دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
در نمایش مستند «من اکبر اعتماد اتم می‌شکنم» در خانه هنرمندان ایران مطرح شد

اکبر اعتماد: هر زمان که به ایران می‌آیم گویی از نو متولد می‌شوم

فیلم مستند «من اکبر اعتماد اتم می‌شکنم» در خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد.
کد خبر : 14089

به گزارش گروه فرهنگی آنا و به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در نود و نهمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران دوشنبه 31 فروردین فیلم مستند «من اکبر اعتماد اتم می‌شکنم» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی احمدرضا گنجه‌ای و سید وحید حسینی به روی پرده رفت.


در ادامه این برنامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور اکبر اعتماد، پدر علم هسته‌ای ایران، کارگردانان فیلم و سعید قطبی‌زاده، منتقد سینمایی برگزار شد.


در ابتدای این نشست سعید قطبی‌زاده تماشای این فیلم را فرصتی برای آشنایی با یکی از مفاخر علمی کشور دانست و گفت: «پیش از تماشای این فیلم از وجود چنین شخصیتی در ایران آگاه نبودم. امیدوارم مستند پرتره در همین مسیر گام بردارد و بتواند هدف ثانویه‌ای را هم برآورده سازد، که همانا آشنایی با افرادی‌ است که شناختی از آنها نداریم. در مستند پرتره قابلیت انجام کارهای زیادی وجود دارد، و اینکه سوژه فیلم در قید حیات باشد یا نه نیز بر دشواری‌های ساخت چنین فیلمی تاثیرگذار است.»


وی در ادامه به ویژگی‌های این مستند پرداخت و گفت: «بخش‌هایی از این فیلم می‌توانست کوتاه‌تر باشد و در عوض می‌شد بخش‌هایی را به فیلم اضافه کرد. به‌عنوان مثال جای خالی افرادی که می‌توانستند شاهدی بر نقش علمی و فرهنگی اکبر اعتماد باشند در فیلم احساس می‌شود و تنها به گفته‌های خود او بسنده شده است.»








از معلم‌هایم که از طبقات فرودست جامعه بودند یاد گرفتم که جستجوگر بودن و انسانیت بسیار مهم‌تر از مقام علمی و مدرک داشتن است. از آنها آموختم که رعایت زیردستان را بکنم و در برابر بالادستان خود ایستادگی کنم و تمام زندگی خود را مدیون آنها هستم

این منتقد سینمایی حضور یک فرد در فیلم مستند را متفاوت از شرکت در یک جلسه گفتگوی تخصصی دانست و افزود: «حضور در مستند باید جذابیت‌های خاص خودش را داشته باشد. مستندی که در مورد اکبر اعتماد ساخته می‌شود نباید به شکل یک مستند علمی خشک و آموزنده در بیاید. این فیلم هم بخش‌های جذابی دارد که در آن نگاه شخصی اکبر اعتماد به مذاکرات هسته‌ای را می‌بینیم و ای کاش که به این جنبه‌های شخصی بیشتر پرداخته می‌شد. در مستند پرتره اگر سراغ شخصیتی می‌رویم که در زمینه خاصی شهرت دارد، باید از آن زمینه شناخت دور شویم و سراغ زندگی روزمره او برویم. ضمن اینکه در این فیلم شکاف‌هایی وجود دارد که ممکن است بیننده در ذهن خود قادر به پر کردن آنها نباشد. به شخصه دوست دارم بیشتر به این پرداخته می‌شد که بینش و منش اکبر اعتماد چیست و اینکه چه چیز باعث می‌شود او این اندازه به میهن خود عشق بورزد؟»


اکبر اعتماد نیز ضمن پاسخگویی به برخی سوالات در مورد برنامه هسته‌ای ایران، به بیان خاطراتی از دوران مختلف زندگی خود پرداخت و گفت: «دوران آغازین زندگی من در خارج کشور دوران سختی بود. با این وجود پیشنهادهای سیاستمداران فرانسوی برای حضور در عرصه سیاست این کشور را رد کردم و ترجیح دادم با تخصص خود کار را پیش ببرم. بعد از مدتی یک شرکت مهندسی مشاور در فرانسه راه‌اندازی کردم و با پروژه‌هایی که انجام دادم توانستم به وضعیت خود سر و سامان بدهم.»


وی در ادامه و در پاسخ به سوال کیوان کثیریان در خصوص حس وطن‌دوستی عمیقی که در او وجود دارد گفت: «هر زمان به ایران می‌آیم گویی از نو متولد می‌شوم. برخی ارزش‌ها را باید از دوران کودکی آموخت، من هم درس انسانیت و ارزش قائل شدن برای مردم و سرزمینم را نزد مادر و پدرم آموختم. از معلم‌هایم که از طبقات فرودست جامعه بودند یاد گرفتم که جستجوگر بودن و انسانیت بسیار مهم‌تر از مقام علمی و مدرک داشتن است. از آنها آموختم که رعایت زیردستان را بکنم و در برابر بالادستان خود ایستادگی کنم و تمام زندگی خود را مدیون آنها هستم. این درس‌ها بود که به من امکان داد در دوران دشوار زندگی در فرانسه نیز تسلیم هیچ قدرت خارجی نشوم و بر استقلال ایران و ایرانی پافشاری کنم.»


پرسش بعدی کثیریان از کارگردانان فیلم و در مورد شکاف‌های مورد اشاره در فیلم بود و این‌که به نظر می‌رسد برخی پرسش‌ها بدون پاسخ رها شده‌اند. احمدرضا گنجه‌ای در پاسخ ضمن تقدیم این فیلم به محمدرضا مقدسیان و آرزوی سلامتی برای او گفت: «این فیلم در واقع در ابتدا پروژه‌ای برای بخش آرشیو شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران بود و بعدها ما طرح ساخت چنین فیلمی را به دکتر اعتماد پیشنهاد کردیم. در خصوص مسائلی که شاید جای خالی آنها در فیلم احساس شود باید بگویم که ما سه مصاحبه مفصل با دیگر افراد راجع به اکبر اعتماد داشتیم ولی آنقدر صحبت‌های خودش جذاب بود که ترجیح دادیم کار را با سخنان خود او پیش ببریم و در مرحله تدوین از آن گفتگوها استفاده نکردیم. از سوی دیگر زمان محدود فیلم امکان پرداختن به همه جزئیات را به ما نمی‌داد و قرار هم نبود که مثل یک کتاب از ابتدا تا انتهای مسائل را مطرح کنیم.»


وی ادامه داد: «باید اعتراف کنم که این فیلم در واقع سه کارگردان داشت و در اصل این اکبر اعتماد بود که ما را راهبری می‌کرد.»


سید وحید حسینی دیگر کارگردان این فیلم نیز دکتر اعتماد را انسانی چندوجهی دانست و گفت: «او در عین دارا بودن تخصص در زمینه هسته‌ای، شاعر و ادیب نیز است. اعتماد اگرچه سیاستمدار است، اما خصوصیاتی نیز دارد که در دنیای سیاست پذیرفته نمی‌شود از جمله صادق و صریح بودن. این مسائل بر دشواری کار می‌افزود و ما همه تلاش خود را کردیم که هم به تاریخچه انرژی اتمی در ایران بپردازیم و هم شخصیت او را مورد بررسی قرار دهیم. این کار قطعا کاستی‌هایی دارد که مورد پذیرش ماست اما پرداختن به تمام مسائل، این فیلم را تبدیل به سریال می‌کرد. پژوهشگر این اثر یزدانی بوده است که در همین راستا کتاب زندگی‌نامه دکتر اعتماد را در دست انتشار دارد و این کتاب نیز می‌تواند جنبه‌های دیگری از زندگی دکتر اعتماد را بر ما آشکار کند. در نهایت از اکبر اعتماد که سه ماه در شرایط سخت ما را تحمل کردند تشکر می‌کنم.»


در ادامه نشست قطبی‌زاده مستند «امیر کاستاریکا» در مورد مارادونا را الگویی دانست که در آن وجوه پنهان، ناگفته و جذاب شخصیت مشهوری مثل مارادونا به نمایش در می‌آید و گفت: «مستند «من اکبر اعتماد اتم می‌شکنم» مستندی آبرومند و یکی از بهترین فیلم‌های مستند سال‌های اخیر است. کارگردانان این فیلم کارشان را با وجدان و شرافت انجام داده‌اند و صرف یافتن چنین شخصیتی و ساخت فیلم در مورد او کار مهمی به‌شمار می‌رود. احترام کارگردانان فیلم به سوژه فیلم کاملا مشهود است و این به‌رغم مشکلاتی است که در ساخت چنین فیلم‌هایی وجود دارد.»


این منتقد سینمایی افزود: «افتتاحیه فیلم را خیلی دوست دارم چون نمی‌دانیم فیلم راجع به چه کسی است، صرفا مردی را می‌بینیم که در بازار همدان قدم می‌زند و از خاطرات پدرش سخن می‌گوید. به نظرم این صحنه‌ها می‌توانست طولانی‌تر باشد و کات نخورد، شاید سازندگان فیلم کوشیده باشند فیلم از کانون موضوعی خود خارج نشود اما این شاخ و برگ‌ها می‌توانست بر جذابیت فیلم بیفزاید. متاسفانه معضل موسیقی نیز کماکان در فیلم مستند و از جمله این فیلم به چشم می‌خورد که البته به مشکلات مالی ساخت فیلم نیز ارتباط مستقیم دارد. حقیقت ماجرا این است که این ایرادات به فیلم بسیار سخت‌گیرانه محسوب می‌شود، چرا که این فیلم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های مستند یک فیلم نمونه است و تنها با نگاه کمال‌گراست که می‌توانیم چنین ایراداتی به فیلم وارد کنیم. کارگردانان این فیلم افراد بسیار نیک و خوش‌نیتی هستند که از نظر اخلاقی کمتر افرادی مانند آنها را می‌بینیم.»


قطبی‌زاده در پایان سخنان خود گفت: «این نکته را هم نباید فراموش کرد که اکبر اعتماد با آن همه افتخارات می‌تواند هر کسی را تحت شعاع خود قرار دهد و نشستن در برابر او کار آسانی نیست. وجود اکبر اعتماد در ایران فرصت مغتنمی است تا بتوان از او به‌عنوان یکی از چهره‌های تاثیرگذار تاریخ معاصر، جنبه‌های ناگفته تاریخ کشورمان را بشنویم. شاید وقت آن رسیده باشد که ورای برچسب‌ها و الفاظ تکراری، به شخصیت‌های تاریخی نگاهی دوباره کرد و اکبر اعتماد به‌عنوان یک سند زنده می‌تواند در این مسیر محققان را یاری کند.»



انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب