کثیریان

به گزارش خبرنگار سینمایی گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، مسئله به تصویر کشیدن بخش‌های مختلف ایران و نشان دادن جغرافیا و فرهنگ ایرانیان روی پرده نقره‌ای، یکی از کمبودهای بزرگ سینمای ایران در دو دهه اخیر بود. اتفاقی که در طول سال‌های اخیر از طرف برخی منتقدان نیز به آن اشاره شد و بعد از افزایش فشارهای اینچنینی به فیلمسازان، کمی از حجم آثار آپارتمانی سینمای ایران کاسته شد و حالا مدتی است که شاهد لوکیشن‌های جذاب و متنوعی در فیلم‌ها هستیم.


عدم علاقه سازندگان آثار سینمایی به خروج از تهران و استفاده از لوکیشن‌های طبیعی و بعضا سخت، دلایل متعددی دارد، دلایلی که باعث می‌شود ایده‌های دم‌دستی‌تر و راحت‌تر جایگزین طرح‌های سخت و سنگین شود و دوربین‌ها به جای اینکه به شهرهای مختلف ایران برده شود، در کنج اتاق‌ها و راهروهای آپارتمان‌ها قرار گیرد. دلایلی مثل هزینه‌بر بودن خارج کردن گروه فیلمبرداری از تهران، سخت بودن ساخت این قبیل آثار از نظر تکنیکی، سخت‌تر شدن هماهنگی کارهای تولید و یکدست کردن گروه تولید و... مواردی است که باعث عدم خروج فیلمسازان از فضاهای شهری می‌شود.


اما برای اینکه کمی تخصصی‌تر به این سوژه نگاه کنیم و از زاویه نگاه دیگران نیز این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم، در قالب دومین مطلب از پرونده «چهار فصل، چند سکانس؟» با کیوان کثیریان گفت‌وگو کردیم تا ببینیم این منتقد شناخته شده سینما چه نظری در رابطه با علاقه شدید فیلمسازان ایرانی به ساخت آثار آپارتمانی دارند و چرا آنطور که شایسته جغرافیا و فرهنگ کشورمان است، در فیلم‌هایشان به آن نمی‌پردازند.


آنا: به نظر شما چرا سازندگان آثار سینمایی به سمت ساخت فیلم‌های سخت با محوریت طبیعت و فرهنگ ایرانی نمی‌روند؟


کثیریان: البته در سال‌های اخیر این شرایط تغییر کرده و فیلمسازان مدتی است که به این مسئله توجه می‌کنند و هر سال ما چند اثر مرتبط با بیرون از فضای شهری داریم، اما به این دلیل که هزینه فیلمسازی در ایران بالا رفته است، شرایط ساخت آثار سینمایی بیشتر به سمت فیلم‌های شهری رفته و خودبه‌خود دوربین‌ها به فضاهای بسته می‌آید. در حقیقت دلیل اصلی این اتفاق برای راحت‌تر شدن کارها و کاهش هزینه‌ها است.


آنا: اما بسیاری از فیلم‌های اجتماعی نیز به واسطه انتخاب بازیگران گرانقیمت و لوکیشن‌های شلوغ، پرهزینه هستند. اینطور نیست؟


کثیریان: بله و به همین دلیل هم هست که ما در کنار آثار آپارتمانی، فیلم‌هایی هم داریم که جاده‌ای هستند. اما بخش مهم دیگری از ماجرا این است که به لحاظ مضمونی هم سختگیری‌هایی وجود دارد که این مسائل نیز تاحدودی سینماگران را محدود به لوکیشن‌های کوچک‌تر می‌کند. به عنوان مثال سینمای اجتماعی که قرار است معضلات جامعه را نشان دهد، باید دوربینش را به خیابان بیاورد و با مردم باشد، اما برخی از سختگیری‌ها که در این میان وجود دارد، فیلم‌ها را بیش از پیش به داخل آپارتمان‌ها می‌کشاند.



فیلم‌های خارج از تهران هزینه‌بر و پردردسر هستند/ اکثر فیلمسازها ساخت آثار سبک و آسان را ترجیح می‌دهند
امین حیایی در نمایی از فیلم «شعله‌ور» حمید نعمت‌الله



موج جدید از «شعله‌ور» آغاز شد


آنا: سینمای ایران در دورانی تبدیل شده بود به فیلم‌های اجتماعی شبیه به هم و باتوجه به استقبالی که از این آثار در جشنواره‌های داخلی و خارجی می‌شد، این سبک، به سبک قالب اکثر آثار بدل شده بود. دلیل این مسئله چه بود؟


کثیریان: خب در آن دوران بیشتر سوژه‌ها خانوادگی شد و دوربین‌ها به داخل آپارتمان‌ها رفت چون بیرون رفتن برای پرداختن به سوژه‌های اجتماعی بعضا برای عده‌ای حساسیت‌زا بود و سوژه‌های جاده‌ای و طبیعت‌محور هم به دلیل هزینه‌های ماجرا و هماهنگی‌ها و گرفتاری‌ها به سراغش نمی‌رفتند. اگرچه این مسئله در دهه هشتاد تا اواسط دهه نود موضوعیت داشت و در آن دوران اکثر لوکیشن‌ها به خانه‌ها ختم می‌شد. اما در سال‌های گذشته مقداری این شرایط تغییر کرده و دوربین‌ها بیشتر از فضاهای شهری و خانگی بیرون آمده است.


آنا: چه فیلمی در سال‌های اخیر تماشا کردید که این ویژگی را داشته و در ذهن شما ماندگار شده است؟


کثیریان: فیلم «اورکا» ساخته سحر مصیبی یا فیلم «شعله‌ور» حمید نعمت‌الله که این دومی در سیستان و بلوچستان ساخته شد و به نوعی جزو اولین آثاری بود که موج خروج از تهران را به راه انداخت. کلا فیلم‌های زیادی در سال‌های اخیرساخته شده که در شهرهای مختلف جنوب یا شرق ایران تولید شدند، برعکس دورانی که همه فیلم‌ها در تهران بود، چون فیلم ساختن در چند لوکیشن داخلی کم هزینه‌تر است و روزهای کمتری برای فیلمبرداری نیاز دارد و کنترل کردن گروه نیز راحت‌تر است.


آنا: در دورانی سینمای ایران با فیلم‌هایی همچون «خانه دوست کجاست»، «جاده‌های سرد»، «خیلی دور خیلی نزدیک» و... فضاهای متفاوتی را تجربه می‌کرد و اصطلاحاً قاب‌های کارت پستالی زیادی در فیلم‌ها بود. دلیل کم شدن این مدل آثار در سال‌های پس از آن چه بود؟


کثیریان: این ایراد بزرگی بود که در سینمای ایران وجود داشت و ما کمتر فیلمی را می‌دیدیم که دوربینش به دل طبیعت برود. چنین مسئله‌ای هم به خاطر این بود که عده‌ای می‌خواستند فیلمسازی را ساده کنند و سر و ته ماجرا را با ایده‌های راحت دربیاورند. به هرحال فیلمسازی در تهران آسان‌تر است و همه چیز در دسترس شماست، درحالی که خارج شدن از این فضا هماهنگی‌های خاص خود را دارد و باید هزینه‌های رفت و آمد و اسکان یک گروه بزرگ را نیز به هزینه‌های جاری تولید اضافه کرد.




بیشتر بخوانید:


ایران را چقدر در فیلم‌های سینمایی می‌بینیم؟


خاطره‌بازی با ۱۰ فیلمساز خاطره‌ساز سینمای ایران


سرک کشیدن به «ضیافت» خوش‌رنگ و لعاب دهه هفتادی مسعود کیمیایی





فیلم‌های خارج از تهران هزینه‌بر و پردردسر هستند/ اکثر فیلمسازها ساخت آثار سبک و آسان را ترجیح می‌دهند
فرامرز قریبیان در نمایی از فیلم سینمایی «خروج» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا



فیلمسازها به دنبال کار راحت‌ترند


آنا: در سال‌های اخیر هم فیلمسازان جدید به سمت ساخت این مدل آثار رفتند، هم فیلمسازان قدیمی‌تر، کدامیک از این فیلم‌ها بیشتر در خاطر شما مانده است؟


کثیریان: فیلم «قصر شیرین» رضا میرکریمی یا «خروج» ابراهیم حاتمی‌کیا فیلم‌های جاده‌ای خوبی بودند که در کنار تعدادی از آثار شاخص دیگر در سال‌های اخیر قرار گرفتند و از دریچه آن‌ها ایران را در سینما دیدیم. اصولا این خیلی اتفاق مبارکی بود که در سینما رخ داد و در سال‌های گذشته و پس از اشاره منتقدان به مسئله بیرون رفتن از تهران، فیلمسازان آن را عملی کردند.


آنا: و در آخر، چه چیزی باعث می‌شود یک فیلمساز به سمت تجربه کردن این فضا نرود و فیلم‌های ساده و آپارتمانی را ترجیح دهد؟


کثیریان: مهم‌ترین نکته این است که فیلمسازی با این سبک سخت است. شما وقتی فیلمی در تهران می‌سازید، نهایتاً یک وعده غذا به گروه می‌دهید و همه بعد از پایان کار به خانه می‌روند، اما زمانی که از این فضا دور می‌شوید و به دل طبیعت می‌زنید، باید به این فکر کنید که شما تعهد دارید که یک گروه بزرگ را از شهری به شهر دیگر ببرید، اسکان دهید و روزانه چند وعده غذا برای همه آماده کنید، به جز این هزینه‌ها، موارد دیگری هم هست که به گرفتاری‌های فنی برای تولید و غیرفنی برای هماهنگی می‌انجامد. درحالی که در تهران همه چیز زیر دست فیلمسازها است و به همین خاطر نیز اکثر آن‌ها ترجیح می‌دهند دردسرهای کمتری را برای ساخت اثرشان بکشند و به همین دلیل هم سعی می‌کنند دوربین‌شان را در همین لوکیشن‌های مختلف شهری و آپارتمانی نگه دارند.


انتهای پیام/۴۱۷۳/


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب