دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
کبری آسوپار*

تجربه‌ای که آموخته نمی‌شود

می‌توان حدس زد زمانی که دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی به جمع بندی برای بازداشت کاووس سیدامامی رسیدند و عملیات دستگیری او قرار شد اجرایی شود، هیچ تدبیری برای مدیریت اخبار مربوط به این جاسوس اندیشیده نشده است.
کد خبر : 261245

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، می‌توان حدس زد زمانی که دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی به جمع بندی برای بازداشت کاووس سیدامامی رسیدند و عملیات دستگیری او قرار شد اجرایی شود، هیچ تدبیری برای مدیریت اخبار مربوط به این جاسوس و کنترل فضای رسانه‌ای و هدایت افکار عمومی به اطلاعات صحیح در این زمینه اندیشیده نشده است. چرا چنین حدسی ساده است؟ چون آنچه در فضای خبری پس از دستگیری سید امامی اتفاق افتاد، شبیه فضای خبری قریب به اتفاق دستگیری‌هایی از این دست است؛ یک جاسوس یا فردی با اتهام امنیتی و سیاسی دستگیر می‌شود، خبر آن به طور رسمی اعلام نمی‌شود و افکار عمومی در یک بی خبری محض نگاه داشته می‌شوند و در واقع، گویا اصلی‌ترین تدبیری که در این مواقع اندیشیده می‌شود، یک جمله تکراری است: «بیایید هیچ خبری ندهیم»! و مردم بی خبر می‌مانند؟خیر؛ نکته مهم همین است که افکار عمومی بدون خبر رسمی هم در بی خبری محض نخواهند بود و اینکه نهادهای امنیتی و قضایی کشور نسبت به مدیریت افکار بی اعتنا هستند یا تدبیر مناسب ندارند، به این معنا نیست که طرف مقابل هم سیاستی برای عملیات روانی ندارد.


بنابراین افکار عمومی در فقدان خبر رسمی در مورد دستگیری یک جاسوس حرفه‌ای و قدیمی با موج خبرهایی مواجه می‌شود که اطرافیان او و نیز سیاسیونی که منافعی در دفاع از او دارند، منتشر می‌کنند. در هفته‌های گذشته مردم ایران بدون آنکه خبر و توضیح رسمی قابل توجهی در مورد دستگیری و خودکشی یک استاد دانشگاه امام صادق ‌ شنیده باشند، ناگاه با موج خبری منفی علیه دستگاه قضایی و نظام مواجه می‌شوند که یک فعال دلسوز! محیط زیست و استاد جامعه‌شناس دین! و انسان وارسته و فرهیخته‌ای را بی دلیل! بازداشت کرده‌اند و بعد هم به دروغ! می‌گویند او در زندان خودکشی کرده و ... همان‌قدر که افکار عمومی برای برخی نهادها جدی نیست، برای ضدانقلاب مهم است.


شبکه ملکه طبق روال همیشه پیشتاز خبررسانی می‌شود و طبیعتاً این اطلاع رسانی‌های رسانه‌ ملکه بر مسیر اخبار درست نیست؛ اما در فقدان خبر خبر رسمی آیا می‌شود افکار عمومی را قانع کرد که آنها دروغ می‌گویند؟ و آیا در برابر این سوال قرار نخواهیم گرفت که اگر آن دروغ است، راست چیست؟


راست، خبر دستگیری یک جاسوس حرفه‌ای و قدیمی بود که با بی تدبیری نهادهای مسئول به موقع اعلام نشد و فضای خالی مناسب را برای موج سواری ضدانقلاب و رسانه‌های همسوی داخلی و خارجی فراهم کرد. اکنون اخبار و اطلاعاتی به شکل قطره چکانی از طریق صداوسیما در اختیار مردم قرار گرفته، اما می‌شد این آشفته بازار خبری از ابتدا اصلاً به وجود نیاید و اولین اخبار دستگیری جاسوسان فعال در حوزه محیط زیست از طریق نهادهای امنیتی و قضایی در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد. وقتی ما برای اطلاع رسانی به موقع در مورد اقدامات مثبت خود کاری نکنیم، دیگرانی که با این اقدامات مثبت، تعارض منافع دارند، این فضای خالی را با آنچه خود می‌خواهند پر خواهند کرد. فرض کنیم قبل از عملیات دستگیری کاووس سیدامامی، متن بیانیه‌ای در مورد هویت جاسوسی او، خلاصه‌ای از اقدامات و دلایل دستگیری‌اش و روند پرونده‌اش آماده می‌شد و همزمان با آنکه یک تیم او را به محل بازداشت تحویل دادند، متن بیانیه از صداوسیما خوانده می‌شد؛ آیا قبل از آنکه ذهن مردم تحت تاثیر بمباران رسانه‌ای معاندین قرار بگیرد، مردم با آگاهی از دستگیری یک جاسوس حرفه‌ای، برای نهادهای اطلاعاتی کشور دست نمی‌زدند؟


این بی تدبیری رسانه‌ای به روال همیشه نهادهای امنیتی و قضایی تبدیل شده و تاوان آن را کل نظام می‌دهد. همیشه سکوت می‌کنند؛ اخبار را در اختیار رسانه قرار نمی‌دهند؛ همیشه از طرف مقابل هجمه می‌شود و همیشه ما در یک موضع انفعالی باید دفاع کنیم! در حالی که موضع برتر را کسی باید داشته باشد که جاسوس گرفته و سوی دیگر به جای مدعی باید در جایگاه متهم باشد. این خلاصه فرصت‌هایی است که به حساب نیاوردن افکار عمومی آن را هدر می‌دهد.


منبع: جوان


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب