دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

فاطمه هاشمی: پدرم به روحانی گفت در کارت دخالت نمی‌کنم/ روحانی از هیچ نظری شبیه به آیت‌الله هاشمی نیست

فاطمه هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین از حواشی زندگی خانواده آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و اینکه واکنش خانواده به رد صلاحیت پدر انقلابی‌شان در سال ٩٢ چه بوده، چرایی و علت رد صلاحیت پدر، اتمام حجتش با فرزندانش در اوج حوادث ٨٨، سکوت در برابر حکم ناعادلانه پسر و واکنش بزرگ خانواده بر مواضعی که گاه از سوی فرزندانش جنجالی می‌شود، می‌گوید.
کد خبر : 116933
به گزار ش گروه رسانه های دیگر آنا، در ادامه مشروح مصاحبه فاطمه هاشمی را می‌خوانید.

***
شما عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه هستید، به نظر شما گفتمان اعتدالی که این روزها و در فعالیت‌های سیاسی مطرح می‌شود با چه شکل و شمایلی به عرصه آمد وآیا فقط کارکرد انتخاباتی دارد؟
این گفتمان موضوع جدیدی نیست و آیات قرآنی هم به آن اشاره و تاکید داشته و با انقلاب و بعد از روی کار آمدن دولت آقای هاشمی‌رفسنجانی این رویه در تفکر و کابینه متنوع او شکل اجرایی‌تر به خود گرفت و این موضوع تا زمان شکل‌گیری دولت اصلاحات ادامه داشت که البته بعد از آن با تندروی‌هایی که انجام شد این گفتمان نیز ادامه پیدا نکرد. بعد از اتمام این دوره (اصلاحات)، اصولگرایان سر کار آمدند که دوباره تندروی‌های این جریان موجب گسترش اعمال و فعالیت‌های خیلی بدی در کشور شد و مردم هم از این رویه خسته شدند، بر همین اساس بعد از این دوران بود که دوباره فصل گفتمان اعتدال آغاز شد.
یکسری افراد و حتی خود اصلاح‌طلبان هم از این تندروی‌ها خسته و به سمت اعتدال گرایش پیدا کردند که نتیجه آن را در انتخاب حسن روحانی در سال ٩٢ می‌بینیم.
مجموعه گفتمان اعتدال به مفهوم واقعی به کدام گفتمان نزدیک‌تر است؛ اصلاح‌طلبی یا اصولگرایی؟
به هیچ کدام نزدیک نیست. اعتدال طیف گسترده‌ای از افراد معتدل هر دو جریان است.
گمان می‌کنید در جریان اصولگرا لیدری وجود دارد که داعیه‌دار پرچم اعتدال باشد؟
خیر وجود ندارد. در اصلاح‌طلبان هم چنین لیدری نداریم و بیشتر تفکر اعتدالی را در آقای هاشمی‌رفسنجانی می‌بینم با گوش دادن به سخنرانی‌ها و خاطراتش می‌توان در تمام مراحل زندگی‌اش اعتدال را به عینه و وضوح مشاهده کرد. در انتخابات اخیر هم همه حول محور ایشان حرکت کردند.
یعنی معتقدید گفتمان اعتدال خودش یک جریان سیاسی جدا است؟
خودش یک جریان سیاسی و مذهبی است و از ابتدای انقلاب هم شاهد این رویه بودیم. اگر واقعا بر این اساس نگاه کنیم دین هم تاکید بر اعتدال دارد و همیشه مخالف تندروی بوده است.
این گفتمان تا چه اندازه در پیاده‌سازی اعتدال در سطح جامعه موفق بوده است؟
اگر بخواهیم ٣٧ سال انقلاب را در نظر بگیریم در حدود ٣٠ الی ٤٠ درصد موفق بوده و با دیدن اعضای کابینه دولت سازندگی، روند اعتدال مشاهده می‌شد و البته در سطح زندگی مردم هم تا حدودی این رویه با توجه به موقعیت بعد از جنگ و مشکلات و بحران‌هایی که وجود داشت، دیده می‌شد و همین تفکراتی که خودش را الان نشان می‌دهد آن موقع هم بود منتها در آن زمان فضای مجازی و خبری بدین شکل وجود نداشت و کمتر انعکاس پیدا می‌کرد.
نمی خواهم اسم ببرم اما همین جریان اصلاح‌طلب به عنوان نمونه مخالف دستگاه ویدیو بود و در حمله به سفارت امریکا هم مواضع اصلاح‌طلبان دیده می‌شد این‌طور نبود که این جریان از ابتدا میانه‌رو باشند. اینها جا عوض می‌کنند تفکر عوض نمی‌کنند اما اعتدالیون از ابتدا تاکنون ثابت هستند و ماندند.
تئوریسین‌های هر دو جریان بر این باورند که مرزبندی جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا در اولویت دادن به مفاهیم است؛ جریان اصولگرا به مبانی ارزشی و حاکمیتی نسبت به حقوق مردم اهمیت بیشتری می‌دهد و جریان اصلاح‌طلب آزادی‌های تصریح شده در قانون اساسی و حقوق مردم را در اولویت قرار می‌دهد برای جریان اعتدال کدام یک در اولویت قرار دارد؟
باید گفت که در دولت آقای خاتمی هم شاهد تندروی‌های زیاد بودیم. اصلاح‌طلبان هم زمانی که سر کار آمدند این گونه نبودند نمی‌خواهم از افراد نام ببرم... اما در همان روزهای ابتدایی شکل‌گیری انقلاب، آغاز تندروی‌ها را در جریان چپ آن زمان و اصلاح‌طلبان امروزی شاهد بودیم. چپ‌ها خیلی تندروتراز اصولگراها بودند. اگر امروز چپ می‌گوید مذاکره با امریکا، در آن زمان اعتقادی خلاف این را داشت، حتی اصولگراها بیشتر مذاکره با این کشور را مطرح می‌کردند.
منظور این هست که برخی از افراد حاضر در طیف اصولگرا بیشتر دنبال مباحث ارزشی هستند اما لایه‌هایی از اصلاح‌طلبان شعار مردم و اولویت قرار دادن آنها را در برنامه دارند.
شعار هم در یک مقطعی دادند و قبلش این گونه نبود و از نظر من در اجرایی شدن اولویت‌های‌شان موفق هم نبودند. موفقیت را یک طیفی دارند و نمی‌توان موفقیت یا عدم‌موفقیت را صد در صد دانست اما اصلاح‌طلبان به آن چیزی که می‌خواستند نرسیدند. در نهایت اتفاقی که در دولت اصلاحات افتاد منجر به این شد که اصولگراهای تندرو بر سر کار آمدند. اگر موفق بودند نباید شاهد روی کار آمدن اصولگرایان تندرو می‌بودیم.
فکر نمی‌کنید اصلاح‌طلبان در آن زمان موانع زیادی بر سر راه داشتند؟
البته گاهی اوقات اصلاح‌طلبان هم موانع ایجاد می‌کردند. نمی‌خواهم اسم ببرم. دیگر نباید به گذشته کار داشته باشیم، اکنون اتفاق خوبی که افتاده این است که معتدلین هر دو جریان برسر کار آمدند و نباید دیگر به فکر انشقاق این دو بود و وحدت و اتحاد را باید بیشتر از هرموضوعی سرلوحه کار قرار دهیم.
می‌توان موفقیت به دست آمده در شرایط کنونی را به حساب شخص آقای هاشمی گذاشت که معتدلین هر دو جریان به یک سمت به نام اعتدال کشیده شده‌اند؟
تا حدود زیادی بله. شاید در برهه‌هایی از زمان این مسائل نبود اما در دوره‌هایی که این اتفاق افتاد خودش را نشان داد. از اینکه ایشان، پدر من هستند سخت است بگویم اما به عنوان فردی که به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی مشغول بوده این تغییرات را می‌بینم.
آقای هاشمی هم خودشان به این موضوع قایل هستند که تلاش‌های‌شان بر سر گفتمان اعتدال نتیجه بخش بوده است؟
در زمان ریاست‌جمهوری ایشان عده‌ای طرح تمدید دوران ریاست‌جمهوری را مطرح و خواستار حضور آقای هاشمی بر مسند ریاست قوه مجریه بودند اما خود ایشان مخالفت‌شان را صریحا اعلام کردند و گفتند که شاید برخی کارها و پروژه‌ها بعد از من ادامه پیدا نکند چه بسا که ادامه هم نیافت. ایشان در هر صورت معتقد بودند که من تفکری را در کشور مطرح کردم گرچه مخالفانی دارم اما در آینده همه به این سمت خواهند آمد.
شما حسن روحانی را شبیه‌ترین سیاستمدار به هاشمی‌رفسنجانی می‌دانید؟
از هیچ نظری ایشان شبیه به آیت‌الله هاشمی نیستند. عده‌ای از این نظر شبیه می‌گویند که تفکراتی که ایشان برای سازندگی و اعتدال دارد به آقای هاشمی نزدیک است اما خیلی تفاوت‌های زیادی با همدیگر دارند. صبری که پدر در برابر همه‌چیز دارد هیچ شخصی ندارد. در میان همه هجمه‌ها و تخریب‌هایی که در دوران انقلاب علیه او ایجاد می‌شد هیچ‌وقت از تریبون‌های در اختیار برای دفاع از خود استفاده نکرد. اما مسوولان اصلا تحمل نقد و تخریب‌ها را ندارند و از تریبون‌های رسمی به دفاع از خود می‌پردازند. مثلا ایشان صد درصد معتقد است که مهدی به ناحق زندان است اما موضع‌گیری پدر را می‌بینید؟! ایشان می‌گوید که باید قانونی عمل کرد.
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی همیشه برای انقلاب از زمان شکل‌گیری تا تثبیت و اکنون حفظ آن از خانواده خود گذشت کرده‌اند و انقلاب و نظام را در اولویت قرار دادند؛ تا چه اندازه به این موضوع باور دارید؟
آیت‌الله همیشه و در طول زندگی همه‌چیز و خانواده‌اش را در چارچوب انقلاب می‌دانند.
شما به این رویه پدر اعتراضی نمی‌کنید؟
خیر ما این گونه بزرگ شده‌ایم. قبل از انقلاب به ما می‌گفتند من فقط پدر شما نیستم و پدر همه فرزندان ایرانم و فقط نباید به فکر شما باشم. ما این گونه بزرگ شده‌ایم. برای ما و حتی فرزندان‌مان این موضوعات عادی شده است. پدرم همیشه معتقد بوده که هرفردی می‌خواهد کار بزرگ کند، سختی‌های بزرگی پیش راهش هست. به یاد دارم در زمان انتخابات سال ٨٨ و اعتراضات، ما هم همراه بودیم و یک روز پدرم به فرزندانش گفتند راهی که من دارم می‌روم شرایط سخت‌تری برای شما خواهد داشت حتی سخت‌تر از گذشته. اگر من همراه آنها باشم و تایید آنها را کنم شما هم هیچ مشکلی نخواهید داشت اما اگر اعتراضات را بازگو و مشکلات را مطرح کنم خیلی مشکل خواهید داشت قطعا شما را زندان خواهند برد و فرزندان‌تان را اذیت خواهند کرد. شما با این مسائل مشکل ندارید؟ همه ما گفتیم خیر.
تا به حال پیش آمده که نظر مخالفی با پدر داشته باشید و بدون توجه به این مخالفت عمل کنید؟ یا شما عملکردی از خود نشان دهید که موج رسانه‌ای علیه این خانواده و شخص آیت‌الله به راه بیندازند؟ پدر با فرزندان برخوردی نمی‌کنند؟
بله. البته من خودم در تمام کارهایم با ایشان مشورت می‌کنم. اگر خیلی پافشاری در موضوعی داشته باشیم، می‌گویند خب انجام دهید. اگر هم مخالف نظر ایشان عمل کنیم، اعتراض نمی‌کنند. به خاطر روحیات فردی و شخصیتی‌شان برخورد که اصلا نمی‌کنند. اما تذکر می‌دهند که اگر این کار را نمی‌کردید بهتر بود.
چرا اینقدر موج تخریبی علیه خانواده هاشمی‌رفسنجانی است؟ و می‌گویند این خانواده پولدار هستند؟
این خانواده همیشه آن چیزی که بوده‌اند، هستند خارج از آن خود را نشان نمی‌دهند. از قبل انقلاب منافقین بحث پولدار بودن هاشمی را مطرح کردند و ادامه هم یافت. پدر من در آن زمان میان روحانیون وضع مالی خوب و معمولی داشت. او معتقد بود شخص باید برای مبارزه وضع مالی خوبی داشته باشد. ارثیه‌ای که از پدربزرگ‌هایم به مادر و پدرم رسیده بود و شخص پدر هم با اینکه روحانی بودند در کار بسازوبفروش بودند و به مجاهدین کمک کردند و زمانی که در این گروه کودتا شد یکی از آنها به پدرم گفت که چرا به ما دیگر کمک نمی‌کنید مگر ما نمی‌خواهیم شاه را‌ برداریم که ایشان پاسخ دادند چرا اما شما می‌خواهید «لنین» و ما می‌خواهیم «حضرت علی» را جایگزین کنیم و از اینجا ارتباط و کمک‌هایش را به این گروه قطع کردند و آنها هم به اشاعه شایعه و تخریب‌ها علیه هاشمی و پولدار بودن ایشان دامن زدند. بعد از انقلاب هم مخالفین و خارجی‌ها بر این موضوع دامن می‌زدند، علت آن مشخص بود؛ تاثیرگذاری شخص آیت‌الله در انقلاب. تا به نوعی تاثیرگذاری ایشان را با پخش شایعات دروغین کم کنند و معمولا عوام هم پذیرای این شایعات هستند. به هر حال در این کشور بزرگ و در تهران و شمال شهر همه خانه دارند پدر من هم یک خانه دارد بارها پیش آمده اشخاصی به خانه پدر و مادر می‌روند باورشان نمی‌شود که این خانه معمولی، خانه هاشمی‌رفسنجانی باشد!. حتی برخی وسایل خانه مثل فرش برای قبل انقلاب است.
آنچه مسلم است اینکه تندروهای سیاسی همیشه با ایشان مخالف بودند و هستند و برخی مواقع نیازهای سیاسی شان تغییر و به سمت ایشان گرایش پیدا می‌کنند.
در مورد پرونده مهدی هاشمی شنیده شده ایشان قصد اعاده دادرسی دارند؟
در طول این مدت به دلیل درگیری با بیماری مادرم که اکنون به وضعیت روزمره زندگی خود برگشته‌اند، نتوانستم پیگیر جزییات پرونده برادرم باشم اما این بحث وجود داشت که مهدی درخواست اعاده دادرسی کند.
برگردیم به بحث انتخابات. برنامه حزب اعتدال و توسعه در روند انتخاباتی به چه صورت است اینکه تا چه اندازه و به چه شکل می‌خواهد با اصلاح‌طلبان یا اصولگراها همراه باشد ؟آیا قصد ورود به شکل مستقل به عرصه را دارد یا خیر؟
به دلیل درگیری‌های کاری و شخصی که در این مدت داشتم در حدود دو سه ماهی در جلسات حزب نتوانستم شرکت کنم قطعا حزب برای حمایت از شخص آقای روحانی ورود پیدا خواهد کرد. اما آنچه مسلم است اینکه اصلاح‌طلبان هم در دیدارهای عادی و خصوصی با ما بر حمایت‌شان از شخص روحانی تاکید داشته‌اند.
یکی از انتقادات اصلاح‌طلبان به حزب اعتدال و توسعه این است که این حزب در انتخابات مجلس دهم خیلی با این جریان همگام نبود چقدر بر این ادعا صحه می‌گذارید؟
خود من به عنوان عضو شورای مرکزی حزب این ادعا را قبول دارم. دلیل آن هم این است که در حزب تفکرات مختلفی وجود دارد و آن تفکرات به لحاظی غالب بود البته نه به تعداد. من خودم به عنوان مخالف اعضای معرفی شده به لیست امید بودم.
اعتدال و توسعه با جریان اصلاحات زاویه‌ای ندارد؟
خیر. به شکل کلی حزب معتقد است که باید وحدت رویه با اصلاح‌طلبان حفظ شود اما هستند افرادی در حزب که مخالف نظر بقیه در برخی موارد باشند.
آقای روحانی خودش را عضو حزب شما می‌داند یا نقش پدر معنوی را ایفا می‌کند؟
ایشان عضو حزب نیستند. نمی‌دانم بگویم پدر معنوی حزب هستند یا خیر؟اگرچه قبل از ریاست‌جمهوری ایشان در جلسات حزب شرکت می‌کردند اما بعد از انتخاب‌شان به عنوان رییس قوه مجریه به طور طبیعی دیگر حضور نیافتند.
شما معتقد هستید که اعتدال و توسعه دولت را ساخت؟
دولت اصلاحات بعد از روی کار آمدن، عده‌ای را از پست‌های دولتی کنار گذاشت و سپس افراد میانه‌رو تصمیم به شکل‌گیری حزب اعتدال و توسعه گرفتند. در حال حاضر از همه گروه‌ها و جریان‌ها عضو کابینه یازدهم هستند. ما با همراهی بقیه گروه‌ها دولت تدبیر و امید را ساختیم. این کارگزاران بود که دولت ساخت و از آقای خاتمی حمایت کرد و ایشان رییس‌جمهور شدند این کار را مشارکت نکرد چراکه این حزب بعد از دولت اصلاحات به وجود آمد.
لحظه رد صلاحیت پدر در انتخابات ٩٢ پس از عمری فعالیت سیاسی- انقلابی برای جمهوری اسلامی چگونه گذشت؟
خیلی خوشحال شدیم. خود ایشان هم خوشحال شدند.
اگر واکنش و ارزیابی از رد صلاحیت خود داشتند چرا ثبت نام کردند؟
به خاطر احساس مسوولیتی که کردند. آن هم به دلیل تعداد بالای مطالبات و مراجعه‌کنندگان در محضر ایشان برای حضور در عرصه بود و نتوانستند نه بگویند واقعا شخص آیت‌الله قصدی برای حضور نداشتند تصمیم ایشان در ساعت ١٧:٣٠ بود. برادرم که ظهر روز جمعه با ایشان صحبت کرده بود، گفت که بابا قطعا نمی‌آید اما من گفتم شب قبل (جمعه شب) که با پدر صحبت کردم، احساس می‌کنم تغییری در نظر ایشان ممکن است به وجود ‌آید و بعدش هم به خاطر مردم آمدند و گفتند که وظیفه خودم را در قبال خدا و مردم انجام دادم. مسوولیت خیلی سنگینی بر عهده‌ام بود چون با مشکلاتی که از دولت قبل به وجود آمده بود، می‌گفتند که کار خیلی سخت است که از اتفاقاتی که پیش آمده بود بتوانیم کشور را دوباره به ریل اصلی خود بازگردانیم و می‌گفتند با این رد صلاحیت مسوولیت از من گرفته شد.
از ردصلاحیت پدر خوشحال شدید یا تعجب هم کردید؟ از پدر نخواستید اعتراض کند به این اقدام نه صرفا به خاطر کاندیداتوری برای گرفتن حقی که مردم از ایشان خواستند؟
چند روزی قبل از اعلام نهایی، زمزمه‌های رد صلاحیت شروع شده بود و با توجه به تفکری که در شورای نگهبان حاکم بود خیلی هم تعجب نکردیم. به هرحال مردم تمام اتفاقاتی که در شورا افتاده بود را می‌دانستند.
با توجه به این رد صلاحیت تا چه اندازه می‌توان گفت که باز هم هاشمی اعتبار و نام و حتی خودش را فدای کشور و نظام کرد؟
ایشان زمانی که ثبت‌نام کردند اصلا خبر نداشتند ممکن است رد شوند اما بحث شورا که آغاز شد، در روزهای ابتدایی گفتند ایشان تایید شده‌اند اگرچه بعد جریانی در شورا آغاز و افرادی خارج از شورا رفت و آمدشان به شورای نگهبان زیاد شد که ایشان باید رد صلاحیت شود! شب آخر هم از طریق آقایان روحانی و علی لاریجانی پیغام آوردند که آیت‌الله انصراف دهند. ایشان واقعا حتی حدس رد صلاحیت خود را نمی‌زدند. در مورد حواشی هم باید بگویم با شوخی و خنده به پدر می‌گفتیم اگر رد شدید چه می‌شود؟ می‌گفتند خب رد شوم که شوم، موردی نیست.
دلایل رد صلاحیت ایشان مطرح شد؟
بله. این دلایل در شورا مطرح شده بود؛ رای بالای ایشان و گفته بودند که تا این لحظه بالای ٧٠ درصد رای دارند و فکر می‌کنیم تا روز رای‌گیری به ٩٠ درصد هم برسد و لذا نمی‌خواهیم با رای بالایی ایشان وارد عرصه شوند.
به نظر می‌رسد خواهر شما فائزه نسبت به بقیه فرزندان آیت‌الله، استقلال بیشتری درمسائل سیاسی دارد این نظر را قبول دارید؟
همه ما استقلال داریم اما با تفکراتی متفاوت و روش‌های مختلف.
ارتباط عاطفی همه فرزندان با پدر به یک شکل است؟
همه یک جور هستیم اما در مواقعی به من می‌گویند تو بیش از اندازه خودت را لوس می‌کنی. شاید دلیلش این باشد زیاد رفت و آمد دارم. احساس وابستگی به پدر و مادرم خیلی زیاد است.
تاثیرگذاری مادرتان بر آیت‌الله در مسائل خانگی تا چه میزان است؟
پدر من خیلی آدم آرامی است و اهل بحث، جدل و دعوا و... به هیچ‌وجه نیست و به خانواده هم اهمیت زیادی می‌دهد و به خواسته فرزندانش هم در محیط خانه توجه زیاد دارد.
آیت‌الله هاشمی برای اتخاذ تصمیمات سیاسی از شخص خاصی هم مشورت می‌گیرد؟
حتما به نظر کارشناسان و مشاورانش توجه می‌کند و ایشان بیش از حد مطالعه دارند یک دقیقه ایشان را در منزل بیکار نمی‌بینم. مگر هنگام غذا خوردن یا نهایت ٥ دقیقه در کنارمان بنشینند و بروند به مطالعه بپردازند. تمام سایت‌های موافق و مخالف را می‌خوانند و هیچگاه به یک موضوع اکتفا نمی‌کنند و در زمان ریاست بر مجلس و دولت هم به نظرات کارشناسی خیلی اهمیت می‌دهند.
آیت‌الله با دنیای مجازی تا چه اندازه ارتباط دارند؟
شب‌ها که به منزل می‌آیند چند دقیقه کنار ما می‌نشینند و بعد به سراغ کارهای شخصی و مطالعه و چک کردن سایت‌ها می‌روند. مثلا من بلد نبودم با کامپیوتر کار کنم و از ایشان یاد گرفتم و حتی به پدر می‌گویم، می‌توانید این سی‌دی را برای من در کامپیوتر بگذارید. گاهی اوقات خبرهایی که در فضای مجازی و تلگرام می‌بینم و حتی کانال‌های خبری مرتبط با ایشان را به پدر نشان می‌دهم و معمولا در واکنش فقط گوش می‌کنند و می‌بینند.
ارتباط آیت‌الله هاشمی بعد از ریاست‌جمهوری روحانی با او چگونه و به چه صورت است؟
ایشان در روزهای آغازین تشکیل دولت به روحانی می‌گفتند من در کارهای شما هیچ دخالتی نمی‌کنم. اگر مشورت از من خواستید در کنارتان هستم اما دخالت هرگز. اگرچه برخی مواقع با یکدیگر دیدار و ملاقات خصوصی و عمومی دارند.
ارتباط آیت‌الله با احمدی‌نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام به چه صورت است؟
آقای احمدی‌نژاد که خیلی به جلسات مجمع نمی‌آیند. هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.
مخالفان آیت‌الله هاشمی در تلاش برای القای شکاف میان رابطه ایشان با رهبری هستند؟ ارتباط این دو به چه صورت است در حال حاضر؟
دیدارها ادامه دارد. البته رهبری هم بارها گفته‌اند که با یکدیگر اختلاف سلیقه داریم. این موضوع طبیعی است. در زمان امام خمینی هم گاهی پیش آمده که با یکدیگر نظر مخالف داشته باشند. نامه‌ای که ایشان به امام درباره بنی صدر با واژه‌های تند نوشتند موجود است. اعتقاد آقای هاشمی این است که من به آن چیزی که می‌رسم عمل می‌کنم و به آن چیزی که برسم می‌روم و نظرم را می‌گویم.
چشم‌اندازتان از انتخابات آینده ریاست‌جمهوری به چه صورت است؟
به تمام جمیع مسائل به انتخاب دوباره آقای روحانی خوشبینم.
حریف قدری برای مبارزه انتخاباتی در برابر حسن روحانی می‌بینید؟
تا حالا خیر.
به عنوان یک فرد در جامعه، نه فاطمه هاشمی، دولت را تا چه اندازه در پیشبرد برنامه‌ها و اهداف موفق می‌دانید؟
موفقیت اصلی دولت فرجام برجام بود. واقعا اقدام کوچکی نبود و روحانی در این زمینه ایران را از یک جنگ حتمی نجات داد. تلاش برای برقراری امنیت از دیگر موارد قابل ذکر است که البته باید دولت روحانی در دور دوم، با توجه به مهار تورم، رکود ایجاد شده را رفع کند که در غیر این صورت شاهد مشکلات عدیده‌ای در زمینه تولید خواهیم بود. مشکلات اقتصادی یک شبه و سه ساله حل نمی‌شود. بحران‌هایی که دولت قبل به وجود آورد تا ده‌ها سال دیگر رفع نخواهد شد.
مشکلات بیش از این چیزهاست که گفته شده. روحانی به نوعی نجابت می‌کند و مسائلی که در دولت قبل ایجاد کرده را شفاف برای مردم مطرح نمی‌کند، شاید هم معتقد است اگر این مشکلات را مطرح کند به نظام برمی‌گردد و نه صرفا به شخص احمدی‌نژاد.
اخیرا فعالیت‌های انتخاباتی و سخنرانی‌های زیادی از سوی رییس دولت سابق می‌بینیم؟
جای تعجب است این همه از بیت المال در دوره هشت ساله قبل برده شده چرا برخوردی صورت نمی‌گیرد.
اگر شاهد رقابت احمدی‌نژاد و روحانی در عرصه انتخاباتی باشیم کدام یک پیروز میدان خواهند شد؟
با وجود برخی مشکلات روحانی پیروز قطعی خواهد بود.
صحبت آخر را هم بگویید؟
با مردم صحبتی دارم که واقعا به همان شکلی که در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٢ و مجلسین خبرگان پنجم و شورای اسلامی دهم شرکت کردند و توانستند با رای خودشان به خواسته‌شان برسند این‌بار هم در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم و شوراها به طور جدی و حتی بیشتر حضور پیدا کنند.
افکار عمومی بسیار بر تصمیمات تاثیرگذار هستند، هرچقدر که مردم از صحنه خود را دور نگه دارند و شرکت نکنند برای‌شان قطعا اتفاقات خوب نخواهد افتاد.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب