بومرنگ آرتمیس
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، «نیزه سهشاخ آرتمیس 19» نام رزمایشی بود که ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده یا همان سنتکام در خلیج فارس به نمایش گذاشت تا به اقدام ترامپ -در تروریستی معرفی کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی- امکان بیشتری برای پروپاگاندا بدهد.
اما به نظر میرسد آنها حتی در انتخاب نام رزمایش خود نیز، خطایی راهبردی انجام دادهاند. ترکیب «نیزه سهشاخ» و «آرتمیس» در اساطیر یونان، یادآور «جزیره دلوس» خواهد بود. همان جایی که جایگاه معبد دلفی بود و پیشگویان آن کروزوس را از نبرد با ایرانیان پرهیز داده بودند؛ اما او هشدار آنها را درک نکرد و سبب فروپاشی دولت بزرگ خود شد. اتفاقی که امروز هم مشابه آن را بسیاری از متخصصان اندیشکده های آمریکا هشدار دادهاند.
به عنوان نمونه استراتژیست های آمریکایی ذیل فصل سوم سند اندیشکده بروکینگز در سال 1388 هزینههای سرسام آور شروع جنگ با ایران را در کنار عدم پیش بینی و برآورد از عکسالعمل قوای نظامی ایران، بزرگترین مانع حمله به ایران یا راهبرد «یک راه را تا انتها رفتن» دانستند که علاوه بر تخریب وجهه آمریکا در جهان، پایان چنین جنگی را به دلیل مواردی همچون امکان بستن تنگه هرمز توسط ایران و انجام عملیاتهای چریکی و جنگ نامتقارن و ... غیرقابل پیش بینی دانسته و تلفاتی چند صد هزار نفره را برای سربازان آمریکایی به بار میآورد. دلایلی که موجب سرمایهگذاری گسترده آمریکا در دوره اوباما برای توجه به راهبردهای دیگر مطرح شده در آن سند به صورت همزمان شد، استراتژیهایی همچون حمایت از سبزها در فتنه 88 برای رسیدن به شورشهای خیابانی (فصل ششم سند) و بازگشت به حمایت از تروریستهایی همچون سازمان منافقین (فصل هفتم سند) و ... که هدف نهایی آن وسوسه برای تعامل و تدارک امکان مذاکره بهتر (فصل دوم سند) بود تا با هزینههای بسیار کمتری از جنگ، اقتدار و نفوذ ایران را-که مانعی در برابر هژمونی آمریکا بود- به چالش بکشد.
بروکینگز اگرچه در دوره اوباما اقبال بلندی داشت، اما ترامپ به اندیشکده «هریتیج» اعتماد بیشتری داشت. مجموعهای که تقریباً تئوری پرداز اغلب شعارهای انتخاباتی ترامپ بود و مدلسازی بسیاری از رفتارهای عجیب او در کاخ سفید را بر عهده داشته است. این اندیشکده در همان آغاز دوره فعالیتهای انتخاباتی ترامپ و اندکی پس از برجام، در گزارشی تحت عنوان «معاهده هستهای ایران: آنچه رئیس جمهور بعدی باید انجام دهد» 7 گزینه برای رسیدن به توافقی بهتر با ایران در دوره چهل و پنجمین رئیسجمهوری آمریکا را منتشر ساخت.
در آن سند تأکید شده است که «هیچ تکه کاغذی نمیتواند مانع از گریز هستهای ایران شود» چنانچه در ادامه سند مشخص است، آن اندیشکده مسائل هستهای را منفک از دیگر مؤلفههای اقتدار ایران ندیده و از این رو تأکید شده است «بازدارنده اصلی برای دستیابی ایران به یک توانایی هستهای، نمایش چشم اندازی از یک حمله نظامی پیشگیرانه ایالات متحده است.» این سند معتقد بود که اوباما با کاستن سایه تهدید نظامی و تحریمها، انگیزههای ایران را به دادن امتیازهای بیشتر کاهش داد و رئیس جمهور بعد از اوباما را به اقداماتی همچون افزایش تحریمها علیه ایران، تقویت نیروی نظامی آمریکا، روابط دوجانبه آمریکا با متحدینش به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی، تقابل با توان موشکی ایران، گسترش تولید نفت و گاز و کاستن از قیمت جهانی آن و ... توصیه میکند تا به هدف اصلی که «رسیدن به توافقی بهتر» با ایران است؛ دست یابد.
به نظر میرسد نگاهی به این سند، ریشه تمام رفتارهای ترامپ در منطقه خاورمیانه را آشکار میکند. ترامپ که خود نیز بیشتر یک تاجر دلال است و معتقد به افزایش فشار برای کسب امتیاز بیشتر است؛ آشکارا از آرزویش برای مذاکرهای جدید با ایران سخن میگوید و همه این اقدامات برای رسیدن به آن هدف اصلی است؛ اما او با این اقدام، دست به اشتباهی راهبردی زده است.
اقدام ترامپ سبب شد ایران کاری را که باید سالها پیش – مثلاً سالگرد کشتار گسترده مردم در 8 بهمن 1357 به دستور مستقیم هایزر و یا پس از حادثه سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران- انجام میداد، در دستور قرار دهد. بحث تحریم سپاه از زمان ریاست جمهوری جرج بوش پسر مطرح شد اما هیچ دولتی این اشتباه راهبردی را مرتکب نشد. اقدام ترامپ سبب تروریست اعلام کردن سنتکام (CENTCOM) از سوی ایران شد. نیرویی که مسائل راهبردی آمریکا همچون نفت، تروریسم و مناطق راهبردی مانند خلیجفارس، تنگه باب المندب و تنگه داردانل و ... را در حوزه مسئولیت دارد و طی سالهای گذشته جنایات بزرگی در افغانستان، بحرین، مصر، عراق، سوریه، یمن و بسیاری دیگر از کشورهای آسیایی و آفریقایی انجام داده است.
کشتار هزاران انسان غیرنظامی در افغانستان و عراق بدون موافقت سازمان ملل و با بهانههایی که هیچگاه اثبات نشد، شکی برای تروریستی بودن این مجموعه باقی نمیگذارد. به عنوان نمونهای از انواع جنایات این تروریستها، میتوان گزارشهایی اشاره کرد که ترور غیرنظامیان برای تجارت اعضای بدن آنها در افغانستان را تصویر کردهاند.
ژنرال کنت فرانک مککنزی، فرمانده تازه منصوب شده سنتکام؛ خود نیز یکی از فرماندهان حاضران در میدان حضور تروریستی آمریکا در عراق و افغانستان بوده است که دستش به خون بسیاری از زنان و کودکان مسلمان منطقه آلوده است و در تروریست بودن شخص او نیز تردیدی نیست. ایران با ایستادگی بر این سخن حق خود میتواند نظر مردم منطقه را به تروریست بودن این گروه جلب کرده و با بالا بردن هزینه حضور آنها، دورهای جدید از کاهش اقتدار آمریکا بر غرب آسیا را رقم بزند.
با این وصف، به نظر میرسد راهکار «نمایش چشماندازی از یک حمله نظامی پیشگیرانه» به جای آنکه موجب هراس ایران برای دادن امتیاز شود، همچون بومرنگی به سوی پایهای لرزان سلطه آمریکا در منطقه بازگشته است.
انتهای پیام/4071/
انتهای پیام/