کالبدشکافی جسد نیمهجان «زبان فارسی»/ ایرانیها پرچمدار خیانت به زبان مادریاند!
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، زبان فارسی، زبان دوم جهان اسلام و کلید بخش عظیمی از ذخایر ارزشمند علمی و ادبی تمدن اسلامی و خود از ارکان هویت فرهنگی ملت ایران است. بنا بر اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زبان فارسی، زبان رسمی و مشترک ملت ایران است.
بیتوجهی به ساختار جمله و از سویی استفاده نابجا از واژهها و اصطلاحات زبانی وارداتی، نهتنها زبان فارسی رسمی کشورمان را که در برخی حوزهها نوشتار و رسمالخط فارسی را با مشکلات متعددی روبهرو کرده است. در این میان برخی از ارگانها در حفظ و صیانت از زبان فارسی مسئولیت و مأموریت خاص و ویژه برعهده دارند و برخی دیگر از ارگانها به واسطه مخاطبان و تأثیرات خود وظیفه حراست و تقویت زبان فارسی بر دوش آنها گذاشته شده است.
در مقابل این هجمههای همهجانبه خواسته و ناخواسته به زبان فارسی، احساس میشود ارگانهای مختلف از فرهنگستان زبان و ادب فارسی تا رسانههای مختلف بهعنوان سنگربان زبان فارسی حالتی منفعل دارند و یا اگر برخی دستگاههای متولی و مرتبط فعالیتهایی انجام میدهند دیده نمیشود و برای بسیاری ملموس نیست.
ارگانهای مرتبط با زبان فارسی، فراوان و ناهماهنگ هستند
هیچکس نمیتواند نقش رسانه ملی را در حفظ و حراست از کیان زبان فارسی کتمان کند. رسانهای با چندین شبکه و میلیونها بیننده همانطور که اگر خطا کند، بسیار مخرب خواهد بود حتماً میتواند بسیار نقشآفرین باشد. بسیاری از کارشناسان ادبی بر این باورند که رسانهها همانگونه که جایگاه مهمی در پیدایش مشکلات ساختاری زبان دارند، ظرفیت بهبود و تقویت زبان فارسی را داشته و میتوانند در این زمینه پیشرو و مؤثر باشد.
اسماعیل آذر استاد زبان و ادب فارسی، عضو شورای زبان فارسی در صداوسیما که سابقه اجرا در برنامههای مختلف تلویزیونی را دارد، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با بیان این نکته که اگر در خط و گفتارمان مشکلی پیش بیاید از پیشینه خودمان جدا میشویم، بیان میکند: از قرن پنجم که سلطان محمود غزنوی به هندوستان راه یافت قسمت شمال هند تحت سیطره زبان فارسی بود و حتی در قرن هفتم، گروههای مختلفی در هند، زبان فارسی را رشد دادند تا جایی که مجمعالشعرای زبان فارسی در جایجای هند پدیدار شد ولی امروز هندیها هم به زبان انگلیسی صحبت میکنند و این کار استعمار است. همین استعمار بود که زبان پشتو را از تاجیکان بخارایی گرفت، از کابلیها و افغانستانیها گرفت. همین تهدیدات متوجه زبان فارسی در ایران است.
عضو کمیسیون هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید: اینکه چه کسی یا کسانی یا چه سازمانهای حقوقی و شخصیتهای حقیقی در قبال حفظ و تقویت زبان فارسی مسئولیت دارند فقط یک جمله میگویم؛ اینکه هر ایرانی فینفسه در این زمینه مسئولیت دارد.
وی با بیان این نکته که مراکز تصمیمگیر برای زبان فارسی، مراکز بسیار متعددی هستند، بیان میکند: بنیاد سعدی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شورای زبان فارسی در صداوسیما، دانشگاههایی که گروه زبان و ادبیات فارسی دارند و مجتمعهای رنگارنگ و فراوان دیگری در رابطه با زبان فارسی وجود دارد؛ اما حقیقت تلخ این است که اکثر افراد به اعتبار پست و مقامشان در این مراکز حضور دارند؛ یعنی اینجا هم تخصص دیده نمیشود، در حالیکه کسانی در این زمینه کارگشا خواهند بود که استخوانخردکرده این حوزه باشند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی یکی از مشکلات اساسی را در مسیر اقدامات مؤثر برای حفظ و صیانت از زبان فارسی تعدد و فراوانی مراکز تصمیمگیری میداند و اظهار میکند: این مراکز هیچ همکاری و هماهنگی با هم ندارند و بهصورت جزیرهای و جداگانه عمل میکنند. در این حالت جلسات و هزینهها نتیجهای نخواهد داد و به جایی نخواهد رسید چون متمرکز نیست.
وی درباره راه حل حراست از زبان فارسی بر این باور است که باید حرفهایترین افراد و پرسابقهترین افراد در این زمینه جمع شوند؛ در سوی دیگر آسیبها که بسیاری از آنها مشخص است شناسایی شود و بر اساس نوع، جنس و جغرافیای آسیب فعالیتهای مؤثر انجام شود.
کار فرهنگستان زبان و ادب فارسی فقط واژهگزینی نیست
یکی از ارگانهایی که هر گاه از زبان فارسی کلامی به میان میآید نام آن آورده میشود؛ فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. ارگانی به ریاست غلامعلی حدادعادل که مأموریت ذاتی و اصلی آن از ابتدای تأسیس تاکنون حفظ سلامت، تقویت و گسترش این زبان و تجهیز آن برای برآوردن نیازهای روزافزون فرهنگی، علمی و فنی عنوان شده است.
برای آشنایی با ظرفیتها و مأموریتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به سراغ حسن ذوالفقاری مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی رفتیم. این استاد دانشگاه با ذکر نام گروهها و بخشهای مختلف از فرهنگستان زبان و ادب فارسی به خبرنگار آنا میگوید: فرهنگستان زبان و ادب فارسی چندین گروه دارد و فعالیتهای آن بسیار گسترده و متنوع است. گروههای تصحیح متون، ادبیات تطبیقی، فرهنگنویسی، دانشنامهنگاری، آموزش زبان فارسی در کنار نشریات علمی و پژوهشی مختلف که دارای جایگاه علمی است تربیت دانشجو، کتابخانه جامع و بزرگ، تنها بخشی از گروهها و فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. در کنار همه این کارگروههای تخصصی و پژوهشی یک بخشی که در دید مردم معمولاً پررنگ است؛ بخش واژهگزینی است. گروهی که خود از 70 کارگروه تخصصی تشکیل شده و وظایف مهمی را برعهده دارد.
وی فعالیت اصلی فرهنگستان زبان و ادب فارسی را کار علمی و تخصصی در حوزه زبان فارسی عنوان میکند و میافزاید: مثلاً واژههای علمی در رشته زیستشناسی اگر از طریق کتب درسی و کتابهایی چاپ میشود و از طرف دانشگاهها و ویراستاران از کلمات جایگزینی که فرهنگستان انتخاب کرده است، استفاده نشود هیچگاه در میان مردم شایع و فراگیر نمیشود. صداوسیما در حوزه استفاده از واژگان عمومی میتواند بسیار راهگشا باشد اما در استعمال واژههای تخصصی حتماً باید اهل فن ورود کرده و از آنها استفاده کنند. دانشگاهها، رسانهها، کتابهای درسی، مطبوعات، نویسندگان و مترجمان باید مروج این واژهها باشند.
ذوالفقاری بر این باور است که جا انداختن واژهها با اجبار امکانپذیر نیست و باید برای رسیدن به این هدف فرهنگسازی شود. وی این وظیفه را بر عهده رسانه میداند. این استاد دانشگاه گلوگاههای این فرهنگسازی را جاهایی که تولید انبوه دارند، میداند و میگوید: مثلاً وزارت ارشاد مجوز صدها هزار کتاب را صادر میکند در خلال این روند میتواند در کنار ممیزهای دیگر بررسیهای علمی و زبانی هم انجام دهد. بسیاری از کتابهای ترجمهشده، نثر و زبان آشفتهای دارند و برخی از این واژههای بیگانه از همین گذرگاه وارد میشود. ما این گذرگاه را باید که کنترل علمی بکنیم اما وزارت ارشاد این کار را نمیکند.
مدیر گروه آموزش زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی معتقد است، در کنار همه این فعالیتها باید دید مردم و جامعه را بالا ببریم و ارزش استفاده از برابرهای فارسی و حفظ زبان فارسی را بهعنوان یک عامل هویتی تذکر بدهیم تا مردم دلیل مراقبت از زبان فارسی را بدانند.
فرهنگستان زبان و ادب فارسی اصلاً قوت و قدرت اجرایی ندارد
سید وحید سمنانی شاعر و کارشناس زبان و ادبیات فارسی معتقد است با زبان باید مثل یک موجود زنده برخورد کرد، او بر این باور است که نمیتوان جلوی تغییر و تحولات زبان فارسی را گرفت اما میشود مسیر تغییراتش را هدایت کرد. میشود این تغییرات را به طریقی سامان داد که تحولات به دست آمده، به بنیان زبان صدمه نزند.
سمنانی مشکل اصلی در مسیر فراگیر شدن کلمات انتخابی توسط فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بین مردم را عدم حمایت رسانهها و عدم قابلیت اجرایی فرهنگستان در پیشبرد اهداف خویش و جا انداختن کلمات تازه در جامعه دانست.
این کارشناس زبان و ادبیات فارسی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا عنوان میکند: فرهنگستان زبان و ادب فارسی اصلاً قوت و قدرت اجرایی ندارد. به نظر من اشکال این است که فرهنگستان زبان و ادب فارسی فقط کلمه تولید میکند، حق پیگیری، حق توبیخ، حق تشویق و ... را ندارد. یکی از راهها این است که فرهنگستان با رسانههای بزرگ ما مثل صداوسیما وارد مذاکره شوند، جلسه بگذارند و آنجا ناظر بگذارند و حق پیگیری داشته باشند. نه اینکه خودشان توبیخ کنند، حداقل نامه بزنند و یادآوری کنند که طبق آن جلسه قرار شد که این کلمهها استفاده نشود ولی الآن مجریهای شما دارند استفاده میکنند. چون مجریان تلویزیون و کسانی که در رسانه کار میکنند مدعی هستند که ما دوره میبینیم و دورههای سختی را هم میگذرانیم، من با چند نفرشان صحبت کردم اما مسئله این است که از دوره که میآیند بیرون همه چیز فراموش شده است و عملاً آموزشهای زبانی، هیچ انعکاسی در اجراهایشان ندارند.
مترجمان و نویسندگان خبرگزاریها باید نگارش سالم و پاکیزه را بیاموزند
بسیاری از کارشناسان حوزه زبان فارسی مهمترین و مؤثرترین راه حفظ و پاسداری از زبان فارسی را رسیدن کلمه و جمله خوب به مخاطب از طریق رسانهها میدانند و وقوع این اتفاق را منوط به بررسی، پیرایش و اصلاح زبانی هر آنچه در رسانهها تولید میشود، توسط ویراستاران زبده میدانند.
میلاد عظیمی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران در بخشی از یادداشتی که چند وقت پیش منتشر کرد، با اشاره به برخی از مشکلات موجود در رسانهها، درباره اهمیت ممیزی زبانی و استفاده از ویراستاران در نهادهای فرهنگی نوشت: «برای اعمال ممیزی و بررسی زبانی آثار و منشورات نهادهای فرهنگی حکومتی باید متخصصان و ویراستاران کارآزموده، مراقب درستی زبان فارسی در آنها باشند. در صداوسیما هرچه برنامهای پرمخاطبتر باشد، باید در قبال زبان فارسی مسئولتر و سنجیدهکارتر باشد. مجریان بیسواد پرمدعا نباید زبان مردم را تخریب کنند. خبرگزاریهای پرمخاطب کشور قبل از نشر هر خبر باید آن را به ویراستاران آزموده بسپارند تا اخبار با زبان فارسی درست و پاکیزه پراکنده شود. فیلمها و سریالها معمولاً مشاور مذهبی و حقوقی و انتظامی دارد اما مشاور زبانی و ادبی ندارد. در برنامههای ادبی رادیو و تلویزیون اشعار بزرگان زبان فارسی غلط خوانده میشود. در زیرنویسهای برنامههای پربیننده صداوسیما زبان فارسی گفتاری بهکار میرود. گزارشگران فوتبال اسرافکارانه لغات و اصطلاحات فرنگی بهکار میبرند. زبان روزنامهها نابسامان است. در فضای مجازی که وضع آشفتهتر است. این ناسازیها و بیاندامیها را باید ویراستاران بصیر ببینند و تذکر دهند و رفع کنند».
هومن عباسپور ویراستار پیشکسوت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا میگوید: یکی از اصول تجربی ویرایش این است که اگر متن بدی را به ویراستار بدهید، آنچه از او تحویل میگیرید غالباً یک متن متوسط است، ولی اگر متن خوب به ویراستار بدهید، آنچه از او میگیرید بسیاری اوقات یک متن عالی است. بنا بر همین تجربه، به نظرم باید پیش از هر چیز خودِ مترجمان و نویسندگان خبرگزاریها باید نگارش سالم و پاکیزه را بیاموزند و این کار جز با برگزاری دورههای مفید و علمی ممکن نیست. اگر این مترجمان و نویسندگان مطالب خود را درست بنویسند، ویراستاران در خبرگزاریها متن سالم آنها را سالمتر میکنند و اگر دست ویراستار خوب را هم باز بگذارند، او میتواند، علاوه بر اصلاح متنها، خبرنویسان را در حین کار راهنمایی کند.
او با تأکید بر آموزشهای مداوم ویرایش متن در رسانهها معتقد است: اینکه خبرنویسان در خبرگزاریها آنقدر فرصت ندارند که درست بنویسند، بهانهای بیش نیست و همه میدانند که اگر کسی اصول درستنویسی را، با تمرین و راهنمایی، ملکه ذهن خود کند، دیگر خودبهخود صحیح مینویسد و لازم نیست یک ویراستار بعد از او متن را غلطزدایی کند.
در پایان باید گفت خطراتی که زبان فارسی را تهدید میکند جدی و فراوان است. خطراتی که مقابلهای همهجانبه و هماهنگ ارگانهای دولتی و از همه مهمتر توجه و اهتمام ویژه مردم را میطلبد.
انتهای پیام/4072/4028/پ
انتهای پیام/