«ابن مَندویه اصفهانی» و رسالههایی در باب طب و سلامتی
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
احمد بن عبدالرحمان بن مندویه اصفهانی، مکنی به ابوعلی، پزشک و داروشناس و گیاهشناس قرن چهارم و پنجم هجری قمری است.
از تاریخ تولد و جزئیات زندگی وی اطلاعات چندانی در دست نیست. در خاندانی مشهور در اصفهان متولد شد. پدرش، عبدالرحمان از دانشمندان دوران تخود بود که علم لغت و نحو و فن شعر را به خوبی میدانست.
ابن مندویه از شاگردان ابوماهر موسی بن یوسف بن سیّار شیرازی و شاگرد مکتب علی بن عباس اهوازی و با ابوالعلاء فارسی، طبیب سلاطین آل بویه، معاصر بود.
هنگامی که عضدالدوله دیلمی بیمارستان عضدی را در بغداد تأسیس کرد، ابن مندویه را که در طب و حکمت شهرت بسیاری در ایران داشت، در 372ق به آنجا دعوت کرد.
ابن مندویه خدمات مهمی به علم طب کرد و تحقیقات فراوانی نیز در این زمینه دارد. زمانی که در بیمارستان بغداد به طبابت مشغول بود نامههایی به پزشکان و شاگردان خود در اصفهان مینوشت و آنها از رسالههای او در درمان بیماریها استفاده میکردند. او همچنین در داروشناسی تبحر داشت و ابوریحان بیرونی در صیدنه به او استناد کرده است.
ابن ابی اصیبعه نیز از شخصی به نام «استاذالرئیس» سخن گفته که ابن مندویه رسالهای طبی برای او نوشته و شاید مراد وی ابن سینا بوده است. یکی از کتابهای ابن مندویه به نام کفایة چنان شهرت یافت که نظامی عروضی میگوید: «طبیب باید که از این کتب صغار که استادان مجرب تصنیف کردهاند یکی پیوسته با خویشتن دارد چون... کفایة ابن مندویه اصفهانی».
تاریخ درگذشت ابن مندویه به دقت دانسته نیست. برخی منابع تاریخ فوت ابن همندویه را 410ق و برخی 440ق ذکر کردهاند.
حدود 50 رساله و کتاب به ابن مندویه نسبت داده شده است که بدین شرحاند:
1. کافی در طب، معروف به قانون صغیر، که مهمترین کتاب اوست و مانند قانون ابن سینا جزء منابع عالمان علم طب بود؛
2. المدخل الیالطب؛
3. نهایةالاختصار، در علم طب. نسخهای از آن در کتابخانه ایاصوفیه محفوظ است؛
4. الجامعالمختصر من علم طب، مشتمل بر 10 مقاله؛
5. المغیث فی الطب؛
6. رسالهای برای احمد بن سعد، در باب حفظ سلامت بدن؛
7. رسالهای در موضوع تدبیر بدن به عباد بن عباس و ابوالفضل العارض؛
8. رسالهای به ابوالقاسم احمد بن علی بن بحر درباره تدبیر مسافرت؛
9. رسالهای به حمزة بن الحسن در فیزیولوژی چشم؛
10. رسالهای به عباد بن عباس درباره چگونگی هضم غذا؛
11. رسالهای به ابوالحسین الوارد در علاج بزرگ شدن عدسی؛
12. رسالهای در باب تدبیر حفظ سلامتی بدن و معالجه دردها؛
13. رساله فی الکافور، شامل دستورات دقیق و کامل درباره موارد استعمال و مقدار مصرف کافور با تکیه بر استدلالات طبی و به منظور نقض عقاید طبیبی به نام ماسرجویه؛
14. رساله فی تدبیر الجسد، خطاب به ابومسلم محمد بن حسن که نسخه خطی آن در دانشکده ادبیات تهران محفوظ است؛
15. الاطعمه و الاشربه، درباره خوراکیها و آشامیدنیها؛
16. رسالهای در درمان اطفال؛
17. رسالهای در باب قولنج، خطاب به ابوجعفر احمد بن محمد بن حسن؛
18. رسالهای در تدبیر ضعف کلیه برای افرادی که عمل تنقیه را دوست ندارند؛
19. رسالهای در معالجه مثانه؛
20. رسالهای به استادالرئیس (ابن سینا) در معالجه شقاق و بواسیر؛
21. رسالهای درباره قوّه باه؛
22. رسالهای درباب درد زانو؛
23. رسالهای به ابوالحسن بن دلیل، درباره خارش دوران پیری؛
24. رسالهای در توصیف شراب و نفع و ضرر آن؛
25. رساله به حمزة بن الحسن درباب مغذی نبودن آب؛
26. نوشتهای برای پسرش در علاج جوشهای بدن او با آب پنیر؛
27. رسالهای در منافع و مضار آبجو؛
28. رسالهای به ابومحمد عبدالله بن اسحاق طبیب، که در این رساله برخی از روشهای معالجاتی او را اشتباه دانسته است؛
29. رسالهای به یوسف یزداد و مخالفت با نظر او که گفته بود لعاب تخم کتان را نباید در آب حقنه استعمال کرد؛
30. رسالهای به ابوالحسن بن سعید که درباره مطلبی از ابوحکیم اسحاق بن یوحنای طبیب اهوازی است در مورد دردهایش؛
31. رسالهای در جواب به نامه ابوالحسن احمد بن سعید درباب خندیقون (نوعی شراب) و آبجو؛
32. رسالهای به حمزةبن الحسن درباره نفس و روح، بنا بر آرای یونانیان؛
33. کتاب نقض الجاحظ فی نقضه للطب؛
34. رسالهای به حمزة بن الحسن در علل و اعتذار طبیبان از بیمار شدن؛
35. رسالهای به حمزة بن الحسن درباب ردّ نظر کسانی که احتیاج طبیب به علم لغت را منکر شدهاند؛
36. رسالهای در باب تمر هندی؛
37. رسالهای در باب شربتها در بدن انسان؛
38. رسالهای به ابومسلم محمد بن بحر درباره پزشکی و طبابت؛
39. رسالهای در بیان علت و درد احمد بن اسحاق البرجی و طبابت اشتباه یوسف بن اصطفن؛
40. رسالهای به متصدیان درمان بیماران در بیمارستان اصفهان؛
41. رساله فی بیان تکمیذ بالجوارش، که برای ابومحمد مدنی نوشته است؛
42. رساله در علاج ضعف البصر، این کتاب در حلب نگهداری میشود؛
43. رسالهای در باب آنکه چرا در موقع سوزاندن چوب انجیر گوش انسان به صدا درمیآید؛
44. رسالهای دیگر به ابوجعفر درباب معالجه قولنج؛
45. کناش.
برخی کتابی به نام الشعر و الشعرا را نیز به او نسبت دادهاند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/