دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 فروردين 1401 - 10:55
یادداشت وارده؛

برهان‌های برهنه رضا براهنی

درگذشت «دکتر رضا براهنی» در غربت غرب و در روزهای نوروز؛ اگر نه شگفت‌انگیز؛ اما کاملاً غیرمنتظره بازتاب یافت.
کد خبر : 649580
مدرس‌زاده

به گزارش گروه استان‌های خبرگزاری آنا از کاشان، درگذشت «دکتر رضا براهنی» در غربت غرب و در روزهای نوروز؛ اگر نه شگفت‌انگیز؛ اما کاملاً غیرمنتظره بازتاب یافت.


کوتاه‌ترین سخن جدی درباره او این است که براهنی - هرچه بود - قابل انکار نیست و اتفاقاً می‌توان جمله‌ای که درباره بسیار کسان کاربرد دارد درباره او هم گفت که براهنی آن چیزی نیست که طرفداران و مخالفانش می‌گویند.(بیشتر بخوانید)


در این ساعات پس از اعلام درگذشت استاد براهنی، هرکدام از نویسندگان درباره او، او را با یکی از آثارش چون طلا در مس و تاریخ‌ مذکر و ... برجسته نامیدند؛ اما راست این است که براهنی در هرکدام از این آثار، یک جنبه از شخصیت خود را به نمود رسانیده است.


به همان اندازه که جلای‌ وطن برای براهنی به نوشیدن از آبشخورهای فکری و فرهنگی فرنگ منجر بود، کار او را در باب واکنش‌های بعضاً سیاسی با دشواری روبه‌رو می‌کرد به گونه‌ای که دفاع سرسختانه او از استقلال ترک‌ها و برجسته‌کردن زبان ترکی در مناسبات سیاسی و فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی و از تهران به‌عنوان بزرگ‌ترین پایتخت ترک‌زبان دنیا نام‌بردن کار و بار علمی او را از امثال یار شاطر جدا می‌ساخت و تردیدهایی را به صداقت و انصاف علمی استاد وارد می‌کرد.


بی‌پروایی و جسارت منتقد ادبی؛ البته پیش‌شرطی خوب برای ورود به تحلیل‌های برپایه دانش است؛ اما نه تا آن اندازه که کار به گونه‌ای جلوه‌ کند که بوی هتک و فتک از آن مایه اشمئزاز دوستداران صاحب اثر ادبی شود. با این‌ وجود؛ برخی مخالفان او آن اندازه نجابت به‌ خرج‌ دادند که طلا در مس را با طعنه مس‌ در طلا ننامند و بر برهان‌های برهنه او در باب کسانی چون سپهری و توللی و ... مدارا و اغماض بپوشانند.


هرچند اقامت چنین استادی در فرنگ شایان مخالفت نیست؛ اما اینکه از چنین استادی نتوان در ارتباطات رسمی محافل علمی و دانشگاهی کشور در این دهه‌های نزدیک به ما که اتفاقاً نیمه دوم عمر استاد را هم تشکیل می‌داد، استفاده کرد و نسل جدید ادیبان و منتفدان ادبی داخل کشور از او و همانندانش هیچ درک محضر و منظر ندارند، از گونه‌ای گسست علمی حکایت دارد که بایست آن را به پای عوارض دورافتادن چنین استادانی از زادبوم خویش گذاشت وگرنه روشن است که اگر چنین استادی جریان‌های ادبی وطن خویش را از نزدیک رصد می‌کرد، آن اندازه انس و الفت میان منتقدادبی و صاحب‌اثر و دوستداران آثار ادبی پدید می‌آمد که خروجی کار را بهتر و پربارتر نشان می‌داد.


هرچند شاید گفته شود اقامت ناچاری استاد در فرنگ؛ خود دست‌مایه‌ای برای نگریستن از بیرون به جریان‌های ادبی هم می‌تواند تعبیر شود.


یاد دکتر براهنی گرامی باد که با دورترین مکانت و مناسبت، بسیاری از منتقدان و حتی مخالفان خود را هم وابسته به دیدگاه‌های خود ساخت و کاری کرد که به هیچ روی عنوان انکار بر او روا داشته نمی‌شد.


عبدالرضا مدرس‌زاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد کاشان


انتهای پیام/۴۱۰۳/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب