اعتراف به قتل برای «قهرمان بازی» +عکس
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا از خراسان، ماجرای رقص خنجر مرگ در مجلس عروسی بامداد بیست و نهم اردیبهشت گذشته هنگامی در روستای آبروان مشهد آغاز شد که مشاجره لفظی بین جوانان روستای آبروان و تنگل شور رخ داد. در این میان ناگهان تعدادی از مهمانان که ساعتی قبل مشروب خورده و در حالت مستی بودند با بهانه «ناسزاگویی» به جان یکدیگر افتادند و لحظاتی بعد نزاعی خونین جای رقص و پایکوبی را در مجلس مردانه گرفت. جوانی به نام دانیال که تیغه خنجر را در هوا می چرخاند به چند نفر حمله ور شد و عده دیگری نیز با چاقوهای وحشتناک به جان یکدیگر افتادند. در غوغای این درگیری ناگهان جوان 24 ساله ای به نام سیدرضا بر اثر اصابت چاقو به قفسه سینه اش نقش بر زمین شد و دو نفر دیگر نیز که یکی از آنان برادر عروس بود از ناحیه صورت و دست مجروح شدند اما با مرگ جوان 24 ساله تعداد دیگری از مهمانان چوب و سنگ و آجر به سوی دانیال پرت کردند و او نیز به شدت مجروح شد. با گزارش این حادثه خونین به نیروهای انتظامی و قاضی ویژه قتل عمد، تحقیقات شبانه درباره این جنایت هولناک آغاز شد.
قاضی «کاظم میرزایی» که در ساعات اولیه بامداد و برای بررسی موضوع در روستای آبروان حضور یافته بود دستور دستگیری عاملان شرکت کننده در نزاع منجر به قتل را صادر کرد و بدین ترتیب کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی چند تن از متهمان پرونده را دستگیر و به پلیس آگاهی هدایت کردند. دانیال (یکی از متهمان) پس از بهبودی نسبی و در اولین جلسه بازپرسی به قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: برادر عروس یکی از دوستانم را به مجلس عروسی دعوت کرده بود که او هم ما را با خود برد اما هنگام رقص و پایکوبی ناگهان فردی از بیرون ناسزا گفت که من هم ناراحت شدم و چاقوی کماندویی را بیرون کشیدم و ضربه ای به یکی از طرف های مقابل زدم اما وقتی دیدم افراد دیگری دنبال من می دوند، با چاقو قدرت نمایی کردم ولی آن ها روی سرم ریختند و مرا با بیل و سنگ زدند!
این جوان در حالی که ارتکاب قتل را انکار می کرد گفت: فردی را که من با خنجر کماندویی مجروح کردم در بیمارستان بود و او را با چشمان خودم دیدم! البته دیگر دوستانم نیز چاقو داشتند اما نمی دانم چه کسی از چاقو در نزاع استفاده کرد.
دانیال با صدور قرار قانونی روانه زندان شد اما تحقیقات برای شناسایی ضارب اصلی ادامه یافت. این در حالی بود که پزشکی قانونی نیز که با دستور قاضی میرزایی به انجام آزمایش های تخصصی روی خنجر کماندویی پرداخته بود، نظر داد که خون های روی خنجر مربوط به مقتول 24 ساله نیست.
با اعلام نظر پزشکی قانونی بررسی فیلم های مجلس عروسی و تحقیقات تخصصی در دستور کار کارآگاهان اداره جنایی قرار گرفت و سرگرد سلطانیان (رئیس دایره قتل آگاهی) به جمع آوری اسناد و مدارک دیگری در این پرونده پرداخت. در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت تعدادی از شاهدان درگیری فردی با موهای حنایی را عامل این جنایت اعلام کردند. آنان در اظهارات خود گفتند: فردی که موهای حنایی رنگ داشت و لباس معروف به پلنگی پوشیده بود، جاقویش را بالا برد و ضربه زد! با این اظهارات قاضی میرزایی دستور دستگیری این جوان را هم صادر کرد اما این متهم نیز ضمن اعتراف به داشتن چاقو در صحنه نزاع گفت: من ضربه ای زدم اما آن جا شلوغ بود وقتی گفتند فردی چاقو خورده و افتاده است من هم از آن محل فرار کردم.
بررسی صحنه های فیلم عروسی نشان می داد که چاقویی که جوان 24 ساله با آن به قتل رسیده است دست فردی بوده که سوشرت به تن داشت اما در تحقیقات میدانی چنین چاقویی کشف نشد بنابراین «چاقوی مذکور» تنها حلقه گم شده این پرونده جنایی بود تا این که «قاضی میرزایی» از کارآگاهان خواست برای یافتن چاقوی یاد شده به جست و جو بپردازند. با این دستور کارآگاهان وارد عمل شدند و پس از چند روز موفق شدند چاقوی خون آلودی را در بیابان های اطراف محل عروسی پیدا کنند.
با اظهارنظر پزشکان مشخص شد این همان چاقویی است که جوان 24 ساله با آن به قتل رسیده است به همین دلیل دامنه تحقیقات دوباره به روستای آبروان کشیده شد و کارآگاهان با راهنمایی های قضایی در جست وجوی جوانی برآمدند که سوشرت پوشیده بود. در نهایت این جوان که ایمان نام دارد شناسایی شد و در بازجویی های تخصصی به وارد آوردن ضربه ای به قفسه سینه جوان 24 ساله اعتراف کرد. او که در حضور قاضی کاظم میرزایی و مقابل دوربین قوه قضاییه صحنه جنایت را بازسازی می کرد، گفت: آن شب مشغول رقص بودیم که من سوشرتم را از تنم بیرون کردم و به یکی از دوستانم دادم ولی قبل از آن با تعدادی از دوستانم به مکانی رفتیم که آن ها مشروب خوردند ولی با چاقوی من کالباس ها را بریدند! سپس من چاقویم را برداشتم و به مجلس عروسی آمدیم. وقتی دعوا شروع شد من کنار پسرخاله ام قرار گرفتم و در یک لحظه با چاقو ضربه ای به قفسه سینه سیدرضا زدم! در این حال پسر خاله ام نیز دستش را بالا برد و افرادی که تجمع کرده بودند فکر کردند که «محمدرضا» چاقو را به جوان 24 ساله زد چرا که او موهای حنایی و لباس پلنگی داشت و بیشتر جلوی دید مردم بود! بنابراین گزارش در پی اعترافات صریح ایمان (متهم به قتل) مقام قضایی از محمدرضا خواست حقیقت ماجرا و پنهان کاری های خود در مراحل بازجویی را تشریح کند! این متهم نیز در ادامه گفت: پسر خاله ام با مادرش زندگی می کند و تک پسر خانواده است.از سوی دیگر او پسر خاله من بود و قصد داشتم با به عهده گرفتن قتل، او را از این وحشت رها کنم و در واقع قهرمان بازی دربیاورم اما وقتی دیدم همه چیز لو رفته است دیگر نتوانستم به پنهان کاری هایم ادامه بدهم! شایان ذکر است: با پایان یافتن بازسازی صحنه قتل به دستور قاضی «میرزایی» متهمان روانه زندان شدند تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند. این در حالی است که تاکنون هفت تن از عاملان شرکت کننده در نزاع منجر به قتل دستگیر و مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفته اند.
انتهای پیام/