نوسان قیمت دلار در ایران تحت تأثیر عملیات روانی است/ اقتصاد ایران با قدرت گرفتن طالبان چه آسیبی میبیند؟
مهدی خورسند در گفتوگو با خبرنگار حوزه اقتصاد بینالملل گروه اقتصاد خبرگزاری آنا ضمن بیان اینکه طالبان کنونی همان طالبان ۲۰ ساله گذشته است تنها با این تفاوت که صورت غیرانسانی خود را بزک کرده است؛ قدرتگیری طالبان در افغانستان را به ضرر ایران دانست.
قدرت گرفتن طالبان لطمات اجتماعی و اقتصادی برای ایران خواهد داشت
آنا: اگر طالبان افغانستان را تسخیر کند چه تأثیری بر اقتصاد ایران دارد؟
خورسند: در کشور ما دیدگاهی مطرحشده نسبت به اینکه طالبان تعدیل موضع کرده است و این طالبان با طالبان ۲۰ سال پیش متفاوت است اما بنده صراحتاً عرض میکنم طالبان هیچ تغییری نکرده و فعلاً در گام اول برای جلب مشروعیت داخلی و در گام بعدی برای جلب مشروعیت منطقهای با همسایگانش و مشروعیت بینالمللی مقداری ظاهر خود را تغییر داده است و ظاهر غیرانسانی خود را بزک کرده است.
اگر طالبان افغانستان را بگیرد، برای اینکه بتواند دولت تشکیل بدهد باید هویت بسازد. هویتسازی برای طالبان با گرفتن تأیید از چند کشور مثل عربستان و قطر حل خواهد شد اما بعدازآن طالبان باید اقتصاد تشکیل دهد تا بتواند نیازهای مردم و نیروهایش را برطرف کند.
این اقتصاد از کجا باید ایجاد شود؟ کنترل اقتصادی افغانستان یا باید بر مدار جلب حمایتهای بینالمللی یعنی کشورهای همسو باشد که ایران شاید الآن ارتباطاتی و در پشت پرده دیدارهایی داشته باشد ولی وضعیت اقتصادی ایران اجازه نمیدهد که یک نظام ایدئولوژیکی که شاید خیلی هم با ما همسو نیست را حمایت مالی کند. طالبان باید به سمت رقبای منطقهای ما یعنی عربستان سعودی برود و ما شاهد بودیم هر جا عربستان ورود کرده ما لطمات اقتصادی زیادی دیدهایم.
در گام بعدی طالبان به دنبال تولید پول سیاه خواهد رفت. پول سیاه چیست؟ تولید و ترانزیت مواد مخدر است که بزرگترین بازار مصرف مواد مخدر از سمت ایران به سمت اروپا و غرب است که ما در مسیر تردد مواد مخدر قرار داریم و آسیبهای بسیار زیادی خواهیم دید. همانطور که لطمات اجتماعی زیادی در کشور دیدهایم، لطمات اقتصادی فراوانی هم خواهیم داشت.
بیشتر بخوانید:
دویدن مردم کابل زیر هواپیمای نظامی آمریکا + ویدئو
حضور و بازیگری و نوع کشورگشایی طالبان دریکی، دو ماه گذشته از نکات بسیار مهم است؛ اگر به کشورگشایی طالبان دریکی، دو ماه گذشته دقت کنید، طالبان دورتادور افغانستان را گرفتند؛ دورتادور افغانستان برای چه گرفته شد؟
افغانستان کوتاهترین مسیر رسیدن چین به ایران است و میتواند اولین پایگاه رسیدن و دسترسی ایران به ابرپروژه یک کمربند یک راه باشد که منافع اقتصادی ایران است.
تصور ما از اینکه طالبان در پازل آمریکاییها بازی میکند تا بتواند جلوی اتصال ایران، روسیه و چین با همدیگر را بگیرد، به این دلیل است که طالبان تصور نمیکرد که در مقابل اقدامات خودش با سکوت منطقهای روبهرو شود.
طالبان در بُعد داخلی افغانستان باید حمایتهای بینالمللی از طریق همسویان و همفکران خودشان مثل عربستان بگیرد. قاعدتاً با توجه به رقابتهای منطقهای که ما با عربستان داریم، باید شاهد کارشکنیهای اقتصادی باشیم. یکی از بزرگترین بازارهایی که در منطقه داریم، بازار افغانستان است. در بازار افغانستان قطعاً با توجه به سهمخواهی عربستان نفوذ ایران کاهش پیدا میکند که این یک ضربه بزرگ برای ماست.
بحث ترانزیت مواد مخدر یکی دیگر از مشکلات ایران در زمان قدرت گرفتن طالبان است که یک ضربه بزرگ امنیتی، اقتصادی و اجتماعی برای ما به همراه خواهد داشت.
در بُعد منطقهای هم طالبان آمده است تا جلوی قدرتگیری این نظم جدید اقتصادی و سیاسی که قرار است در دنیا حاکم باشد، بایستد. یعنی جلوی اتصال بیشازپیش چین به ایران و بازیگری بیشتر این سه قطب در آسیای مرکزی گرفته شود و قطعاً این موضوع برای اقتصاد ما آسیبزا است.
حجتالاسلام رئیسی، مدعی نگاه به شرق است. توسعه اقتصادی چه زمینهای نیاز دارد؟ امنیت؛ طالبان بهعنوان یک بازیگر امنیتزدا و ناامنساز در منطقه حضور دارد و طالبان رژیمی نیست که بتوانیم بگوییم تغییر موضع داده است. کما اینکه در فیلمهایی که دارد از جنایات طالبان منتشر میشود و بلاهایی که دارند آنها بر سر مردم خودشان میآورند، بیانگر این است که آنها تغییری نکردهاند.
اگر طالبان نتواند دولت افغانستان را ساقط کند و دولت مرکزی را بگیرد، با توجه به جغرافیایی که از افغانستان اشغال کرده و قطعاً حتی اگر دولت ائتلافی هم تشکیل شود، سهم بیشتری خواهد خواست. من فکر میکنم با این روند و فرایند، همچنان دامن ایران را خواهد گرفت.
یعنی آن معضلاتی که ما از ناحیه اقتصادی در زمانی که طالبان تشکیل دولت یا امارت در افغانستان بدهد دامن ما را میگیرد، با تشکیل ائتلافی هم باز به میزان کمتری ما این مصیبت و مسائل را خواهیم داشت.
افغانستان بهترین گزینه برای جلوگیری از توسعه روابط ایران، چین و روسیه
آنا: افغانستان چگونه توانسته ارزش ارز خود را در این بین حفظ کند؟
اگر تاریخ ۲۰ سال گذشته را مطالعه کنید بعد از اتفاق ۱۱ سپتامبر آمریکاییها ادعای حمله به چند منطقه را مطرح و با برنامهای گسترده به افغانستان حمله میکنند.
افغانستان ازنظر جایگاه اقتصادی جایگاهی بسیار حساس، ژئوپلیتیک و مهم در نزد آمریکاییها است.
در سال ۲۰۰۱ آمریکاییها در ابتدای مسیری قرار داشتند که شاخصهای افول هژمونی اقتصادی آمریکا را توسط چینیها احساس میکردند و مسیر افول آمریکاییها از آن زمان آغازشده بود و آنها در قالب سیاستهای مختلف نتوانسته بودند چین در حال رشد و توسعه را وادار کنند که هزینه حضور درصحنه روابط بینالملل و اقتصاد جهانی را پرداخت کند و چین اصطلاحاً داشت سواری رایگان میگرفت و درصحنه روابط بینالملل و تجارت جهانی حضور داشت و از منافع آن بهره میبرد اما حاضر نبود هزینه این حضور را بپردازد و با آمریکاییها شریک شود و آمریکا داشت بهتنهایی این هزینه را میپرداخت. بنابراین آمریکاییها تصمیم گرفتند جلوی توسعه بیشازپیش چین را بگیرند.
چرا افغانستان برای تحقق این هدف انتخاب میشود؟ در صحنه روابط بینالملل، آمریکاییها هژمونی خودشان را تنها و تنها از سوی چینیها مورد تهدید نمیبینند بلکه روسها و ایرانیها هم بهعنوان بازیگران فعال صحنه روابط بینالملل در عرصه تجارت بینالملل و اقتصاد جهانی ایران، روسیه و چین بازیگرانی هستند که میتوانند هژمونی آمریکا را تحت افول و تأثیر قرار دهند.
ایرانیها میتوانند امنیت انرژی دنیا را با تسلط بر تنگه هرمز، روسها میتوانند امنیت همپیمانان سنتی و بالهای اجرایی آن هژمونی آمریکا، یعنی اروپا را با بحث نفت و گازی که به اروپا صادر میکنند و بهصورت انحصاری بازار را در اختیاردارند، تحت تأثیر قرار دهند.
و چینیها هم تصمیم جدی برای افول هژمونی آمریکا دارند و شاهد هستیم که حتی سیاستهای آمریکاییها علیه چین خیلی نتوانسته بود مؤثر واقع شود.
افغانستان تنها کشوری است که میتواند بر این سه کشور که تصمیم افول هژمونی اقتصادی آمریکا در دنیا و آن نظم لیبرالی دنیا که بر اقتصاد و دلار حاکم است، دارند را تحت تأثیر قرار دهد.
افغانستان در مجاورت استان سین کیانگ چین حضور دارد، در آسیای مرکزی هم لایه اول همسایگی روسیه است و روسیه در آنجا منافع بسیار زیادی دارد و در مجاورت مرز شرقی ایران قرار دارد.
آمریکا برای جلوگیری از اقداماتی که مانع هژمونی بود به افغانستان آمد. یکی از کارکردهایی که آمریکا در افغانستان برنامهریزی کرده بود این بود که هم بتواند جنبه روانی و هم جنبه فیزیکی و آشکار بازار اقتصاد ایران را تحت تأثیر قرار دهد.
فقط البته مختص هرات نیست. ما ارز اربیل و ارز عراق را هم داریم که روی بازار ما تأثیر بسیار مستقیمی دارد و آمریکاییها بعد از افغانستان در عراق حضور دارند.
آمریکا در هر منطقهای که در شرق و غرب ایران حضور دارد، سعی میکند بر بازارهای اقتصادی ایران از طریق ثبات دلار و ایجاد یک جوّ روانی و مدیریت بازار دلار دو کشور همسایه ایران که در اشغال آمریکا هستند استفاده کند.
هم میتواند تأثیر روانی بر جامعه بگذارد، به این صورت که اعلام کند که ببینید آمریکا افغانستان را گرفته وضعیت دلارشان چگونه است و ما باید محتاج افغانستان باشیم!
اینها بُعد روانی است که میتواند مردم و بازار ایران را تحت تأثیر قرار دهد.
قیمت دلار در ایران بسیار از این عملیات روانی تأثیرپذیر است و این فشارهای روانی است که شاید تلاطم قیمت دلار، ارز و سکه را در بازار خود شاهد هستیم. پس یکی از اهداف آمریکاییها از حضور در افغانستان این بود که بر بازار اقتصادی ایران تأثیر بگذارند.
آمریکا از سمت دیگر ایران را تحریمهای اقتصادی میکرد و همچنین به دلیل اینکه دنیا هنوز بدیلی برای دلار ندارد و جمهوری اسلامی هم در ما به ازای فروش نفت خودش در آن بازه زمانی نیاز به دلار داشت.
آمریکا با دلار و آن ابزار قوی خودشان که نظم هژمونیک دنیا را داشتند، سعی کردند فشار بر ایران را افزایش دهند و ارز افغانستان و ارز اربیل عراق را تحت کنترل خودشان دربیاورند و بهصورت خیلی هدفمند سعی کنند این فضا را مدیریت کنند و ذرهذره و قطرهچکانی دلار در بازار بریزند؛ یعنی با این گرم و سرد کردن بازار، بازار ترک بخورد و ما شاهد نارضایتیهای اجتماعی این عدم کنترل قیمت دلار در بازار داخلی باشیم.
انتهای پیام/پ
انتهای پیام/