دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
آنا گزارش می‌دهد؛

قاب هنر هفتم در خدمت تخیل علم/ تماشای فیلم‌های برتر علمی‌-تخیلی را از دست ندهید

ژانر علمی‌-تخیلی در تاریخِ نزدیک به صد ساله خود فراز و نشیب‌های گوناگونی را سپری کرده است تا امروز به جایگاه پایدار خود دست یابد. در این گزارش مروری بر برخی از آثار برجسته این ژانر خواهیم داشت.
کد خبر : 553463
unnamed.jpg

به گزارش خبرنگار گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا، ژانر علمی‌-تخیلی چنانچه از نامش پیداست علم و خیال را در هم‌ می‌آمیزد. در این گزارش به مناسبت روز جهانی علمی‌-تخیلی، برخی از مشهورترین آثار این ژانر را معرفی خواهیم کرد. انتخاب تنها چند اثر محدود در میان فیلم‌های زیادی که در ژانر علمی‌-تخیلی ساخته شده‌ است کار آسانی نیست. در این گزارش 10 فیلم جذاب و برجسته در ژانر علمی‌تخیلی را معرفی خواهیم کرد.


جنگ ستارگان: امپراتوری ضربه متقابل می‌زند(Star Wars: the Empire Strikes Back)


این فیلم یکی از سری فیلم‌های مشهور جنگ ستارگان است. اگرچه فیلم‌های جنگ ستارگان بیشتر از داستان علمی‌-تخیلی،‌ روایت‌هایی علمی‌-فانتزی را در دل خود دارند اما معمولاً تحت لوای علمی‌-تخیلی قرار می‌گیرند. «امپراتوری ضربه متقابل می‌زند»، دومین فیلم از سری آثار جنگ ستارگان است و در سال 1983 به کارگردانی ایروین کریشنر(Irvin Kershner) ساخته شده است.


ماجرای این اثر در کهکشانی خیالی و دوردست رخ می‌دهد و در رابطه با نبردی میان امپراتوری مستبد و انجمن شورشیان است.  شخصیت محوری فیلم لوک اسکای‌واکر نیز یکی از افراد درگیر در این اثر است.  صرف نظر از پیرنگ قابل توجه، این فیلم به دلیل جلوه‌های ویژه فراتر از زمان خود مورد تحسین منتقدین قرار گرفت. «امپراتوری ضربه متقابل می‌زند» در لیست برترین آثار سایت IMDB قرار دارد. این اثر تأثیر فراوانی بر فرهنگ عامه و بر علاقه‌مندان ژانر علمی‌-تخیلی داشت و فیلم‌های پس از خود را در این ژانر تحت‌الشعاع قرار داد.



پیشتازان فضا 2: خشم خان(Star Trek II: The Wrath of Khan)


این فیلم محصول سال 1982 به کارگردانی نیکلاس مایر(Nicholas Meyer) است و براساس مجموعه‌ای تلویزیونی به همین نام ساخته شده است. این فیلم در حقیقت دنباله‌ای برای فیلم نسخه 1979 است. در ابتدا سازندگان بودجه کمی را برای این اثر در نظر گرفته بودند و تیم تولید به ناچار از تکنیک‌های مختلفی برای کاهش هزینه استفاده کرد، از جمله استفاده از بریده تصاویر پروژه‌های گذشته و استفاده مجدد از لباس‌های فیلم اول. اما این فیلم پس از اکران در ژوئن 1982  موفقیت کم‌نظیری در گیشه به دست آورد و همچنین واکنش‌های انتقادی نیز به فیلم مثبت بود. با این وجود احتمالاً جلوه‌های ویژه فیلم برای من و شما قدری ضعیف به نظر برسد. از نظر بسیاری افراد «خشم خان» بهترین فیلم از مجموعه فیلم‌های پیشتازان فضا است.


این سری فیلم براساس سریالی به همین نام ساخته شده است که در آمریکا و ایران و بسیاری از کشورهای جهان پخش شده است. داستان فیلم در ارتباط با سفینه فضایی انترپرایز است که از طریق پیشرانه‌های پادماده قادر است با سرعتی فراتر از نور حرکت کند و وظیفه دارد طی مأموریتی پنج ساله دنیاهای ناشناخته و تمدن‌های فرازمینی را کشف کند.



2001: ادیسه فضایی(2001: A Space Odyssey)


این فیلم براساس داستانی به قلم یکی از اصطلاحاً غول‌های جهان علمی‌-تخیلی یعنی آرتور.سی.کلارک(Arthur C. Clarke) ساخته شده است. استنلی کوبریک(Stanley Kubrick) کارگردان فیلم که به‌عنوان نماد وسواس شناخته می‌شود برای نگارش فیلم‌نامه با خودِ کلارک همکاری کرد. نگارنده باید اعتراف کند این اثر،‌ فیلم مورد علاقه و دلخواه وی نیست اما تقریباً در هیچ لیستی از آثار علمی‌-تخیلی نیست که «2001: ادیسه فضایی» قرار نداشته باشد.


کوبریک در بخشی از فیلم قطعه‌ای از موسیقی ارکسترال از ریشارد اشتراوس(Richard Strauss) به نام «چنین گفت زرتشت» را مورد استفاده قرار داد. هدف او این بود تا به صورت صوتی، مفهوم فلسفی «ابرانسان» از آثار نیچه را در فیلم تداعی کند(قابل ذکر است کتاب «چنین گفت زرتشت» نیز نام کتابی از نیچه است).  



فیلم کمابیش به طریقی نامرسوم در چهار پرده مجزا ساخته شده است. گرچه فیلم در بریتانیا ساخته شد اما رسانه‌ها آن را فیلمی آمریکایی می‌دانند. کوبریک از لحاظ دقت علمی، تصویربرداری،‌ جلوه‌های ویژه و استفاده از سبک مینی‌مالیسم در دیالوگ‌های فیلم پیشرو بوده است. با وجود اینکه فیلم در سال 1968 ساخته شده است حتی هنوز هم از کیفیت قابل قبولی برخوردار است. 


کوبریک در این فیلم، یکی از شاخص‌ترین آنتاگونیست‌های آثار علمی‌تخیلی را به نام هال-9000(HAL-9000) خلق کرده است. این ماشین ترسناک در حقیقت تلاش می‌کند تماشاگر را ترغیب می‌کند تا درباره مسیر تکامل بشریت از غارها تا میان ستارگان فکر کنید.  


E.T: فرازمینی


ای.تی فیلمی سینمایی در ژانر علمی‌-تخیلی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ(Steven Spielberg) محصول ۱۹۸۲ است که داستان موجودی فرازمینی را روایت می‌کند که به صورت مخفیانه با پسری در سیاره زمین تماس برقرار می‌کند و دوستی و صمیمیت عمیقی میان آن دو به شکل می‌گیرد.  این اثر در چندین نظرسنجی به عنوان برترین اثر در ژانر علمی‌تخیلی تاریخ انتخاب شده است.


ای.تی(1982) یکی از بهترین فیلم‌های اسپیلبرگ نیز است که هم با استقبال خوبی هم از سوی تماشاگران و هم منتقدان روبه‌رو شد. البته شاید بیان «استقبال خوب مردمی» به اندازه کافی وضعیت را مشخص نکند! این اثر با احتساب نرخ تورم یکی از دَه فیلم پرفروش تاریخ بوده است. ای.تی در سال 1982 تقریباً یکه‌تازی می‌کرد و موفق شد در جایزه اسکار نامزد بهترین کارگردانی، بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین شود و در حوزه‌های بهترین جلوه‌های تصویری، بهترین موسیقی، بهترین تدوین صدا،  بهترین میکس صدا برنده شود!



میان‌ستاره‌ای(Interstellar )


میان‌ستاره‌ای فیلمی به کارگردانی کریستوفر نولان(Christopher Nolan) است و حضور بازیگران مشهور جریان اصلی آن را کمابیش از سایر سایر آثار موفق علمی‌تخیلی متمایز می‌کند.  ماجرای فیلم به نوعی با نظریه نسبیت عام انیشتین در ارتباط است و راجع به فضانوردانی است که به امید یافتن سیاره‌ای قابل سکونت از طریق یک کرم‌چاله‌ از فضازمان عبور می‌کنند و راه به کهکشانی دیگر می‌یابند. کریستوفر نولان برای ساخت فیلم از حضور کیپ تورن، فیزیکدان نظری به‌عنوان مشاوره علمی استفاده کرد تا اطلاعات علمی درون فیلم به دقیق‌ترین شکل ممکن باشد که در نوع خود منحصر به فرد بود. در ابتدای شروع تولید فیلم، تورن برای پذیرش این سِمت دو شرط گذاشت: «اولاً هیچ‌ قاعده فیزیکی نباید نقض شود. ثانیاً تمامی گمانه‌زنی‌های فیلم باید از علم نشئت بگیرد، نه ذهن فیلم‌نامه‌نویس!»


تنها جایی که احتمالاً این شروط نقض شد جایی بود که یکی شخصیت‌های فیلم روی ابری از یخ در سیاره‌ای فرود آمد زیرا ابرهای یخی باید قاعدتاً به دلیل جرم‌شان توسط گرانش به پایین جذب شوند! فیلم در گیشه موفق بود و نمرات بالایی را از منتقدان دریافت کرد. همچنین در جایزه اسکار آن سال نامزد دریافت پنج جایزه شد و یکی را برد.



حضور کیپ تورن باعث شد تا بخش‌های مربوط به سیاه‌چاله و نسبیت عام تا جای ممکن مطابق با حقایق باشد. آنها حتی روی معادلاتی کار کردند که مسیر پرتوهای نور نزدیک به سیاه‌چاله را پیش‌بینی می‌کرد. تورن چند صفحه از معادلات نظری را به متخصصان جلوه‌های ویژه داد و آنها  براساس این معادلات، همگرایی گرانشی این پدیده را از طریق کامپیوتر شبیه‌سازی کردند. رندر(پردازش عملیات تصویری) برخی از تصاویر آنقدر حجیم بود(800 ترابایت!) که در پاره‌ای از موارد انجام آن تا ۱۰۰ ساعت به طول انجامید. به طور طنزی این شبیه‌سازی به تورن کمک کرد به یافته‌هایی علمی در مورد سیاه‌چاله‌ها دست یابد و دو مقاله علمی از آن‌ها به رشته تحریر درآورد!


 میچیو کاکو، پایه‌گذار نظریه ریسمان این فیلم را به خاطر دقت بالای علمی تحسین کرد و تقاضا کرد این اثر به استانداردی برای فیلم‌های علمی‌تخیلی آینده تبدیل شود.  


گزارش اقلیت(Minority Report)


گزارش اقلیت فیلمی علمی‌-تخیلی از زیرشاخه سایبرپانک است که توسط استیون اسپیلبرگ براساس کتابی از فیلیپ .کی.دیک(Philip K. Dick)کارگردانی شد و سال ۲۰۰۲ میلادی بر پرده نقره‌ای اکران شد. اسپیلبرگ برای بالا بردن صحت علمی کار از کوین کلی(Kevin Kelly) سردبیر پیشین وایرد به عنوان مشاور علمی فیلم استفاده کرد.



فیلم در بستر سال 2054 اتفاق می‌افتد زمانی که نیروی پلیس توانسته است عده‌ای از افراد را که دارای توانایی پیش‌بینی جرایم هستند،‌ در خدمت بگیرد و بدین ترتیب از وقوع جنایات جلوگیری کند. توازن داستان جایی به هم می‌خورد که پیش‌بینی می‌شود یکی از مأموران اصلی این برنامه(که تام کروز نقشش را ایفا می‌کند) مرتکب قتل خواهد شد و از اینجا تعقیب‌وگریز شروع می‌شود و پروتاگونیست با این پرسش مواجه می‌شود که آیا به‌تنهایی و با اراده خود توانایی تغییر آینده را دارد یا ناچار است به جبر تن دهد.


یار مهربان را فراموش نکنیم!


اما برای شما که زیاد اهل سینما نیستید یا مخاطبان جدی‌ترِ علم و هنر هستید نیز دو کتاب در سبک علمی‌-تخیلی معرفی خواهیم کرد. اولی کتاب «برجیس را بخر!» اثر آیزاک آسیموف است. یکی از شیوه‌های کاری آیزاک آسیموف نویسنده بزرگ علمی‌-تخیلی این بود که گاه‌وبیگاه تعدادی از داستان‌های کوتاه خود را که در مجله‌های علمی‌-تخیلی به چاپ رسیده بود(و تعدادشان هم زیاد بود) گردآوری و در قالب یک کتاب منتشر می‌کرد. این شیوه کاری باعث می‌شد افرادی که به آن مجله‌ها دسترسی نداشتند در زمان دلخواه بتوانند از طریق آن کتاب‌ها به داستان‌های آسیموف دسترسی داشته باشند. عادت خوب آسیموف این بود که در این مجموعه‌ها، برای هر داستان مقدمه یا مؤخره‌ای می‌نوشت و در آن درباره داستان و علت نگارش و بازخوردهایی که دریافت کرده بود با خوانندگان حرف می‌زد. کتاب «برجیس را بخر!» نیز یکی از همین کتاب‌ها است که در سال 1975 منتشر شده است. آسیموف در این کتاب، 24 داستان‌های کوتاهش را گردآوری کرده و به همان شیوه برای هر کدام توضیحات مفصلی ارائه کرده که خواندنی هستند. این کتاب در سال 1395 با ترجمه سعید سیمرغ و توسط کتابسرای تندیس به فارسی منتشر شد.



کتاب دیگر «گروه نجات» نام دارد. این اثر به قلم آرتور سی کلارک، نویسنده، مخترع و دانشمند بریتانیایی نوشته شد و اولین‌بار سال ‌۱۹۴۶ در منتشر شد. این داستان در نظرسنجی سال ۱۹۷۱، به عنوان یکی از ۱۰ داستان برتر علمی‌-تخیلی تاریخ انتخاب شد. ماجرای کتاب «گروه نجات» در مورد موجودات عجیب و متفاوت سفینه‌ای است که در مسیر بازگشت به خانه،‌ از مرکز فرماندهی دستوری دریافت می‌کند تا موجوداتِ هوشمندِ احتمالی را که در سیاره‌ای که خورشیدش در حال نابودی است نجات دهند. این سیاره زمین است.  


انتهای پیام/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب